سرویس اقتصادی جوان آنلاین: بخش واقعی حوزه مسکن و بازار سرمایه تقریباً در رکود است، اما قیمت محصولات موجود در دولت، بازار فوق جهش مییابد و موتور محرک رشد قیمت در هر دو بازار نقدینگی است، نقدینگی که در بازار سرمایه جهش ژنتیک مییابد تا بتواند پس از رشد زمینه جهش قیمتها در بازار ملک را رقم بزند و سپس شرکتهای بورسی که عمده داراییهایشان ملک است، بر اساس رشد قیمت مسکن، درخواست تجدید ارزیابی داراییهای ملکی را برای افزایش سرمایه مطرح کنند و از این رهگذر قیمت سهام نیز به شکل انفجاری جهش یابد. این نقل و انتقال نقدینگی بین بازار ملک و سرمایه سالهای سال است که در جریان است و به شکل اساسی قیمت محصولات در دو بازار فوق را بالا برده است، بهطوری که بسیاری از مصرفکنندگان واقعی دیگر توان خرید مسکن را ندارند، اما بازی شکل گرفته بین بازار ملک و سرمایه امکان اصلاح قیمت را از هر دو بازار فوق گرفته است.
در همین رابطه یک استاد دانشگاه در گفتگو با فارس به نقشآفرینی دورانی نقدینگی در بازار ملک و سرمایه جهش رشد شارپی محصولات در دو بازار مذکور اشاره کرده و اظهار داشته است: دولت باید زمینه خروج سرمایه از بازار مسکن را مهیا سازد، زیرا اگر سرمایه جذب شده در بازار بورس به هر دلیلی از بازار سرمایه خارج و به بازار مسکن هدایت شود، زمینه افزایش قیمت نجومی در حوزه اساسیترین کالای مورد نیاز مردم، یعنی واحد مسکونی را فراهم میآورد.
وجود یک سوپرمافیا در ملک و بازار سرمایه
معتمدی در پاسخ به این پرسش که به نظر شما علت اصلی تأخیر وزارت راه و شهرسازی در اخذ مالیات بر خانههای خالی مرتبط با کدام بخش است، عنوان میکند: من شخصاً بدبین هستم و معتقدم مافیای مسکن خیلی از اطلاعات را از ما گرفته است، به طور مداوم در کشور ما شاهد درز اخباری مبنی بر شناسایی اشخاص حقیقی و حقوقی که بیش از هزار واحد مسکونی را احتکار کردهاند، هستیم. با توجه به قیمت نجومی مسکن در پایتخت، اگر هر خانه به طور متوسط یک میلیارد تومان قیمت داشته باشد، هزار واحد مسکونی معادل هزار میلیارد تومان است.
وی ادامه میدهد: اگر دولت اجازه چنین رفتاری را به سرمایهدار نمیداد و این رقم نقدینگی نجومی را به سمت تولید هدایت میکرد، اتفاقات بزرگی در پیش بود. این در حالی است که شاهد هستیم، مجموعه قوانین ما مقابل پای تولیدکننده سنگ میاندازد و از آنها مالیات سنگین میگیرد، اما جایی که حتی الزام قانونی هم وجود دارد، نسبت به اخذ مالیات بر واحدهای مسکونی خالی اقدام نمیکند. از طرفی با سیاستها و اطلاعات غلط جلوی تکمیل ابرپروژه مسکن مهر گرفته میشود، به این ترتیب تولید و عرضه واحدهای مسکونی نیز تعطیل میشود. معتمدی میافزاید: مجموعه این تصمیمات وجود یک مافیای گسترده در این بخش را تأیید میکند، آن هم نه مافیای کوچک مثل خودرو و امثال آن، این سوپر مافیاست، چون ارزش زمین با هیچ بازار دیگری قابل مقایسه نیست. اینکه میگویم این مافیا، مافیای وحشتناکی است، همین است. وی در واکنش به این پرسش که در شرایط کنونی کدام عامل اقتصادی، ضرورت اخذ مالیات بر خانههای خالی را تأیید میکند، میگوید: دولت در حال حاضر، هدایت نقدینگی را به سمت بازار سرمایه در دستور کار خود قرار داده است. سود بانکی نیز در راستای همین سیاست، کاهش داده شده است. اما موازی با این اقدامات باید از سود سرمایهگذاری در بخش مسکن نیز بکاهد، زیرا ممکن است به محض اولین ریزش در بورس، تمام سرمایهها به سمت مسکن برود و بار دیگر شاهد افزایش دوباره قیمتها در این حوزه باشیم.
سرمایه وارد شده به بورس زنگ خطر سایر بازارهاست
وی در پاسخ به این پرسش که اگر سرمایه از بورس به سمت بازار مسکن خارج شود، چه اتفاقی میافتد، تأکید میکند: تصور کنید شاخص کل بورس در حال حاضر از ۹۰ هزار واحد به ۲ میلیون واحد رسیده و بیش از ۲۰ برابر افزایش یافته است. فردی را میشناسم که سرمایهاش ۲ میلیارد تومان بوده و حالا به ۶۰ میلیارد تومان رسیده است. بعد از ریزش بورس اولین جایی که بخواهد سرمایهگذاری کند، جایی که نه میخواهد وقت بگذارد، نه دردسر مالیات داشته باشد تنها بازار مسکن و زمین است. الان دولت باید به صورت فوری از ورود سرمایه به بازار مسکن جلوگیری کند. من نمیخواهم بگویم چرا اجرا نکردند، ولی باید عزم ملی باشد، باید بر واحدهای مسکونی خالی، زمینهای قابل سکونت، زمینهای ساحلی و ویلاهای بدون استفاده نرخ مالیاتی سنگین وضع کنند. این جریان خوبی که شروع شده در حمایت از تولید داخلی، ادامهدار باشد، وگرنه قاطعانه میگویم زمین معضلی است که جلوی هر نوع رشد پایداری را خواهد گرفت؛ چراکه جذاب است و سرمایه را جذب و تورم ایجاد میکند. وی در پاسخ به این پرسش که رشد افسارگسیخته قیمت مسکن به دلیل بی عملی دولت در خارج کردن تقاضاهای سرمایهای از این بازار چه تبعاتی را به همراه داشته است، میگوید: مفاسدی که در افزایش قیمت مسکن وجود دارد، در هیچ حوزه دیگری نیست.
علت اینکه دولتها بر مسکن خالی مالیات سنگین میگذارند، این است که فسادهای اجتماعی سنگینی ایجاد میکند. از شخص ماشینش را بگیرید با تاکسی تردد میکند. از شخص کارش را بگیرید دنبال کار جدید میرود، اما اگر از شخصی خانهاش را گرفتید بعد رفت دنبال اجارهنشینی و گفتند اجاره ۳۰ درصد افزایش یافته است، این فرد زندگیش نابود میشود. ارزشهای حاکم بر ذهن او از بین میرود. من از نزدیک شاهد چنین چیزی بودهام. یکی از دوستانم به دنبال خانه بود. گفت وسایلم را جمع کردهام و در کانکس انبار گذاشتهام و شبها را در خانه دیگران میگذرانم. اگر این داستان مسکن در ایران یکسال دیگر ادامه پیدا کند، مفاسدش به قدری زیاد میشود که تبعات اجتماعی آن به هیچ وجه قابل تخمین نیست.