سرویس حوادث جوان آنلاین: صبح روز چهارشنبه چهارم تیرماه امسال قاضی واحدی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری لواسان از کشف جسد مرد سالخوردهای حوالی جاده تلو در شرق تهران باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد. بررسیها نشان داد مردی ۷۸ ساله بر اثر ضربه به سر و خفگی به قتل رسیده است. بر اساس اوراق هویتی همراه جسد، مقتول عبدالعلی مظفریان از طلافروشان معروف تهران، عضو سابق اتاق بازرگانی، بازرس سابق صنف طلافروشان و دبیر کمیته اسنوبرد اسکی بوده است. بررسیهای بیشتر نشان داد مقتول پس از فوت همسرش در تهران تنها زندگی و به عنوان واسطه در خرید و فروش طلا و جواهرات قدیمی فعالیت میکرده است. تیم جنایی در بررسیهای میدانی دریافت شب حادثه مقتول در حالی که کیف مخصوص معاملاتش همراهش بوده است، سوار خودروی دو مرد ناشناس میشود که بعد از آن به طرز مرموزی به قتل میرسد و کیف مخصوصش هم گم میشود.
در ادامه مأموران پلیس از پسر مقتول که برای برگزاری مراسم ترحیم پدرش از کانادا به ایران آمده بود، تحقیق کردند. وی گفت: من چند سالی است در کشور کانادا زندگی میکنم و پدرم نیز در تهران در کار خرید و فروش طلا فعالیت میکرد، اما من خبر نداشتم که با چه کسانی ارتباط کاری یا دوستانه دارد تا اینکه چند روز قبل بستگانم با من تماس گرفتند و گفتند پدرم فوت کرده است و الان هم از عاملان حادثه شکایت دارم.
آخرین ملاقات
همزمان با ادامه تحقیقات، مأموران پلیس سراغ دوستان مقتول رفتند که برای آخرین بار با او تماس داشتهاند یا او را ملاقات کرده بودند.
یکی از دوستان مقتول گفت: من و مقتول هر دو در کار خرید و فروش طلا و جواهرات بودیم. آقای مظفریان با توجه به سابقه و حرفهای بودنش، اشیای عتیقه و طلا و جواهرات قدیمی را هم ارزشگذاری میکرد. آخرین بار و در واقع روز قبل از حادثه مقتول را در خیریه طلافروشان دیدم. ما حدود ۶۰ نفر از طلافروشان خیریهای داریم که به افراد بیبضاعت کمک میکنیم و هر از گاهی هم در آنجا جلسهای برگزار میکنیم و آن روز هم آقای مظفریان پس از خوردن ناهار حدود ساعت ۱۶:۱۵ تصمیم گرفت با تاکسی اینترنتی به محل قراری برود که پشیمان شد و پیاده رفت.
وی ادامه داد: چند هفته قبل از حادثه من و مقتول با دو زن که آنها هم در صنف طلافروشان فعالیت دارند، آشنا شدیم و آن دو زن ما را به یکی از دوستانشان معرفی کردند تا گردنبندی قدیمی را ارزشگذاری کنیم. آنها گردنبند را در اختیار ما قرار دادند و آقای مظفریان ارزشگذاری کرد، اما صاحب گردنبند قبول نکرد و ما هم گردنبند را پس دادیم.
تحقیق از ۲ زن
سپس مأموران دو زن طلافروش را شناسایی و از آنها تحقیق کردند.
یکی از آنها گفت: من و همکارم هر دو در زمینه خرید و فروش طلا و جواهرات کار میکنیم تا اینکه دو هفته قبل از حادثه با مقتول و دوست طلافروشش آشنا شدیم. یکی از دوستان ما گردنبندی قیمتی و قدیمی داشت که از ما خواست فردی را برای ارزشگذاری آن معرفی کنیم که آقای مظفریان را معرفی کردیم و او و دوستش هم ارزشگذاری کردند، اما دوست ما قیمت را قبول نکرد و در نهایت گردنبند را تحویل صاحبش دادیم. وی ادامه داد: ما به خاطر همین موضوع با او ارتباط تلفنی و پیامکی داشتیم تا اینکه چند روز قبل از حادثه از طریق واتساپ پیامکی به گوشی تلفن همراه من و دوستم فرستاده شد و فرستنده من و دوستم را تهدید کرد که ارتباطمان را با طلافروش معروف قطع کنیم. فرستنده پیامک مدعی بود که ما قصد سرقت اموال طلافروش را داریم. پس از این به او گفتیم که فرد ناشناسی ما را از طریق واتسآپ تهدید کرده که ارتباطمان را با شما قطع کنیم و مدعی است ما قصد سرقت اموال شما را داریم، اما آقای مظفریان گفت که احتمالاً عامل پیامکها همان فردی است که دو ماه قبل از خانهاش سرقت کرده است و گفت به تهدیدهای او توجهی نکنیم.
تحقیق از بدهکار مقتول
یکی دیگر از دوستان مقتول هم گفت: من از دوستان قدیمی مقتول هستم. یکی از طلافروشان به نام فرهاد به مقتول بدهکار بود که چند روز قبل با وی حوالی میرداماد قرار گذاشت تا درباره بدهیاش با او حرف بزند. آن روز من هم همراه مقتول سر قرار رفتم که فرهاد به محل قرار آمد و درباره بدهیاش حرف زد و قرار بود در مقابل بدهیاش قطعه یاقوتی به مظفریان بدهد و بعد هم از ما خداحافظی کرد.
پس از این، مأموران فرهاد را به اداره پلیس احضار و از وی بازجویی کردند. وی در ادعایی گفت: من ۴۰ سال است در کار خرید و فروش طلا و جواهرات فعالیت میکنم. در این مدت معاملات زیادی با مقتول انجام دادهام و آخرین بار هم به او بدهکار شدم. آن روز درباره بدهیام با او حرف زدم، اما حرفی از یاقوت نزدم.
بدین ترتیب مأموران پلیس از ۱۷ نفر که دو زن و ۱۵ مرد هستند درباره قتل طلافروش معروف تهران تحقیق کردهاند، اما هیچ سرنخی از عامل یا عاملان قتل پیدا نکردهاند. همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، قاضی واحدی به مأموران پلیس دستور داد تا دوباره از بدهکار مقتول به عنوان مظنون حادثه تحقیق کنند.