کد خبر: 1016867
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۸
پاورقی «جوان» از «اتاق حوادث» جان بولتون (۳۶)
به رغم مخالفت ایران، تلاش‌های مکرون برای گرفتن امتیازاتی به نفع ایران جهت احیای توافقنامه برجام بی‌وقفه ادامه داشت. این کار نه‌تنها توافق را ارتقا نمی‌داد بلکه باعث می‌شد به طرز ناامید‌کننده و وحشتناکی بدتر هم شود. خنده‌دار می‌شد اگر ترامپ باز هم شکست در سیاست‌های اشتباه خودش را نمی‌پذیرفت.
ترجمه: محمد صادق عبداللهی
جوان آنلاین: در صفحه ۳۷۴ از کتاب «اتاق حوادث» می‌خوانیم: ساعت ۳:۳۰ دقیقه برای ارائه گزارش امانوئل بونو به دفتر ترامپ رفتم. ترامپ بعد از شنیدن گزارشم گفت: «حالا که این‌طور است پیشنهاد کاهش تحریم‌ها را پس بگیرید و آماده شوید تا به پایگاه‌های ایرانی... (برای بیان اسم پایگاه باید دفتر ریاست جمهوری اجازه دهد) که قبلاً درباره آن بحث کرده‌ایم، حمله کنیم.» سپس ترامپ به خروج نیروهایمان از سوریه اشاره کرد. وقتی از دفتر ریاست جمهوری بیرون آمدم متوجه شدم که منوچین منتظرم ایستاده است، بخت با من یار بود که می‌توانستم خبر خوشحال‌کننده شکست تلاش‌های فرانسه را همان لحظه به او حضوری بگویم.

رند پال در این روز‌ها تلاش داشت همان‌طور که سال گذشته کیم جونگ اون کره‌شمالی را به دیدار ترامپ کشاند، ظریف را از نیویورک به واشنگتن بیاورد تا با ترامپ دیدار کند. در همین حال من در منزلم متن نامه دو خطی استعفایم را که در ماه ژوئن دست‌نویس کرده بودم، آماده می‌کردم تا در یک لحظه مناسب آن را عمومی کنم. من رسماً آماده استعفا بودم.

به رغم مخالفت ایران، تلاش‌های مکرون برای گرفتن امتیازاتی به نفع ایران جهت احیای توافقنامه برجام بی‌وقفه ادامه داشت. این کار نه‌تنها توافق را ارتقا نمی‌داد بلکه باعث می‌شد به طرز ناامید‌کننده و وحشتناکی بدتر هم شود. خنده‌دار می‌شد اگر ترامپ باز هم شکست در سیاست‌های اشتباه خودش را نمی‌پذیرفت. در هر کاری حتماً نیاز بود مدتی بگذرد تا ترامپ بفهمد اشتباه کرده است. مثل وقتی که در ۱۹ جولای سرانجام رند پال را از مسئولیتش عزل کرد و روز بعدش به من گفت: «رند پال واقعاً آدم شایسته‌ای برای پیگیری مذاکرات نیست. او آدم صلح‌طلبی است. دیدی دیروز اخراجش کردم؟» نگذاشتم فرصت از دست برود و سریعاً اشاره کردم که مارک لوین، شب گذشته در برنامه رادیویی‌اش گفته که سیاست خارجی پال اساساً مشابه الهان عمر، دموکرات رادیکال عضو مجلس نمایندگان مینه‌سوتا، است.

در تماس بعدی مکرون، ترامپ درباره عملکرد دفاعی کشتی جنگ یواس‌اس باکسر توضیح داد. این کشتی جنگنده ظاهراً به یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی که به طرز غیرقابل قبولی نزدیکش شده، شلیک کرده بود. هرچند هزینه هواپیمای بدون سرنشینی که ما زده بودیم در مقایسه با گلوبال هاوک را که ایرانی‌ها زده بودند، هیچ بود، اما باز هم خوب بود که فهمیدیم ما حداقل هنوز از خودمان دفاع می‌کنیم! مکرون پیشنهاد جدیدی برای ارائه نداشت و همچنان بر همان اعتقادات خودش پایدار بود؛ ترامپ هم همچنان ادعا می‌کرد که به زودی مستقیماً با ایرانی‌ها صحبت خواهد کرد!

به نظرم هر از گاهی ترامپ هم می‌فهمید، مثل وقتی که در ۸ آگوست با لحن قابل قبولی به من درباره مکرون گفت: «هر چیزی که دست مکرون به آن بخورد، به گند کشیده می‌شود!» من و پمپئو به‌طور مداوم بعد از دیدار با ترامپ و حتی در روز‌های بعد از آن درباره دخالت‌های مکرون در این قضیه و انگیزه‌های او بحث کردیم و پمپئو در جریان اختلافات من با مکرون بود. یک روز پمپئو در حالی که داشت از خنده منفجر می‌شد وارد دفتر من شد و با خنده گفت: «بیا نگاه کن؛ من مشکلت را با مکرون حل کرده‌ام! او مطمئناً این توئیت را برای مکرون زده است.» تلفن را گرفتم و نگاه کردم، واقعاً ترامپ درباره مکرون نوشته بود: «ایران در مشکلات جدی مالی قرار دارد. آن‌ها با ناامیدی می‌خواهند با ایالات متحده مذاکره کنند، اما سیگنال‌های مختلف و متضادی از سوی کسانی، همچون رئیس‌جمهور فرانسه مکرون، که می‌خواهند در قضیه دخالت و امریکا را نمایندگی کنند، دریافت می‌کنند. من می‌دانم قصد مکرون، مثل سایر افراد، خیر است، اما هیچ‌کس سخنگوی ایالات متحده نیست. هیچ کس در هیچ سطح و شکلی این مجوز را ندارد که از جانب ما صحبت کند.» من و پمپئو در راهرو‌ها می‌چرخیدیم و می‌خندیدیم و به اشتباه فکر می‌کردیم تلاش‌های مکرون به شکل فاجعه‌باری شکست خورده و متوقف خواهد شد. البته هرگز چنین نبود!
برچسب ها: خاطرات بولتون
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار