جوان آنلاین: در صفحه ۳۷۷ از کتاب «اتاق حوادث» میخوانیم: من برای آماده کردن مقدمات سفر ترامپ برای شرکت در نشست G7 روز جمعه ۲۳ آگوست راهی بیاریتز شدم و پس از پرواز در طول روز، حوالی عصر بود که به آنجا رسیدم. ترامپ قرار بود شنبه صبح به آنجا بیاید. او تقریباً ساعت یک و نیم بود که به هتل رسید و من بهطور غیرمنتظرهای شنیدم که او در ساعت دو با مکرون قرار ناهار دارد! این جلسه به هیچ عنوان برنامهریزی شده نبود و من مجبور شدم جلسات دیگری را که هماهنگ کرده بودم با عجله کنسل کنم و خودم را به هتل محل اقامت رؤسای جمهور کشورهای G7 برسانم. وقتی به آنجا رسیدم، ترامپ و مکرون دور میزی در ایوان نشسته و در حال برگزاری کنفرانس خبری بودند و سایر نمایندگان امریکا و فرانسه در میزی جداگانه در نزدیکی آنها نشسته بودند.
من تا فردای آن روز متوجه نشدم که تقریباً تنها بحث میان ترامپ و مکرون مسئله ایران و به صورت خاص دیدار ترامپ و ظریف بوده است. آنها درباره امکان و چگونگی ملاقات ظریف و ترامپ بحث کرده بودند. ظریف در راه بیاریتز بود. احتمالاً او از پاریس که روز گذشته در آنجا با مکرون دیدار کرده بود، به اینجا میآمد. ترامپ بعداً به آبه گفت که تقریباً آن دیدار یک ساعت و نیمه با مکرون بهترین یک ساعت و نیمی بوده که او گذرانده است.
صبح روز یکشنبه، ترامپ و بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا صبحانه را با هم بودند. این اولین دیدار آنها پس از برگزیده شدن بوریس جانسون به عنوان نخستوزیر بود. در جریان گفتگوها به ناچار بحث به مسئله عراق و تحولات آن کشیده شد؛ جانسون با لحنی دوستانه، اما نیشدار گفت: «من با رئیسجمهور موافقم که استقرار و بسط دموکراسی در عراق یک اشتباه بود که ما با تغییر دادن رژیم عراق مرتکب آن شدیم. اینطور نیست جان؟» من خندیدم و گفتم: «خب این یک موضوع خیلی حساس و دقیقی است.»، اما این نکته را هم اضافه کردم که دنبال کردن سیاست «تغییر رژیم» در یک شرایط خاص الزاماً به معنای «استقرار و ترویج دموکراسی» یا «ملتسازی» نیست.
ترامپ یکدفعه بدون مقدمه گفت: «جان کارهای خیلی خوبی انجام داده است. او وقتی به یک مسئله ورود میکند، شی جین پینگ (مترجم: سیاستمدار چینی و عالیرتبهترین مقام جمهوری خلق چین) و دیگران به نظرات او توجه میکنند و برای او ارزش قائلند.» این حرف او باعث احترام من در چشم دیگران شد. بهویژه که ترامپ حین گفتن این حرفها به سمت من چرخید و لبخندی تحویلم داد و حرفهای قبلیام را تأیید کرد. این کار او خیلی برایم خوشایند بود.