سرویس سیاسی جوان آنلاین: دور جدید کمیسیون مشترک برجام در سطح معاونان وزرای خارجه ایران و ۴+۱ در حالی برگزار شد که ایالات متحده امریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل چند روزی است با ارائه یک بیانیه به رئیس دورهای این شورا خواهان فعالسازی مکانیسم ماشه علیه کشورمان شده است. تلاقی این دو موضوع با یکدیگر میتواند از جهاتی حائز اهمیت و از وجوهی دارای پرسش و ابهام باشد، از جمله اینکه برگزاری چندمین باره نشست کمیسیون مشترک برجام آن هم در حالی که تمام جلسات برگزار شده این کمیسیون چه در سطح معاونان وزرای دو طرف توافق و چه در سطح وزرای امور خارجه کمترین خروجی مثبتی برای طرف ایرانی به همراه نداشته است و بیشتر از آنکه اهرم فشاری برای طرفهای ناقض برجام (امریکا و اروپا) باشد، فرصتی را فراهم کرده است که کشورهای غربی طرف ایرانی را در دور باطلی چرخاندهاند که خروجی آن فرصتسوزی برای جمهوری اسلامی ایران جهت مقابله فعال و منطقی با رویکرد ضدایرانی این کشورها بوده است.
از دست رفتن زمان برای ایران
کشورهای اروپایی که از بازه زمانی تیرماه ۱۳۹۴ تاکنون هیچ کدام از تعهدات برجامی خود را در ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، تجاری و سرمایهگذاری انجام ندادهاند، بعد از خروج ایالات متحده امریکا از برجام به صورت ویژه تلاش کردهاند تا طرفهای ایرانی را در دور باطل کمیسیون مشترک برجام قرار داده و آنها را وادار به انجام یک بازی صرفاً تبلیغاتی و نمایشی وادار کنند؛ نمایشی که عنصر زمان را از جمهوری اسلامی ایران برای مقابله هوشمندانه با طرفهای غربی گرفته است.
در حقوق بینالملل عنصر زمان برای مقابله حقوقی با بدعهدی یا نقض یک توافقنامه بسیار حائز اهمیت است، به طوری که چنانچه طرف توافق تصمیمی بهنگام جهت مقابله با نقض تعهد توسط کشور مقابل بگیرد، به مراتب هزینههای حقوقی- سیاسی کمتری را تجربه خواهد کرد، بر عکس چنانچه کشور متضرر با تأخیر غیرموجه مقابله حقوقی و سیاسی را آغاز کند، نخواهد توانست آنگونه که باید حقوق از دست رفته جامعه خود را احقاق نماید. حال چنانچه دولت در همان ساعتهای نخستی که ایالات متحده امریکا از برجام خارج شد با انتشار یک بیانیه رسمی، بخشی از تعهدات رسمی و دارای اهمیت را موقتاً به حالت تعلیق درمیآورد، امروز شاهد آن نبودیم که امریکا بدون پرداخت کمترین هزینه تصمیم بگیرد تا مکانیسم ماشه را فعال کند.
فرصتسوزیهای پیاپی
در آن مقطع زمانی دستگاه دیپلماسی کشورمان بعد از رایزنی با مقامات ذیصلاح کشورمان میتوانست به عنوان نمونه دسترسی آژانس به برخی مراکز حساس را تعلیق کند یا آنکه دوربینهای نظارتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را که با هدف رصد شبانهروزی فعالیتهای هستهای کشورمان تعبیه شده است محدود کند یا مجلس شورای اسلامی پروتکل الحاقی پذیرفته شده را به حالت معلق دربیاورد.
چنانچه هر کدام از این اقدامات یا اقدامات مشابه توسط دولت صورت میگرفت، در واقع یک رویکرد کاملاً حقوقی فعال در مواجهه با نقضهای مکرر امریکا- اروپا در برجام انجام میگرفت؛ اقداماتی که قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران را جهت مقابله با رفتارهای ضدایرانی غربیها افزایش میداد و میتوانست نهایتاً منجر به تغییر محاسبات امریکا- اروپا نسبت به ایران شود چراکه محاسبات مقامات امریکا و اروپا بر این اصل بنیان نهاده شده که در هر صورتی و در هر شرایطی طرف ایرانی، در برجام باقی خواهد ماند و نقضهای پیاپی نمیتواند جمهوری اسلامی ایران را وادار به انجام رویکرد حقوقی و منطقی در برابر آنها کند.
برگزاری جلسات کمیسیون مشترک برجام یکی از موانع تراشیده شده توسط کشورهای اروپایی برای نگه داشتن جمهوری اسلامی ایران در برجام به شمار میرود، به طوری که مقامات ارشد سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس در کنار مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا بعد از خروج ایالات متحده امریکا به جای مواجهه فعال با رفتار ضدایرانی امریکا، طرفهای ایرانی را متقاعد کردند که همچنان به صورت یکطرفه تعهدات برجامی را اجرایی کنند تا بلکه دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به سر آید و ایران بتواند از مواهب برجام منتفع شود!
از اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ تاکنون که زمان خروج ایالات متحده امریکا از برجام است، اروپاییها بارها طرف ایرانی را به برگزاری سمبلیک کمیسیون مشترک برجام دلخوش کرده و با برگزاری چندین جلسه این احساس تصنعی را به طرف ایرانی انتقال دادهاند که در آیندهای نامعلوم کشورهای غربی نیز به تعهدات برجامی خود در قبال برجام عمل خواهند کرد و جمهوری اسلامی ایران نیز بالاخره روی آرامش برجامی را به خود خواهد دید!
این در حالی است که در هیچ کدام از بیانیههای منتشر شده توسط کمیسیون مشترک برجام، حتی واژهای که تلویحاً امریکا را ناقض برجام معرفی کند، نیامده است و بدون هیچ اشاره نسبت به عدم اجرایی شدن تعهدات طرفهای غربی به کرات از جمهوری اسلامی ایران خواسته شده است همچنان به صورت گسترده و مستمر به تعهدات خود در بخشهای مختلف پایبند باشد.
جلساتی که فقط برد تبلیغاتی داخلی دارد
همانطور که اشاره شد در تمام ایامی که جلسات متعدد کمیسیون مشترک برجام چه در سطح معاونان وزرای خارجه و چه در سطح وزرای خارجه دو طرف توافق هستهای صورت گرفته است، هیچ گونه اشاره به عدم اجرای تعهدات توسط کشورهای غربی و نقض چندین باره مفاد توافق توسط آنها صورت نگرفته است. حال با چنین پیشینهای که کمیسیون مشترک برجام از خود به جای گذاشته است، این پرسش همچنان باقی میماند که اعضای تیم مذاکرهکننده کشورمان چرا همچنان علاقهمندی فراوان جهت به کارگیری چنین فرآیندی را دارند و بدون توجه به تجربیات تلخ بیانیههای صادر شده توسط این مرجع نفس برگزاری آن را یک برد دیپلماتیک ارزیابی میکنند!
همانطور که در مواد ۳۶ و ۳۷ برجام و همچنین پیوست چهارم از توافق هستهای آمده است، نفس برگزاری جلسات کمیسیون مشترک برجام حائز اهمیت نیست بلکه یکی از اهداف اصلی مقابله فعال با کشور یا کشورهایی است که بنا به هر دلیلی بخش یا بخشهایی از توافقنامه را اجرایی نکرده یا به نوعی مرتکب نقض آن شدهاند. با این حال و در شرایطی که امریکا سه گام نخست حل و فصل اختلافات برجام (که شامل نخست، برگزاری جلسه در سطح معاونان وزرای خارجه دو طرف مذاکره، دوم برگزاری جلسه در سطح وزرای خارجه دو کشور و سوم هیئت سه نفره با رأی مشورتی) را به کلی نادیده گرفته و رأساً از گام چهارم که همان شورای امنیت است، شروع کرده، اما طرف ایرانی در همان گام اول حل و فصل اختلافات برجام درجا میزند!