سرویس تاریخ جوان آنلاین: انتشار این گفت و شنود، دو مناسبت دارد: نخستین سالگرد درگذشت زنده یاد داریوش اسد زاده و نیز همزمانی آن با عزاداری ماه محرم. در این مصاحبه، اسدزاده با اتکاء به پژوهش ها و شنیده های دیرین خویش در باب نمایش تعزیه،در باب تاریخچه، شکل و محتوای آن گفته است. امید آنکه تاریخ پژوهان شعائر حسینی(ع) را مفید آید و روح آن مرحوم نیز از انتشار آن شاد شود.
شما بيش از 80 سال، در عرصه هنرهای نمايشي ایران به ویژه تئاتر، فعال بوده اید و علاوه بر این به دلیل تحقیقاتتان، به تاريخچه اين هنرها اشراف كامل داريد. لذا قطعاً درباره این اصيلترين هنر نمايشي اين مرز و بوم، يعني تعزيه، پژوهشها و تجربههاي عيني زيادي اندوخته اید. ابتدا بفرمائيد ريشه تعزيه در كشور ما، به كدام دوره ميرسد و سير تحول اين هنر چگونه بوده است؟
به نام خدا. برخی از پژوهشگران هنر، تعزیه در ایران را، به قبل از اسلامو سوگسیاوش در داستانهایملیکشورماننسبتمیدهند. برخی از این هم پیشترمیروند و ریشه تعزیه را، در آیینهایی چون مصائبمیتراویادگارزریرانجستجو میکنند! اما واقعیت آن است که تعزیه به رغم از شباهتهائی که به آئینهای باستانی نشان می دهد، بیتردید ریشه در اولین سوگواریهایِپس از حادثه کربلادارد. قديميترين شرحي كه درباره هنرهای نمايشيِ پس از اسلام در دست داريم، از ابنكثير است که در آن ذکری از تعزیه هم رفته. پروفسور ادوارد براون هم، در تاريخ مشروطيت آورده است كه: معزالدوله پادشاه آلبويه، هر سال در ماه محرم دستور ميداد: بازارها را تعطيل كنند و مردم براي شهداي كربلا، به اشکال مختلف (اعم از نمایشی و غیر نمایشی) به عزاداري بپردازند. اين رسم تا سالهاي اول سلطنت طغرل سلجوقي در بغداد، وجود داشت و در دوره افشاريه هم، در ايران بود. اما هنر تعزيه در تاریخچه متاخر آن، در دوره صفویه شكل گرفت. در این دوره ، با قدرت گرفتن شاهان این سلسله و رسميت پيدا كردن مذهب تشيع، سينهزني، زنجيرزني، سنگزني و... به سرعت رواج پيدا كردند.
البته مناسب است که در معنای تعزیه هم، تاملی داشته باشیم. تعزیه در لغت، بهمعنیسوگواری،برپاییمجالس یادبودبرای درگذشتگان،تسلیت دادن و توصیه به صبروهمدلی با بازماندگان متوفی است. دربرخی ازمناطقایران از جملهخراسان، تعزیهبهمعنیمجلسترحیمهم هست.اماتعزیه به معنای متعارف آن، نوعی نمایش منظومِ شیعیاستکهدرآنواقعهکربلا،توسط افرادیکهنقش شخصیتهایاصلی حادثهرابازی میکنند، مجددا بازسازی میشود. موضوع تعزیه، معمولاً شهادت اباعبدالله«ع» و سایر شهدای کربلا و شرح اسارت و مصائباهلبیت«ع»است. تعزیه، همواره نمادی هنری از تشیع بوده و به رشد و بالندگی هنرهای نمایشی در ایران، کمک بسیار کرده است.
به نظر شما، علل پديد آمدن تعزيه در ايران، كدامند و چرا در مقاطعي، اين هنر گسترش و رواج زيادي پيدا كرد؟
برخي معتقدند كه از قرن دوم هجري، محيط براي عرضه آثار هنري مساعد نبود. بنابراين عدهاي از نويسندگان و هنرمندان تلاش كردند تا در قالب آثار تمثيلي و حماسي و مضامين مربوط به شرح دلاوريها و فداكاريهاي شهداي كربلا، از تعزيه و شبيهخواني استفاده كنند. اين هنر، به تدريج سير تكاملي خود را پيمود و با تقويت مذهب تشيع، سياستمداران شيعي سعي كردند به شكلي مبتکرانه، آرا و نظريات سياسي خود را نيز در تعزيه بگنجانند! همانگونه كه اشاره كردم در دوره آلبويه، مراسم عزاداري محرم در گوشه و كنار كشور برگزار ميشد، اما هنوز زمينههاي اجراي نمايش فراهم نبود، اما مداحان اهلبيت (ع) در اشعار خود درباره جنگها و دلاوريها و عدالتخواهيهاي ايشان، داد سخن ميدادند. با روي كار آمدن سلسله صفويه در قرن دهم و ترويج تشيع، شعرا به سرودن اشعار مذهبي و حماسي درباره عاشورا پرداختند و مهمترين آثار در اين زمينه، در اين دوره به وجود آمدند.
باید بر این مساله تاکید کرد که يكي از علل رواج تعزيه، اين بود كه ملت ستمديده -كه دائماً در معرض استبداد مطلق حكام و معضلات اقتصادي و اجتماعي و هجوم كشورهاي ديگر و تحمل مصائب سنگين بود- سعی می کرد تا مظلوميت خود را، در قالب تعزيه و عزاداري براي شهداي كربلا بروز دهد. ابتدا در دوره ديالمه، سوگواري جنبه عمومي پيدا كرد و به تدريج شكل ظاهری آن تغییر یافت، به اين صورت كه ابتدا دستههاي عزاداري به راه افتادند و سپس سينهزنان و زنجيرزنان با كوبيدن سنج و حمل عَلَم و كتل -كه بيشباهت به افزارهاي جنگي نبودند- و با خواندن نوحه و همسرائي، به تدريج هنر تعزيه را شكل دادند.
عناصر تشكيلدهنده تعزيه كدامند و مضامين آن، چگونه انتخاب ميشوند؟
عناصر سازنده تعزيه عبارتند از: شعر، نقالي، سخنوري، موسيقي، پردهداري، فاصله با تماشاگر و استفاده از اشياء و عناصر مختلف. مضامين تعزيه، ارتباط مستقيم با اسطورههاي مذهبي و حتی قصص قرآني دارند كه با توجه به مسائل سياسي و اجتماعي روز، به شكل نوحهخواني، سينهزني، زنجيرزني و همراه با كوبيدن سنج و حمل عَلَم و كتل انجام می شود. در مراحل بعد هم، چند تن از شهداي كربلا را به مردم نشان ميدهند و شبيهسازان با لباسهاي مناسب زمان، به ميدان ميآيند و نمايش را ادامه می دهند.
در هر نمايشي، ابزار و لباس و فضا، تأثير تعيينكنندهاي در اثرگذاري نمايش دارند. لباسها و ابزار در تعزيه، به چه شكل بودند و در طول زمان چه تغييراتي پيدا كردند؟
در تعزيه، لباسها و حركات، جنبه نمادين دارند و در واقع، شخصيت و منش بازيگر را به تماشاچي معرفي ميكنند. پرچمهایسبز،سرخوسیاه،به ترتیب نماداهلبیت«ع»،قیام و عزاداری هستند. علمنمادپرچم سپاه امام حسین«ع»،تشتِآبنماد شطفرات،شاخهنخلیاهرنهالینماد نخلستان،چرخیدنبهدورخودوراهرفتندور صحنه نماد گذشتزمان و دیگر ابزارهایی که در تعزیه به کار میروند، هر یک نماد معنائی هستند. مثلاً كسي كه لباس سبز پوشيده و دور صورتش را با روبنده پوشانده، امام حسين(ع) است.شمر لباس قرمز و كلاهخودي با پرهاي قرمز دارد كه اين رنگ سرخ، بلافاصله حالت بيرحمي و خونريزي را به مخاطب القا ميكند. كسي كه لباس پرزرق و برق دارد، ابنزياد است كه مردي پولپرست و طالب دنيا و مقام بوده. در روستاها، لباس تعزيهخوانها فرق ميكند و آنها لباسها را، در حضور تماشاچيها ميپوشند و حتي بازيگران نقشهاي اوليا و اشقيا، در پوشيدن لباس به هم كمك ميكنند! لباس دختربچهها و پسربچهها در تعزيه، غالباً دشداشه بلندِ مشكي است و سربند دارند و صورتشان پيداست. همانطور که عرض کردم، نقش زنها را، مردها بازي ميكنند و چادر مشكيِ بلند و نقاب دارند.
نواختن موسيقي در تعزيه ها،نقش مهمیدر انتقال پیام آن دارد. این موسیقی ها چگونه تولید شدند؟
اشعار تعزيه، در دستگاههاي موسيقي ايراني و توسط خوانندگان خوشصدا و موسيقيشناس خوانده و با سازهائي چون: شيپور، سرنا، دهل، ني، قرهني و فلوت، همراهي ميشد. از آنجا كه گفتگوها در تعزيه، به صورت شعر بيان ميشدند و اغلب اين اشعار را هم، كساني ميسرودند كه قريحه شعري متوسطي داشتند، اشعار تعزيه معمولاً ارزش هنري زيادي نداشتند، اما صداي خوب، از ضروريات تعزيهخوانی بود. همچنين آشنائي با دستگاههاي موسيقي و تغيير دستگاه به تناسب صحنه جنگ يا سوگواري و...، از لوازم تعزيه بود. در تعزيه، اغراق در حركت و لحن، امري ضروري است. هر گروه تعزيهخوان، زيرنظر يك تعزيهآرا -كه در واقع سرپرست گروه است-ايفاي نقش ميكند. از آنجا كه در تعزيه، فروش بليط و كسب درآمد جائي ندارد، در نتيجه به درجهبندي تماشاگران هم نيازي نيست. هزينه تعزيهها را هميشه دولتها و حكومتها و يا اگر در خانه اشراف انجام ميشد، صاحبان آن خانهها ميپرداخته اند.
نیروهای اجرایی تعزیه ها، چگونه انتخاب و تربیت می شدند؟
اجرای تعزیهرا،باید گام به گامآموختوازامامخوانیآغازکرد. موافقخوانهایتعزیه، بایدصدایخوبیمی داشتندوردیفهایموسیقی را درستاجراکنند.درقدیم،اکثر افراد به شکلی موروثیتعزیهخوانمیشدند. پدر،پدربزرگیابرادرشانتعزیهخوانبودند ویادرمحلهایزندگیمیکردندکهیکگروهثابت تعزیهخوان،درآنجازندگیمیکردند. اساتیدتعزیهخوان،بههیئتها و مجامع عزاداریمیرفتندوکسانیراکه صدایشانخوببود،بهتعزیه هامیآوردند. به اعتقاد آنان،هرکسیلیاقت نداردتعزیهخوانشود و این امر، مستلزم برخورداریاز صدایخوب در کنار بیپروائی و جسارت است. تعزیهخوانی،سلسلهمراتبی هم داشت.تعزیهخوان، کارش را ازکودکیدرنقشبچهخوان و با ایفای نقشهای حضرات سکینه و رقیه شروع میکرد و با نقش طفلان حضرت مسلم و حضرت قاسم ادامه میداد. به باور تعزیهخوانها،کسی که طفلانمسلم راخوب بخواند، بعداًمیتواندیکقاسمخوانو سپس علیاکبرخوانخوببشود.پس از علیاکبرخوانی،تعزیهخوان اگر صدای خوبی داشته باشد،وارددورهشهادتخوانیمیشود و زمانی کهمحاسنشسفیدمیشود،میتواندامامخوان و عباسخوان نیزبشود.
مجلس در تعزيه به چه معني است؟
به هر دوره نمايش تعزيه، يك مجلس ميگويند. از مجالس معروف، ميتوان به: حضرت مسلمبن عقيل، حضرت علياكبر(ع)، شهادت امام حسين(ع)، حضرت عباس(ع)، حربنيزيد رياحي، دو طفلان مسلم،كاروان اسرا در شام، بارگاه يزيد و قیام مختار ثقفي اشاره كرد. به تعزيهنامه، نسخه ميگفتند كه بعضي از آنها هم، به صورت چاپي منتشر شدهاند. همانطور که اشاره کردم، اغلب اين نسخهها، با شعرهاي نسبتا ضعيف و عاميانه سروده شدهاند.
تعزيه ها معمولاً در چه مكانهائي اجرا ميشده است؟
در دوره متاخر، مهمترين و باشكوهترين محل، تكيه دولت بود كه جائي براي نشستن مردم و جايگاه مخصوص براي شاه و درباريها داشت. غير از تكيه دولت، در ميدانهاي بزرگ و فضاهاي باز، سكوهائي را با آجر ميساختند و به فاصله معيني، محلهائي را براي تماشاگران آماده ميكردند. ثروتمندان هم در خانههاي خود، تعزيه راه ميانداختند و سكوهائي را با چوب و تخته، براي نشستن تماشاگران درست ميكردند.
غير از تكيه دولت، تكيههاي معروف عهد ناصري كدامند؟
در سال 1290 هجري، تكيه دولت به دستور ناصرالدين شاه و با نظارت دوستعليخان معيرالممالك، در كنار شمسالعماره ساخته شد. تكيههاي معروف ديگر تهران عبارت بودند از: تكيه عزتالدوله، تكيه رضاقليخان، تكيه قورخانه، تكيه سرچشمه، تكيه سرتخت، تكيه اسماعيل بزاز، تكيه سپهسالار، تكيه چهلتن، تكيه حمام نواب، تكيه سادات، تكيه نوروزخان و...الی آخر. البته تكيه دولت، بسيار عظيم و باشكوه بود و حدود 20 هزار نفر تماشاچي را ميتوانست در خود جاي دهد! به نظر می رسید که اين تكيه، از روي تماشاخانههاي اروپائي درست شده بود و سه در ورودي داشت. يك در رو به بازار و محل ورود آقايان بود، در ديگر رو به شمسالعماره و مخصوص ورود زنان بود. يك در هم مخصوص رفت و آمد شاه و درباريها بود. تكيه دولت ابتدا چهار طبقه بود، اما بعدها به سه طبقه محدود شد. زنها از صبح زود ميآمدند كه بتوانند براي خودشان جاي بهتري بگيرند. صحنه تكيه به قدري وسيع بود كه ميشد تعداد زيادي بازيگر و وسايل نمايشي را در آن جا داد و حتي سواران در آن رژه بروند! تمام ديوارهاي تكيه را، با پارچههاي سياهي -كه روي آنها اشعار شعرائي چون محتشم كاشاني درباره حادثه كربلا نوشته شده بود-مي پوشاندند. اين اشعار با الحان جانسوزي خوانده ميشدند و مردم را به گريه و زاري وا ميداشتند.
آیا قمهزني ابداع ايرانيها بوده است؟
خير. قبل از دوره صفويه، قمهزني وجود نداشت و به نظر ميرسد كه ريشه آن، به قزلباشان آناتولي (تركيه) برميگردد.
سنگزني به چه شكل اجرا ميشد؟
سنگزني و نعشگرداني، از نمايشهاي خاص ماه محرم بودند. سنگزني به اين شكل بود كه دو تكه چوب يا دو دنده حيوان را به هم ميزدند و با نواي محزوني كه در ميآمد، بدن خود را تكان ميدادند.
و نعش گرداني؟
بله، در این نمایش، روي اسب و شتر پارچه سياه ميانداختند و تيرهائي را به قطرِ اين پارچهها فرو ميكردند، به طوري كه به نظر ميرسيد اين تيرها به تن حيوان فرو رفته كه نشانه تير خوردن بر بدن ذوالجناح اسب امام حسین(ع) بود. روي شترها و اسبها هم، پسربچههائي را مينشاندند كه در مقابلشان، تابوتهائي بود كه روي آنها را، با كاه و پوشال پوشانده بودند. اينها نمادي از فرزندان وحشت زده امام حسين(ع) بودند كه آنها را به اسارت ميبردند.
برخی می گویند که تعزیه مجمع و برآیندی از این نمایش ها بوده است. نظر شما در این باره چیست؟
بله، من هم فکر می کنم که تعزيه، از همین نمايشهاي مختلف بيرون آمد. تعزيه در دوره قاجار، به اوج خود رسيد و در اين دوره تكاياي زيادي ساخته شدند...
كه در دوره رضاخان ممنوع شد؟
اوايل اينطور نبود و اتفاقاً رضاخان براي اينكه به اهداف خود برسد، به ظاهر با روحانيت روابط حسنه برقرار كرد و در روزهاي تاسوعا و عاشورا، همراه با سربازانش سينهزني ميكرد و گل بر سر و صورتش ميماليد! اما وقتي در قدرتش مستقر شد، كلاً عزاداري و سينهزني و زنجيرزني و تعزيه را ممنوع كرد.
پس از خلع رضاخان وضعيت تعزيه به چه شكل درآمد؟
متأسفانه تعزيه گسترش و شكوه سابق خود را از دست داد، چون دست کم بخش هایی از مردم، بين دو تمدن و فرهنگ سنتي و غربي، سرگردان مانده بودند و نهایتا، اقبال چنداني به تعزيه نشان ندادند! در سال 1327 هم، كه تكيه دولت را خراب كردند كه گمان نكنم ديگر هرگز بتوانند نظيرش را بسازند!
تعزیه های دوره قاجار، چه ویژگی هایی داشت؟
یکی از مهمترين هایش- که البته در ادوار قبل هم، قاعدتا همینطور بوده- اين است كه نقشهاي زنانه را هم، مردان بازي ميكردند! تا روزي كه زنان هم تعزيههائي را اجرا كردند كه هم بازيگران و هم تماشاگران آن، همگي زن بودند، اما اين تعزيههاي زنانه رواج چنداني پيدا نكردند.
چرا؟
چون اجباراً در خانه رجال و ثروتمنداني كه امكان تهيه وسايلش را داشتند، از جمله منزل قمرالسلطنه دختر فتحعليشاه -كه همه ساله در ايام محرم مجلس روضهخواني برپا ميكرد- اجرا ميشدند. بازيگران اين تعزيهها هم، اغلب كساني بودند كه پيش از اين در مجلس روضه يا تعزيه، بازيگري و نقالي را ياد گرفته بودند.
نامي هم از اين زنان باقي مانده؟
بله، يكي ملانبات بود كه مخالفخوان بود و ديگر ملافاطمه و ملامريم! از تعزيهگردانها هم، اسم حاجيه خانم دختر فتحعليشاه باقي مانده كه در اين زمينه شهرتي به هم زده بود. اغلب هم، تعزيههائي را اجرا ميكردند كه قهرمانان اصلي آنها زن بودند، مثل تعزيه حضرت زینب(س) یا شهربانو يا عروسي دختر قريش و از این قبیل. تعزيه زنان، تا اواسط دوره احمدشاه قاجار هم، در خانههاي اعيان و اشراف اجرا ميشد و بعد متاسفانه از بين رفت!
به تعزيهخوانها و تعزيهگردانهاي مشهور هم اشارهاي داشته باشيد؟
در دوره محمدشاه و ناصرالدين شاه، تعزيهگردان صاحبنام و برجستهاي به نام ميرزا محمدتقي تعزيهگردان زندگي ميكرد. پسر او ملقب به معينالبكا و نوه او ناظمالبكا نيز، از تعزيهگردانهاي مشهور بودند. سيدكاظم تعزيهگردان در تهران و كاشان، تعزيه اجرا ميكرد. سيدزينالعابدين قراب كاشي هم كه در زمان خود، شهرت فراوان داشت. ميرزا رحيم قليخان شاهي، صداي نازكي داشت و آواز دشتي را، در نقش حضرت زينب(س) بسيار خوب اجرا ميكرد. مهدي قليخان هدايت هم كه آوازي بسيار خوش و طرفداران فراوان داشت. این عده الگوی بسیاری از تعزیه خوان های دوره خود و ادوار بعدی شدند.
چه منابع مكتوبي در این دوره از تعزيهها، كاربرد داشته اند؟
نخستين اثر متاخر و معروف در زمينه وقايع كربلا، خاوران نامه و حمله حيدري از روضه الشهداست كه معروفترين كتاب در باره این حادثه است و اغلب در منابر، از آن استفاده ميكردند و خود اصطلاح روضهخواني هم، از نام اين كتاب آمده است. تاريخ تأليف اين كتاب را، سال 908 هـ . ق نوشتهاند. شعرا و نويسندگان زيادي در رثاي شهدای كربلا، آثاري را خلق كردهاند كه مشهورترين آنها: محتشم كاشاني، غياث شيرازي، كاتبي ترشيزي، وصال شيرازي و واعظ كاشفي صاحب كتاب روضهالشهداست.
تعزيه از چه دوره ای، به صورت یک نمايش اسلامی و ایرانی به اروپا معرفی شد؟
نخستين بار كنت دوگوبينو و الكساندر خودسكو -كه درباره ادبيات دراماتيك ايران تحقيقات گستردهاي كرده بودند- تعزيهنامههاي ما را، با ميزانسن و نمايشنامهنويسي مدرن، به اروپا بردند و معرفي كردند. كنت دوگوبينو درباره درام و نمايش ايراني، آثار ارزشمندي دارد. مترجمين و پژوهشگران ديگري چون: ارنست رنان، شواليه شارون و تاورنيه هم در آثار خود، درباره تعزيه مطالبي نوشته و گوشزد كردهاند كه تعزيه با تئاتر يكي نيست، چون يك نمايش آئيني و مذهبي و هدف از اجراي آن، پاداش اخروي است. البته بعضي از نويسندگان خارجي هم، تعزيه را بيشتر با نوحهخواني و سينهزني و قمهزني يكي ميدانند که به نظر من برداشت درستی نیست.
ديگر نمايشهاي سنتي غير از تعزيه كدامند و تاريخ آنها به چه دوراني برميگردد؟
بقالبازي، نقالي، خيمهشببازي، پردهخواني، نمايش تخته حوضي، تقليد، معركه و... نمايشهاي سنتياي هستند كه از ديرباز، بين مردم ما رواج داشتند و قدمت بعضي از آنها، به ايام قبل از دوران مغول ميرسد.