جوان آنلاین: دکتر پرویز امینی در کانال تلگرامی خود نوشت: از اولین آشناییام با جناب پناهیان بهعنوان یک مخاطب دانشجو، بیش از ۲۰ سال میگذرد. برای نسل ما، پناهیان یک روحانی خوشفکر و خوشذوق و نوآور در طرح مباحث دینی و خوشمشرب در ارتباط با نوجوانان و جوانان بود. پناهیان در طول این سالها با نوجوانان و جوانان نسلهای بعد هم همین شکل از ارتباط را داشته است. به شکلی که میتوان گفت پناهیان موفقترین و مؤثرترین یا دستکم از موفقترین و مؤثرترین روحانیون در «عرصه عمومی» و کار میدانی در «تبلیغ دینی» است.
پناهیان روحانیای است که در کار تبلیغ دین «غیور» است و بر همین اساس در تلاش و مجاهدت در این عرصه بر خود سخت میگرفت و خود شاهد بودم که در یکی از این سالهای محرم بر اثر شدت فعالیت و حجم زیاد منبرها در محرم، در بیمارستان بستری شد و تحت مراقبت ویژه قرار گرفت. در آن روزها خود مستقیم و از نزدیک در بیمارستان، حال و احوال نزار و چهره تکیده و بیرنگوروی او را بر اثر شدت و فشار کار دیدم.
پناهیان البته گفتارها و دیدگاههای قابلنقد نیز کم نداشته و بارها در همین کانال تلگرامی با صراحت و شفافیت نقد شده است، اما نقد پناهیان کجا و به غارت بردن حیثیت و آبرویش و لجن مال کردن شخصیتش کجا؟ نقد گفتارهایش کجا و او را همپیاله سرمایهداران و اشراف رفاهزده و حتی با مفسدی مانند طبری همردیف قرار دادن کجا؟ نقد دیدگاههای او در اقتصاد و عدالت کجا و تنگ کردن عرصه بر او و خانوادهاش با فشار افکار عمومی کجا؟
مخالفت با رأی و نظر سیاسی یا فهم دینی او کجا و رساندن فردی مثل پناهیان که دارای مناعت طبع و عزت نفس شخصیتی است، به جایی که برای رفع اتهام از خود و خانوادهاش مجبور به طرح جزئیات زندگی خصوصی تا ویلچری شدن فرزندش و تحقیری که پشت تلفن از سوی کسی متحمل شده و توضیح اینکه چه زمانی خانهای ساخته است، با چه کسی ساخته است و اساساً چرا ساخته است و چه زمانی خانهاش را فروخته است و از کی و چرا زندگی مستأجری داشته و اینک در چه وضعیتی از نظر اقتصادی است که اگر بازگو کند، برایش اعانه جمع میشود، کجا؟
نقد نظر او درباره پایان عدالتخواهی کجا و رساندن او به نقطهای از نظر روحی و روانی که احساس کند همفکران و هممسلکان و مخاطبانش نیز تحتتأثیر فضای ساخته شده دربارهاش به تردید افتادهاند یا اکاذیب دیگران را باور کردهاند، کجا؟
پناهیانها را نقد کنیم یا حتی نفی کنیم، غارت نکنیم! اگر خواستیم غارت کنیم، جانشان را بستانیم یا مالشان را غارت کنیم. آنها با از دست دادن جان یا با از دست دادن مال زخم نمیخورند. جان و مال آنها، آبرو و عزت نفس آنهاست. اینها را غارت نکنیم!