کد خبر: 1019899
تاریخ انتشار: ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۳:۲۲
"یاداشت "

انکار خشم سرگردان در فضای این روزها خطاست. انکار هر حقیقی خطاست. مثل کسی که مقابل پذیرش بیماری‌اش مقاومت می‌کند و تنها فایده این کار، فرصت دادن به بیماری برای عمیق‌تر و وسیع‌تر شدن است. برای اینکه در سلول‌های بیشتری تکثیر شود و درمان دشوارتر، پردردتر، پرهزینه‌تر.

نومیدی در کسی که توان تغییر و تاب تحمل ندارد، خشونت تولید می‌کند، زورش نرسد، تبدیلش می‌کند به فحش‌!

این کار نوعی برون‌ریزی رنج و زهری است که استخوان می‌سوزاند. آدم‌ها نمی‌توانند آن را زیر پوست‌شان انبار کنند، به جایی می‌رسند که برای خلاصی از آن زهر باید به کسی فحش بدهند، فریادی بزنند، اشکی بریزند یا به خدا پناه ببرند.

رفتار انسان‌ها مقابل فشارها متفاوت است. یکی صبوری و شکوری پیشه می‌کند، یکی زندگی‌اش را می‌ریزد توی چمدان و می‌رود هر آنجا که به جز اینجا سرایش شود، یکی سکته می‌کند و می‌میرد، یکی میوه‌های وجودش پژمرده می‌شوند و در خودش فرو می‌رود، یکی به خیابان می‌آید، یکی به بیابان سر می‌گذارد ... تصور اینکه همه مثل هم رفتار کنند عقلانی نیست اما این روزها فصلِ خوب فحش‌دادن است!

«میدونم فحش، درمان نیست اما آدم رو سبک می‌کنه». این را خیلی از کسانی می‌گویند که در شبکه‌های اجتماعی به همه می‌تازند، هیچ جمله‌ای را بدون فحش شروع نمی‌کنند، بدون فحش تمام نمی‌کنند.

هم به اصلاح‌طلب، هم اصولگرا، هم به کسی که می‌گوید نباید ناامید شد و هم به کسی که نومیدانه می‌نالد، هم به هنرمندی که کنار مردم است، هم به آن یکی که انگار در کُره دیگری زیست می‌کند... فحش می‌دهند و سبک می‌شوند. دستکم این بار رنج را از روی دوش خودشان برمی‌دارند و روی دوش دیگری می‌اندازند.

بسیاری از این فحش‌دادن‌ها دیگر نشانه بی‌ادب بودن فرد نیست. این نوع جدیدی از فحش است. انگار مکانیسمی است برای کاستن از رنج خود.

اگر کسی حوصله کند و برود در توئیتر کامنت‌های زیر نوشته‌های مسئولان دولتی و غیردولتی را بخواند به این نتیجه می‌رسد که انگار این فحش‌دادن گاهی همان «حق آخ گفتن» است. شاید محترمانه و مودبانه نباشد اما واقعیت دارد.

روزنامه‌نگار و فعال سیاسی، سینماگر و فوتبالیست، فعال اجتماعی داخل کشور و دل‌نگران آن طرف مرز این روزها فحش می‌خورند. فرقی ندارد که در ایجاد شرایط فعلی کشور مسئولیتی داشته باشند یا نه، از چپ و راست، از نوچوان و پیر، از زن و مرد فحش می‌خورند...

برای کسی که «واقعاً» می‌خواهد حال مردم را بفهمد، این روزها «فحش» هم جیوه درون دماسنج است. سرعت بالا رفتن آن طبیعی نیست.

چیزی زیر پوست این شهر، این کشور، این مردم در حال جوشیدن است... البته شاید کسانی هم معتقدند «فحش» باد هواست و از کتک‌کاری بهتر است! مردم فحش بدهند سبک می‌شوند و فکرهای ناجور توی سرشان جولان نمی‌دهد!

حرف آخر شعری از خلیل جوادی:

گفته‌ام من دردها را بارها * خسته‌ام، خسته از این تکرارها

من به در گفتم ولیکن بشنوند * نکته‌ها را مو به مو دیوارها

احسان محمدی

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر