سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: اخیراً شبکه اول مجموعهای تلویزیونی به نام «سرزده» را روی آنتن پخش برد؛ مینیسریالی با ژانر پلیسی- اجتماعی به کارگردانی و تهیهکنندگی بهادر اسدی. ماجرا درباره دو دوست قدیمی و رقبای کشتی چوخه بود که دست روزگار مسیر آنها را از یکدیگر جدا کرد، رضا پلیس شده و اصلان به کارهای خلاف کشیده شده است، چهار سال قبل رضا موفق به دستگیری اصلان میشود، امروز اصلان از زندان آزاد شده و در شب نوزدهم ماه رمضان که همه چیز تحت تأثیر شرایط ویژه کرونا قرار دارد، قصد انجام آخرین کارش و توبه کردن دارد که با زده شدن رد آنها توسط یکی از افراد رضا تمام برنامهریزیها به هم ریخته و رضا و اصلان مجدداً مقابل یکدیگر قرار میگیرند و... موضوع هرچند کلیشهای است، اما اگر به خوبی پرداخت و فراز و فرودهای روایی در آن رعایت میشد، با توجه به پلیسی بودن میتوانست تا حدی قدرت کشش مخاطب را داشته باشد، اما تجربه نشان داده است این قسم از مجموعههای سفارشی که بودجه بالایی هم دریافت میکنند بیشتر برای رفع تکلیف و رزومهسازی است، چنانچه مجموعه «سرزده» به جای سریالی تلویزیونی که دست مخاطب را بگیرد و با خود همراه کند، بیشتر شبیه دورهمی سفارشی بازیگران بعضاً پرحاشیه بود.
سؤالی که از بخش هنری نیروی انتظامی و گروه سریال شبکه یک باید پرسید آن است که واقعاً هدف شما از ساخت مجموعههای تلویزیونی چیست، چرا روی محتوا و کیفیت چنین مجموعههایی با توجه به بودجهای که اختصاص میدهید، نظارت نمیکنید؟! آیا اینکه مشهور شده بازی گرفتن در فیلمهای سینمایی منوط به شرکت در مهمانیهای شبانه است، حالا دامنهاش به تولید سریالهای خنثی نیز کشیده شده است؟! بهتر نبود عوامل سریالسازی مشهدی از بازیگران توانای بومی استفاده میکردند تا بعضاً بازیگران شناختهشدهای که بازی نچسب و ناگیرایی داشتند، دستکم بودجه سازمان را نبلعند؟ مثل همیشه در این مجموعه هم رویکرد اشتباه صداوسیما اجازه نداد بازیگران شهرهای میزبان حتی در شهرهای خودشان در حاشیه نمانند. علی انصاریان فوتبالیست پیشکسوت که سالهاست بیشتر از استعداد بازیگری با حاشیههایش شناخته میشود و خودش هم این را به خوبی میداند، چرا باید نقش اصلی یک مینیسریال نیروی انتظامی را داشته باشد؟
اینکه چند نفر از سلبریتیها به همراه چند مسئول دوست دارند در خیابانهای تهران ادای هالیوودیها را دربیاورند، قطعاً دلیل خوبی برای سریالسازی نیست. آیا بهتر نبود چنین مجموعهای در شبکه استانی پخش میشد تا شبکه یک رسانه ملی که مخاطبان انتظار برنامههای پختهتر و بهتری را دارند، هر چند شأن و منزلت شهرستانیها نیز بالاتر از چنین آثار ضعیفی است. زنان در «سرزده» به قدری آرایشهای زنندهای دارند که مجبور شدهاند بعد از فیلمبرداری صورتهای بزکشدهشان را سیاه و سفید کنند و البته کارگردان گفته بود: «زمانی که ما سریال را ساختیم، رنگ و نور آرایش و گریم زنان کمی پررنگ بود و الان که پخش میکنیم با شرایط سازمان صداوسیما مطابقت ندارد، ما هم سعی کردیم ماسک بیندازیم و به این ترتیب گریمها را کمرنگ کردیم...»، آن هم سریالی که محور اصلیاش نیروی انتظامی، ماه رمضان و شبهای قدر بوده است. این یک سؤال جدی و مهم است که چرا باید به چنین کارگردانانی که آشکارا شیطنت میکنند در این شرایط اقتصادی میدان داده شود؟! آیا سیستم جزا و پاداش در صداوسیما وجود ندارد تا بدانند این قاب رسانه ملی است؟!
مجموعه «سرزده» که نیامده سری زده و رفت، آنقدر بوی شعار و سطحینگری میداد که نه تنها بازیگران قادر به انتقال حس و حال خود به مخاطب به خصوص در فضای معنوی نبودند بلکه این اثر در کل به غیر از حیف و میل کردن بیتالمال حرف دیگری برای گفتن نداشت.