سرویس حوادث جوان آنلاین: هفته گذشته بود که زنی به نام شقایق به اداره پلیس رفت و از مردی به اتهام اخاذی و آزار و اذیت شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: چند سالی است در شرکت بزرگی مشغول کار هستم و درآمد خوبی هم دارم. از آنجایی که محل کارم در زمینه صادرات و واردات فعالیت دارم، افرادی زیادی به آنجا رفت و آمد دارند. چند ماه قبل با مرد جوانی به نام شاهین که به محل کارم رفت و آمد داشت، آشنا شدم که پس از مدتی به من ابراز علاقه کرد و از آن روز به بعد ارتباط دوستانه ما آغاز شد. شاهین مدعی بود که سرمایه دار و مرد تحصیلکرده‌ای است و دوست دارد با من ازدواج کند که به او جواب مثبت دادم. وی ادامه داد: پس از این ارتباط ما دو نفر نزدیک‌تر شد و من هم به او اعتماد کردم تا جایی که چند صد میلیون تومان پول در اختیار او گذاشتم تا از طریق دوستانش برای من خودروی مدل بالایی بخرد. به‌هر حال مدتی از آشنایی ما گذشت، اما خبری از خواستگاری و خرید خودرو نشد. از طرفی هم وقتی خواستم پولم را پس دهد امروز و فردا می‌کرد و برای خرید خودرو هم هر روز بهانه‌ای می‌گرفت. من به رفتار‌های او مشکوک شده بودم و متوجه شدم او از من کلاهبرداری کرده و قصد ندارد پول مرا پس دهد و به همین دلیل ارتباط ما تیره شد و چند باری هم با هم مشاجره لفظی داشتیم تا اینکه چند روز قبل تلفنی با من قرار گذاشت یکدیگر را ببینیم و درباره طلب من صحبت کنیم.
آدم ربایی برای اخاذی بیشتر
وقتی سر قرار رفتم او همراه دو نفر از دوستانش به نام رسول و بهرام بود که مرا به زور سوار خودروی پژویی کردند و به خانه‌ای در یکی از خیابان‌های مرکزی شهر بردند و در آنجا داخل اتاقی حبس کردند. پس از این دو دوست او خانه را ترک کردند که من و شاهین تنها شدیم. او دوباره مرا با چرب زبانی فریب داد و گفت پس از صحبت مرا رها می‌کند و بعد هم با شربتی از من پذیرایی کرد. وقتی شربت را خوردم بی‌هوش شدم و ساعتی بعد وقتی به هوش آمدم گفت مرا در حالت بی‌هوش آزار واذیت کرده و از صحنه سیاه هم فیلم گرفته است. شاهین تهدید کرد اگر از او شکایت کنم یا درخواست پولم را داشته باشم، عکس‌ها و فیلم‌های سیاه را برای همکارانم و خانواده‌ام می‌فرستد و آبروی مرا می‌ریزد. زن جوان ادامه داد: من به خاطر آبرویم سکوت کردم، اما این آخر ماجرا نبود و پس از آن شاهین هر روز به بهانه انتشار عکس‌ها و فیلم‌های سیاه از من اخاذی می‌کرد تا جایی که من ۲۵۰میلیون تومان به او دادم و حتی چند باری هم به خاطر آبرویم تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان دهم که در نهایت با مشورت خانواده‌ام تصمیم گرفتم و به اداره پلیس آمدم که از شاهین و دوستانش شکایت کنم.
دستگیری متهمان
بااعلام این شکایت مأموران پلیس به دستور بازپرس جنایی تهران متهمان را بازداشت و به اداره پلیس منتقل کردند.
رسول و بهرام در بازجویی‌ها جرم خود را انکار کردند و مدعی شدند که شاکی با رضایت خودش سوار خودرو شده و همراه شاهین به خانه‌اش رفته است و آدم‌ربایی در کار نبوده است. شاهین هم در بازجویی‌ها با انکار آدم‌ربایی و تهیه فیلم سیاه از متهم مدعی شد که فقط مقداری به او پول بدهکار است.
وی در ادعایی گفت: وقتی با شاکی آشنا شدم او گفت که ۳۲سال سن دارد و ازاو خواستگاری کردم، اما بعد متوجه شدم که او ۴۱سال سن دارد و به همین دلیل خواستگاری‌ام را پس گرفتم. من در مدتی که با او ارتباط داشتم چند باری پول قرض گرفتم و الان هم به او بدهکارم و شاکی هم تا زمانی که قرار بود با من ازدواج کند، حرفی از طلبش نمی‌زد، اما وقتی فهمید که قصد ندارم با او ازدواج کنم از من به اتهام آدم‌ربایی و تهیه فیلم‌سیاه شکایت کرد که من قبول ندارم.
تحقیقات درباره این پرونده ادامه دارد.
