کد خبر: 1023010
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۹ - ۲۳:۵۰
زن جوان وقتی متوجه شد شوهرش پس از رهایی از زندان باند سرقت مسلحانه تشکیل داده‌است، پلیس را از ماجرا باخبر کرد.
چند روز قبل زن جوانی در تهران با اداره پلیس تماس گرفت و راز باند سارقان مسلحی را که قصد سرقت داشتند، بر ملا کرد. وی گفت: شوهرم سارق سابقه داری است که تا الان چند باری به زندان رفته است. آخرین بار پنج‌سال قبل راهی زندان شد و من و بچه‌هایم را تنها گذاشت که تصمیم گرفتم از او جدا شوم، اما او قول داد که پس از آزادی توبه می‌کند و به دنبال شغل آبرومندانه می‌رود و من هم قول دادم که با سختی‌های زندگی کنار بیایم و بچه‌هایش را بزرگ کنم. به‌هرحال پنج‌سال زندان او تمام شد و چند ماه قبل از زندان آزاد شد. خوشحال بودم که شوهرم دوباره به آغوش خانواده‌اش بازگشته است و فکر می‌کردم که دیگر سختی‌ها تمام شده است. پس از آزادی او مدام سرش در گوشی بود و اصلاً به فکر کار نبود، اما به من می‌گفت که غصه خرج و هزینه زندگی را نخورم تا اینکه به رفتار‌های او مشکوک شدم و وقتی به صورت مخفیانه پیام‌های تلفن همراهش را بررسی کردم، متوجه شدم او با خواهر یکی از هم سلولی‌هایش رابطه دوستانه برقرار کرده است.

وی ادامه داد: من از او کینه به دل گرفتم، اما به خاطر بچه‌هایم سکوت کردم و بیشتر به او توجه کردم تا دوباره دلش به زندگی خودش گرم شود. همیشه پیام‌های تلفن همراهش را بررسی می‌کردم و به گفتگو‌های تلفنی او با دوستانش گوش می‌دادم تا اینکه چند روز قبل متوجه شدم، او با همان هم سلولی‌اش و چند نفر دیگر باند سرقت مسلحانه تشکیل داده‌اند و قصد دارند به زودی از بانک‌ها و طلافروشی‌ها دست به سرقت بزنند. بنابراین تصمیم گرفتم قبل از اینکه او با جرم سنگینی دستگیر شود و این بار برای مدت طولانی ما را تنها بگذارد، موضوع را به پلیس خبر دهم که با جرم سبکتری دستگیر شود.

تحقیقات نامحسوس پلیس

با طرح ادعای زن جوان، مأموران پلیس به دستور بازپرس تحقیقات نامحسوس خود را درباره شوهر زن جوان که بهراد نام دارد، آغاز کردند.

بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد، بهراد پس از آزاد از زندان با دو نفر از هم سلولی‌هایش که آن‌ها هم به تازگی از زندان آزاد شده‌اند، رفت و آمد دارد. همچنین مشخص شد آن‌ها خانه‌ای در حوالی تهران اجاره کرده و آنجا را پاتوق خود قرار داده‌اند. بنابراین وقتی مشخص شد اظهارات زن جوان واقعیت دارد، مأموران پلیس تحقیقات خود را ادامه دادند که دریافتند بهراد باند شش‌نفره مسلحانه‌ای را تشکیل داده و برای شروع سرقت‌های مسلحانه سه‌نفر از اعضای باند را برای خرید اسلحه به یکی از شهر‌های غربی کشور فرستاده است.

بدین ترتیب مأموران پلیس برای دستگیری متهمان وارد عمل شدند و بهراد و دو نفر از اعضای باند را در مخفیگاهشان دستگیر کردند و سه‌سارق دیگر را هم زمانی که با اسلحه وارد تهران شدند در عملیاتی بازداشت کردند. همچنین مأموران پلیس در بازرسی از مخفیگاه متهمان دفترچه یادداشتی را کشف کردند که سارقان محل‌های که قرار بود به آنجا دستبرد بزنند یادداشت کرده‌بودند که در آن آدرس خانه دو‌هنرمند هم یادداشت شده بود.

تحقیقات از متهمان به دستور مقام قضایی از سوی مأموران پلیس ادامه دارد.

بهراد درباره سابقه کیفری که داشتی توضیح بده.

من سابقه سرقت منزل دارم. آخرین بار پنج‌سال قبل همراه دوستانم در حال سرقت منزلی در شمال تهران بودم که صاحبخانه سر رسید و بعد با کمک همسایه‌ها ما را دستگیر کردند که پنج‌سال حبس کشیدم تا اینکه چند ماه قبل آزاد شدم.

چه شد که از سرقت منزل تصمیم به تشکیل باند سرقت مسلحانه گرفتی؟

واقعیتش از سرقت‌های منزل پول زیادی گیرم نیامد و همه‌اش بدبختی و گرفتاری و زندان بود. همیشه در زندگی‌ام مشکل مالی داشتم به همین خاطر این بار تصمیم گرفتم دست به سرقت‌های درست حسابی بزنم که پول خوبی بدست آورم و با آن بتوانم تغییری در زندگی‌ام بدهم و اگر هم دستگیر شدم و به زندان افتادم حداقل ارزشش را داشته باشد.

چه زمانی تصمیم به تشکیل باند گرفتی؟

زمانی که در زندان بودم با دو هم سلولی‌ام تصمیم گرفتیم وقتی از زندان آزاد شدیم باند سرقت‌های مسلحانه تشکیل دهیم که من چند ماهی از دو هم سلولی‌ام زودتر آزاد شدم و تا زمانی که آن‌ها آزاد شدند همراه سه نفر دیگر از دوستانم نقشه‌های سرقت‌مان را طراحی و آماده کردیم.

به خاطر همین نقشه‌های سرقت را در دفترچه‌ای یادداشت می‌کردید؟

بله، ما می‌خواستیم حساب شده عمل کنیم به همین دلیل ابتدا مکان‌هایی که می‌خواستیم سرقت کنیم، می‌رفتیم و از نزدیک بررسی می‌کردیم و موانع و مشکلات پیش رو را یادداشت می‌کردیم تا در اجرای نقشه‌مان به مشکلی برخورد نکنیم. 

داخل دفترچه اسم یک خواننده معروف و یک بازیگری هم بود درسته؟

بله، قرار بود از خانه آن‌ها هم سرقت کنیم. چون طبق بررسی‌هایی که کرده‌بودیم، احتمال دادیم سرقت از خانه آن‌ها پول خوبی گیرمان بیاید، البته سرقت از خانه آن‌ها در مرحله دوم بود و قرار بود ابتدا به چند بانک و طلافروشی دستبرد بزنیم.

از کجا می‌دانستید که آن‌ها پول یا دلار در خانه‌شان دارند؟

دوست همسر یکی از هم سلولی‌هایم در خانه یکی از همین هنرمندان کار می‌کرد. دوستم از گفته‌های او متوجه شده بود که آن‌ها وضع مالی خوبی دارند.
فکر می‌کردی دستگیر شوید؟

بله، اما نه به این زودی و قبل از اقدام به سرقت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار