سرویس سبک زندگی جوان آنلاین:چند کار شخصی و اداری داشتم که قرار بود به تکتکشان رسیدگی کنم. این برنامه را وقتی ریختم که در کانال مجازی دبیرستان دخترم اعلام شد کلاس درسی که دخترم در فهرست دانشآموزان آن است، در این تاریخ دایر است و آنان باید به مدرسه رفته و کتابهای درسیشان را از مدرسه تحویل بگیرند. با شیوع بیماری ویروسی کرونا که بهتر است مردم کمتر از خانه بیرون بروند، از یکی دو نفر از مسئولان دبیرستان خواهش کردم که کتابها را به پیک موتوری که برایشان میفرستم، بسپارند تا دخترم ناچار نباشد در این شرایط این مسیر طولانی را طی کند. ولی آن مسئولان محترم این را نپذیرفته و تأکید داشتند که باید حضوراً به آنجا رفته تا امضای دریافت کتابها را از ما داشته باشند.
با توجه به شرایط خاصی که این روزها برای رعایت بهداشت لازم است، وسایل بهداشتی لازم را در اختیار دخترم گذاشتم و برای اینکه مسیر خانه تا مدرسه را که فاصله زیادی بود، با اتوبوس طی نکند او را با تاکسی آنلاین، راهی نخستین روز مدرسهاش کردم.
دخترم تا به مدرسه برسد چشم از ردیاب مسیر برنداشتم تا به مقصد رسید و خیالم از بابت همهچیز راحت شد. به مدرسه که رسید با خیال آسوده برخاستم تا به کارهایی که داشتم رسیدگی کنم. تازه به اداره مورد نظر رسیده بودم که دخترم تلفن زد و گفت مبلغی که مدرسه بابت تحویل کتابهای درسی میخواهند چند برابر مبلغ خود کتابهاست.
از سوی دیگر مدرسه بدون هماهنگی و آگاهیرسانی از اینکه حتی مبلغ کتابها را از دانشآموزان هنگام تحویل آنها خواهد گرفت، اقدام به این کار کرده بود. خوشبختانه نیمی از مبلغ مورد نظر مدرسه همراه دخترم بود، اما به طور غیرنقد و در کارت اعتباری و از آنجا که مدرسه دستگاه کارتخوان نداشت، دخترم ناچار بود از مدرسه بیرون رفته و تا نخستین خودپرداز که مسافت زیادی با مدرسه فاصله داشت را طی کند تا بتواند مبلغ را نقداً به مدرسه بپردازد.
نخستین خودپرداز مشکل فنی داشت و دخترم ناچار بود برود به سراغ خودپردازهای اطراف. حدود ۴۵ دقیقه طول کشید تا توانست ۱۵۰ هزار تومان را نقد کند و به جای کتابهایش به ارزش ۸۳ هزار تومان به مدرسه بدهد. آن هم در شرایطی که به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی این همه زمینه چیده بودم که مصون و بدون نگرانی به مدرسه برود. هنوز نمیدانم چرا دو مسئول مدرسه هیچ کدام این نکته را به من نگفتند که به خاطر پرداخت مبلغ مورد نظر لازم است که حضوری به مدرسه برویم و کتابها را بگیریم! بگذریم از اینکه گرفتن این مبلغ به راستی چقدر با محاسبات مالی مدرسه جور درمیآمد. من چند بار پرسیدم که دلیل مخالفتشان با پیک دقیقاً چیست و آنان صادقانه مطرح نکردند که موضوع چیست! کسی چه میداند، شاید ترسیدند که اگر راستش را بگویند، در جایی درز کند که مدرسه به بهانه ارائه کتاب، پول اضافه از دانشآموزان میگیرد. یعنی یک کار نادرست، دروغها، پنهانکاریها و دردسرهای دیگری را ایجاد کرده بود.