سرویس حوادث جوان آنلاین: چند روز قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از سه‌برادر قصاب به اتهام کشتن سگ قیمتی‌اش و ضرب و جرح خودش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من علاقه زیادی به حیوانات دارم و به همین دلیل مدتی قبل سگ قیمتی خریدم و در خانه‌ام که طبقه‌سوم ساختمان مسکونی است نگهداری می‌کنم. چند روز قبل تصمیم گرفتم سگم را برای هواخوری بیرون ببرم که ناگهان سه برادر که در نزدیکی محل زندگی‌ام مغازه قصابی دارند با چاقو و قمه به من حمله کردند که سگ قیمتی‌ام را سرقت کنند. من از ترس به خانه‌ام پناه بردم که آن‌ها هم وارد ساختمان و با من درگیر شدند که در این درگیری من زخمی شدم و سگم نیز با ضربات چاقوی آن‌ها کشته شد. با طرح این شکایت پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت برای رسیدگی در اختیار تیمی از مأموران پلیس قرار گرفت.
بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد مادر سه‌برادر به نام‌های شهاب، پیمان و بهرام در همان ساختمان محل زندگی شاکی زندگی می‌کند و روز حادثه سه برادر به ساختمان محل سکونت مادرشان می‌روند و با شاکی درگیر می‌شوند وسگ او را با چاقو می‌کشند. بدین ترتیب سه‌متهم به دستور بازپرس پرونده دستگیر می‌شوند و به اداره پلیس منتقل شدند.
مادرمان از ترس سگ شاکی سکته کرد
سه‌متهم در بازجویی‌ها منکر سرقت سگ شاکی شدند، اما به درگیری با شاکی و کشتن سگ او اعتراف کردند.
شهاب گفت: شاکی و مادرمان همسایه هستند و او در طبقه‌سوم و مادرمان در طبقه دوم زندگی می‌کند.
شاکی مدتی است سگی به محل زندگی‌اش آورده است و همیشه هم او را در ساختمان رها می‌کند که برای همسایه‌ها مزاحمت ایجاد می‌کند. سگ او داخل پله‌ها کثافت کاری می‌کند و صدای وق وقش آسایش و آرامش را از همسایه‌ها مخصوصاً مادرمان گرفته است. به همین خاطر همسایه‌ها به او تذکر داده بودند که سگش را از ساختمان مسکونی به محل دیگری منتقل کند، اما او به اعتراض‌های همسایه‌ها توجهی نمی‌کرد و حتی من خودم چند باری به او تذکر دادم و گفتم که مادرم از سگ می‌ترسد و از او خواهش کردم سگش را از ساختمان بیرون ببرد، اما فایده‌ای نداشت.
وی ادامه داد: روز حادثه مادرمان از بیرون به خانه برگشته بود که سگ شاکی پشت سر مادرمان وارد خانه شده بود. دقایقی بعد مادرم ناگهان متوجه سگ همسایه می‌شود و از ترس سکته می‌کند و بیهوش می‌شود که همسایه‌ها او را به بیمارستان منتقل می‌کنند.
پس از این حادثه همسایه‌ها با ما تماس گرفتند و گفتند که صدای دلخراش مادرمان را شنیده‌اند و وقتی وارد خانه‌اش شده‌اند مشاهده کردند که مادرمان با دیدن سگ همسایه سکته کرده است، البته خوشبختانه حال مادرمان الان خوب است.
ما خیلی ناراحت شدیم و به محل زندگی مادرمان رفتیم و سگ شاکی را با چاقو کشتیم و از طبقه چهارم به پایین پرت کردیم که شاکی وارد ساختمان شد و وقتی دید سگش کشته شده است با ما درگیر شد و ما هم او را با چاقو زخمی کردیم. وی در پایان گفت: شاکی که مدعی است ما قصد سرقت سگش را داشته‌ایم دروغ است، ما فقط می‌خواستیم سگش که مادرمان را به سکته داده‌بود، بکشیم.
دو برادر دیگر هم اظهارات برادر بزرگتر را تأیید کردند. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.
