سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هفته گذشته در دهمین جلسه شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی که با حضور غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد از اجباری کردن استفاده از عناوین فارسی برای فیلمهای سینمایی سخن گفت. اظهارنظری که بهطور عادی به فقدان بنمایههای کارشناسی متهم شد.
دفاع از زبان و ادبیات فارسی و تقویت آن موضوعی است که بهطور عادی باید یک خواسته ملی باشد؛ چراکه زبان فارسی میراث بزرگ ملت ایران است و باید از آن پاسداری کرد، اما چگونگی رسیدن به این مقصود نیز مسئله مهمی است. اینکه مدیران فرهنگی ما چقدر به مسئله تقویت زبان فارسی نگاهی کارشناسانه و عمیق دارند، خود میتواند موضوع یک تحلیل و بررسی باشد. اظهارنظر اخیر مهمترین مقام فرهنگی کشور درباره لزوم استفاده از واژههای فارسی، اما نشان میدهد روشها و رویکردها برای تقویت زبان فارسی آنطور که باید و شاید عمق ندارد.
سیدعباس صالحی در بخشی از صحبتهای خود در جلسه شورای هماهنگی پاسداشت زبان فارسی با تأکید بر اینکه در استفاده از اسامی، باید زبان فارسی مورد توجه باشد، گفت: در نامگذاری اسامی فیلمهای سینمایی تأکید کردهایم که حتماً باید از اسامی فارسی استفاده شود.
همین یک جمله که تیتر خبرگزاریهای مختلف هم شد، باعث واکنشهای گستردهای از جمله برخی نمایندگان مجلس گردید.
از جمله این افراد نماینده میاندوآب در مجلس بود که با انتشار مطلبی در صفحه رسمی توییترش، اجبار و الزام به نامگذاری فیلمهای تولید داخل به اسامی فارسی را در تضاد با اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی دانست و این اقدام را تضعیف وحدت ملی خطاب کرد. مهدی عیسیزاده، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در توییتی نوشت «درد امروز جامعه ایران اسلامی نامگذاری فیلم به اسامی فارسی نیست. اجبار و الزام به نامگذاری فیلمهای تولید داخل به اسامی فارسی ضمن اینکه در تضاد با اصول ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی است، کاملاً در راستای تضعیف وحدت ملی است. ایران سرزمینی است که رنگین کمانی از اقوام غیور، باوفا، ولایتمدار و ایثارگر و فرهنگساز است که به این آب و خاک عشق میورزند.»
سابقه فیلمهایی که نام فارسی ندارند
نماینده شهرستان میاندوآب تنها از یک بعد به ایراد سخن وزیر ارشاد پرداخته بود. اینکه فارسی بهعنوان زبان ملی ایرانیان قرار نیست جنبهای تحمیلی داشته باشد و اقوام مختلف در ایران ممکن است به زبانهای مختلف صحبت کنند و هر فیلمسازی ممکن است برای نامگذاری فیلمش از واژهای استفاده کند که لزوماً ریشهاش فارسی نیست، کمااینکه تا به حال در سینمای ایران آثار زیادی با عناوین ترکی، بلوچی، عربی یا ترکمنی ساخته شده و هیچکس هم ایرادی به آن نگرفته است. برای مثال سه سال پیش در جشنواره فجر فیلم تحسین شده «ائو» حضور داشت که اصلاً تکلم بازیگران و دیالوگهای آن به زبان آذری بود و عنوان فیلم هم واژهای ترکی انتخاب شده بود که در فارسی به معنای خانه است. فیلم به شدت مورد توجه قرار گرفت و در جشنوارههای مختلف خارجی نیز با استقبال مواجه شد یا بهعنوان مثال سالها پیش فیلمهای دمرل و ساوالان ساخته مرحوم یدالله صمدی با موضوع زیست بخشی از جامعه ایرانی در آذربایجان ساخته شده است و اسامی کاملاً آذری دارد. سال پیش فیلم آتابای ساخته نیکی کریمی نیز با همین سیاق در جشنواره فجر فجر حضور داشت.
آیا مشکل سینمای ایران نام فیلمهاست؟
نکته دیگری که دراینباره وجود دارد این است که آیا اساساً مشکل سینمای ایران نامگذاری فیلمهای آن است یا محتوا و کیفیت نامطلوب آنها؟ یعنی وزیر محترم ارشاد به جای اینکه نسبت به متن و اصل موضوع که محتوای ضعیف آثار سینمایی است، حساسیت نشان بدهند، به مسئلهای که اساساً ایراد فیلمها نیست دست گذاشتهاند و فکر هم کردهاند که حرف مهمی زدهاند و قرار است لابد گام بلندی در راستای تقویت فرهنگ ایرانی بردارند. جالب است که ما در ادبیات سینمایی کشور واژهای داریم به نام فیلمفارسی که به آثاری با محتوای بیکیفیت گفته میشود و یک جریان در سینمای ایران از پیش از انقلاب است که متأسفانه پس از انقلاب هم ادامه پیدا کرده است، اما آقای وزیر تا به حال حتی یکبار هم نسبت به نگرانیها از محتوا و کیفیت ضعیف آثار سینمایی نهتنها سخنی به میان نیاوردهاند، بلکه گویا اساساً قائل به وجود این ضعف در سینمای ایران نیستند. این یا از روی بیخبری است یا نوعی سیاست مدیریتی برای سرپوش گذاشتن روی وضعیت نهچندان مطلوب آثار سینمایی است که هر کدام باشد قابل نقد است.
محدثه واعظیپور، خبرنگار و نویسنده سینمایی دراینباره مینویسد: با وجود بحران مخاطب، تعطیلی طولانی مدت سینماها در سالی که کرونا مانع از رونق سالنهای سینما و تئاتر بوده، مشکلات معیشتی بخشی از هنرمندان سینما و تئاتر و ورشکستگی سینمایی که بسیار وامدار و محتاج حمایتهای مادی و معنوی دولت بوده است، طرح موضوع اجبار انتخاب نام فارسی برای فیلمهای سینمایی، بیشتر کارکرد خبری دارد و احتمالاً دستاوردی برای سینمای ایران نخواهد داشت. مردادماه سال گذشته به دستور سازمان سینمایی نام فیلم سینمایی «لابیرنت» ساخته امیرحسین ترابی به «هزارتو» تغییر کرد. این تغییر، بدون سر و صدا و حاشیه بود و به فیلم هم لطمه نمیزد؛ چراکه عنوان «هزارتو» با مضمون فیلم همخوانی داشت، اما حتی اگر فیلم با همان نام قبلی هم روی پرده میرفت، مشکلی نداشت یا به واژه و تعبیری غیراخلاقی یا نامتناسب با فرهنگ ایرانی اشاره نمیکرد. پس اجبار استفاده از نام فارسی، ابتکاری تازه نیست و قبلاً هم تلاشهایی برای آن شده و رسانهای شدن آن در مقطع کنونی، کمکی به سینمای ایران یا زبان فارسی قلمداد نمیشود. کاش وزیر ارشاد بیش از آنکه به دنبال احیای زبان فارسی از طریق دستوری باشد، به این فکر میکرد که احیای فیلمفارسی، کپیبرداری از فیلمهای سطح پایین هندی یا سریالهای پیش پاافتاده ترکی و تقویت سینمای تجاری و مبتذل به بهانه درآمدزایی و کسب سود خطرناکتر است یا استفاده از عناوین غیرفارسی برای فیلمها؟
نیت سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برای حمایت از زبان فارسی خیر است، اما کاش او به دنبال راهکارهای عملی و واقعی برای بهتر شدن وضعیت تولید، پخش و اکران فیلمها باشد، نه شیوههای دستوری که با تغییر مدیریتها و دولتها به خاطرهها میپیوندند.