مصطفی مدبولی نخست وزیر مصر در صدر هیئت بلند پایهای از وزرای کشور روز شنبه وارد عراق شد تا به همراه همتای عراقی خود مصطفیالکاظمی نشست کمیسیون مشترک مصر و عراق را تشکیل دهند. مباحث این کمیسیون و فعالسازی تعدادی از توافقنامههای امضا شده بین دو طرف طی چهار روز قبل از این نشست و در سطح کارشناسی مورد بحث قرار گرفتهاست. این نشست در پی سفر هفته قبل وزیر خارجه عراق فؤاد حسین به قاهره است که برای شرکت در نشست سه جانبه همتایان مصری و اردنی به مصر رفتهبود و حالا با آمدن مدبولی به بغداد، به نظر میرسد گام دیگری در جهت پیشبرد طرحی برداشته شده که به آن «شام جدید» گفته میشود. مسئله قابل توجه این است که آیا «شام جدید» با این آمدن و رفتنها مبدل به بلوک جدیدی در جهان عرب خواهد شد یا نه.
گفته شده اصل طرح «شام جدید» به دولت پیشین عراق و زمان نخست وزیری حیدر العبادی بازمیگردد و الکاظمی به دنبال احیای آن است. در هر صورت، این الکاظمی بود که در نشست مشترک اواخر ماه آگوست با پادشاه اردن و رئیسجمهور مصر از طرح «شام جدید» رونمایی کرد. شکی نیست که همکاریهای اقتصادی محور اساسی این طرح است. هر سه کشور با جمعیتی بالغ بر ۱۵۰میلیون نفر و تولید ناخالص داخلی به ارزش ۵۰۰میلیارد دلار، مبادلات اقتصادی بسیار پایینی دارند به نحوی که حجم مبادلات عراق با مصر یکمیلیارد و ۲۰۰میلیون دلار و با اردن کمتر از یکمیلیارد دلار و حجم مبادلات مصر با اردن نیز کمتر از یک میلیارد دلار است. هدف شام جدید ارتقای سطح مبادلات تجاری است به این نحو که عراق با دادن نفت در مقابل برخوردار از جذب سرمایههای این دو کشور بشود. به این جهت، احداث خط لوله نفت از بصره به بندر عقبه در اردن و از آنجا به مصر و با هزینه ۱۸میلیارد دلاری در دستورکار قرار گرفته تا مصر و اردن بتوانند نفت عراق را با تخفیف ۱۶دلار در هر بشکه بر مبنای قیمت پایه نفت برنت خریداری کنند و در مقابل، عراق برق را از مصر و اردن دریافت کند.
در صورت ارتقای سطح مناسبات اقتصادی بین این سه کشور خود به خود بلوکی در جهان عرب ایجاد میشود که میتواند ابعاد آن فراتر از مناسبات اقتصادی و به حوزههای سیاسی و حتی امنیتی نیز کشیدهشود. الکاظمی گفته که شام جدید بر مبنای الگوی اتحادیه اروپا تنظیم شده و اینکه نسخه کوچک شدهای از این اتحادیه است. این الگوبرداری از اتحادیه اروپا گویای این است که ایجاد بلوک اقتصادی-سیاسی در این طرح مد نظر است و میتواند جبههای تازه در جهان عرب ایجاد کند. این موضوع به خصوص از جهت شدت تحولات در این جهان قابل توجه است، چنان که اقدام عجولانه دو کشور امارات متحدهعربی و بحرین برای عادیسازی روابط خود با رژیمصهیونیستی معادلات را در جهان عرب به هم زده و نشان داده که برخی از کشورهای عربی دیگر حتی آن ظاهرسازیهای گذشته را در مورد قضیه فلسطین و حمایت از آرمانهای فلسطینی کنار گذاشتهاند و حاضر شدهاند به صورت رسمی در کنار دشمن فلسطین قرار بگیرند. از طرف دیگر، مسئله سوریه و لیبی دغدغه اساسی هر سه کشور عراق، اردن و مصر است، زیرا هر کدام به نوعی متأثر از درگیریها در آن دو کشور هستند و این موضوع باعث شده تا جهتگیری مشترکی داشتهباشند. این دغدغههای مشترک میتواند هر سه کشور را در شام جدید بیشتر از گذشته به هم نزدیک کند و با مناسبات اقتصادی نزدیکتر بتوانند جبهه سیاسی متحدی را در جهان عرب شکل بدهند. باید گفت که شام جدید در ابتدای راه خود است و هنوز زود است که بتوان در مورد ماهیت این بلوک سیاسی قضاوت کرد و اینکه تا چه مقدار در مقابل دو بلوک ترکیه- قطر و عربستان- امارات میتواند مسیر مستقلی را در پیش بگیرد، اما میتوان گفت که ظرفیتهای سیاسی و اقتصادی هر سه کشور به آن میزان هست که بتوانند در شام جدید جبهه و بلوکی متفاوت از آن دو ایجاد کنند و زمینه را برای همکاری کشورهایی همانند الجزایر، تونس و حتی مراکش فراهم کنند که چندان تمایلی به ورود در بلوکهای قطر-ترکیه یا عربستان- امارات نداشتهاند.