هفته وحدت امسال درحالی برگزار میشود که رئیسجمهور کشور فرانسه به بهانه دفاع از آزادی بیان به حمایت از هتاکی و حرمتشکنی به پیامبر اعظم (ع) پرداخت و عواطف دینی ۲ میلیارد مسلمان جهان و میلیونها نفر از شهروندان کشور خود را بهشدت جریحهدار کرد.
مکرون با تمسک به قتل یک معلم در پاریس که پس از نمایش کاریکاتورهای اهانتآمیز علیه پیامبر اسلام در سر کلاس درس تاریخ، با تحریک احساسات دینی پیروان آن حضرت موجبات مرگ خود را فراهم ساخته بود، با وقاحت، اسلام را بحرانی نامید و با نسبت دادن فاشیسم -که پدیدهای غربی و نماد جنایت و توحش در دنیای غرب است- به اسلام عزیز و پیامبر آن جفا و اهانت سیستمی با تمسک به دفاع از ارزشهای سکولاریستی فرانسوی را به نمایش گذاشت.
عواطفی که موجب شکلگیری چنین وقاحت حماقتآمیزی در امثال مکرون میشود، از ابعاد مختلف قابل توجه و بررسی است. اما بیتردید یکی از مهمترین آنها، وجود اختلاف در جهان اسلام است که توسط رژیمهای دیکتاتور، ذلیل و وابسته به غرب پدید آمده و نماد آن قراردادهای ننگین و ذلیلانهای است که این روزها دیکتاتورهای چند کشور عربی با فشار امریکا با اشغالگران قبله اول مسلمان به امضا میرسانند.
فرانسویها که تجربه همکاری همین رژیمها را برای تشکیل و بهکارگیری جریان تروریسم تکفیری در سوریه و از سال ۲۰۱۱ برای بدنامسازی اسلام و جهاد در اسلام با بهرهگیری از اسلام امریکایی و سلفیگری تحریف شده و انحرافی با مدیریت سرویسهای جاسوسی کشورهای غربی و ثروتهای نفتی دولتهای عربی وابسته به غرب، داشته و توانسته بودند فاشیسم غربی را به شجره خبیثه وهابیت سعودی پیوند زده و تروریسم تکفیری را پدید آورند، فاشیسمی که در قواره داعش، بزرگترین جنایتها و شقاوتها را رقم زده و با پدید آمدن رخنه و شکاف در درون جهان اسلام و آتشافروزی و جنگ، بیداری اسلامی را به حاشیه انداخته و مقاومت اسلامی را به فرسایش اندازد.
پدیدهای که بیشترین سود را برای غرب نگران از بیداری اسلامی و صهیونیستهای وحشتزده از مقاومت اسلامی داشت و خود مولد اسلامهراسی شدید در تمام دنیا علیه مسلمانان نیز میشد.
جالب اینکه آن زمان غرب و از جمله فرانسه هیچگاه نگران جنایت علیه مسیحیان سوریه و عراق توسط عوامل فاشیستی خود نبوده و با وجود اینکه از ویژگیهای خطرناک ماشین ترور تکفیری آگاه بودند، حتی اجازه خروج شهروندان غربی به سمت سوریه و عراق را برای پیوستن به تروریستهای تکفیری فراهم میکردند تا به زعم خود از این ماشین ترور برای فرسایش جهان اسلام و تجزیه کشورهای اسلامی سود جسته و مانع تقویت روند هویت اسلامی برآمده از بیداری اسلامی گردند. هویتی که درصورت تسری به اقلیتهای مسلمان در کشورهای غربی، به شدت آنان را نگران میساخت و مقابله با آن را در اسلامهراسی میدانستند که در استفاده ابزاری از تروریسم تکفیری، دولتهای دیکتاتور غربی نیز حاضر به هزینه از ثروتهای نفتی خود و تأمین ایدئولوژی کور آن از منابع وهابی بودند.
از این رو در همان دوران غربیها و از جمله فرانسویها بر نفوذ این ایدئولوژی و صرف دلارهای نفتی متحدان عرب خود حتی در کشورهای غربی استقبال کرده و اجازه فعالیت شعب و نمایندگیهای وهابیت را در کشورهای خود دادند و نقش شهروندان سعودی در انفجار ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را نیز لاپوشانی کردند. همانطور که امروز هم از جنایت بنسلمان در قتل خاشقچی چشم پوشیدهاند. چراکه آنها با اقتدا به ماکیاول، بهرهگیری از سیاستهای دوگانه را مجاز دانسته و میتوانند تروریستها را به دو گروه خوب و بد تقسیم کرده و حتی یک گروه مثل تروریستهای تکفیری حاضر در میدان جنگ نیابتی در سوریه و عراق را بهعنوان گروههای معارض و دارای حقوق شهروندی تحت حمایت قرار دهند. کمااینکه هرگاه، جریان تکفیری را خطر تعقیب و نابودی از سوی ارتشهای عراق و سوریه و گروههای مقاومت تهدید میکرد، غربیها در عرصه رسانهای به حمایت از تروریستها در پوشش حقوق بشری برآمده و در عرصه میدانی نیز به کمک علنی از آنان میپرداختند.
همین سیاست دوگانه غرب موجب تداوم حیات این شجره خبیثه گردیده که البته راز آن هم استفاده ابزاری از آن علیه رقبا با هدف هژمون و سلطه غرب است.
اشتباه مکرون این است که نمیتواند حساب چند مسلمان نمای برآمده از اسلام امریکایی و چند دیکتاتور ذلیل و وابسته به قدرتهای غربی را از امت بزرگ اسلامی جدا ساخته، واقعیتهای برآمده از بیداری اسلامی و بازگشت به اسلام ناب محمدی را فهم و جایگاه پیامبر اعظم را در قلوب پیروان پاکباخته آن حضرت درک کند. پیامبری که مسلمانان وجود نازنینش را بر جانهای خویش برتر و اولیتر دانسته و کوچکترین اهانت به او را ولو به قیمت جانشان تمام شود، هیچگاه برنمیتابند.
امواج سنگین اعتراضی در جهان اسلام علیه نابخردی مکرون در حمایت از کاریکاتورهای موهن و اهانت او به اسلام با برچسب فاشیسم، این پیام آشکار را به او داد که نهتنها نمیتواند به صهیونیستها سودی برساند بلکه موقعیت خود او نیز به شدت به خطر افتاده و چارهای جز عقبنشینی ندارد.
آنچه موجب این عقبنشینی آشکار و ادعای جدا دانستن چند عنصر افراطی از کلیت اسلام و مسلمانان شد، وحدت مسلمانان در دفاع از ساحت مقدس پیامبر اسلام (ص) و نمایش قدرت اسلام بود. همچنین تحریم کالاهای فرانسوی از سوی مسلمانان، این پیام را به او منتقل کرد که باید در شرایط بحرانی کشور، هزینههای مادی مواضع نسنجیدهاش را در محاسبات بگنجاند.
اگر پیش از این در جنگ نیابتی غرب و صهیونیستها در سوریه و عراق چند دولت عربی هزینههای آن را تأمین نکرده و بیشتر از آن همه ملتهای مسلمان، شهروندان مسلمان فرانسه را در برابر قانون ظالمانه منع حجاب اسلامی تنها نمیگذاشتند، امثال مکرون برای رضایت صهیونیستها یا لاپوشانی مشکلات داخلی خود، حماقت بزرگی، چون حمایت از اهانت علیه پیامبر رحمت را مرتکب نمیشد و از زدن برچسب فاشیسم یا بحرانی بودن به اسلام اجتناب میکرد.
وحدت جهان اسلام میتواند مانع هرگونه خصومت و وقاحت علیه مسلمانان، مقدسات آنان و پشتوانه عزت و سربلندی آحاد امت اسلامی در دنیا حتی اقلیتهای مسلمان در کشورهای غیرمسلمان باشد. امروز ظلمی که بر اقلیتهای اسلامی در برخی کشورهای غربی تحمیل و به ارزشها و مقدسات دینی آنان بیحرمتی میشود با تفرقه و اختلاف در بین کشورهای اسلامی بیارتباط نیست. همانگونه که راز عقبنشینی مکرون در وحدت جهان اسلام در دفاع از حرمت پیامبر اعظم (ص) قابل جستوجو میباشد.