سرویس سیاست جوان آنلاین: به گزارش فارس، سردار رستم قاسمی فرمانده سابق قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا، طی سخنانی در جمع اعضای جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی به تجربههای موفق کشور در دوران بازسازی و همچنین ناگفتههایی از شروع تحریمهای نفتی اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب طرحهای عمرانی کوچک و بزرگ توسط خارجیها اجرا میشد. بنابراین بعد از جنگ جدال بین دو تفکر «خارجیها بیایند و برایمان بسازند» و «خودمان میتوانیم و میسازیم و نیازی به بیگانگان نداریم» در جریان بود.
فرمانده سابق دفاع مقدس گفت: بعد از جنگ به دنبال انجام پروژههای بزرگی رفتیم که ریسک بالایی داشت، عدم موفقیت ما میتوانست تفکر مخالف که مدعی بود کارهای بزرگ را باید به خارجی بسپارید، تأیید کند. به عنوان مثال، آب شرق تهران توسط یک تونل از سد لار منتقل شد، وسط راه نیروگاهی به نام لوارک در اعماق زمین ساخته شد، آب را از زیر رودخانه جاجرود عبور دادیم و در گردنه قوچک و در سوهانک تصفیهخانهای ایجاد شد که آب منطقه شرق تهران را تأمین میکند. این پروژه در سالهای ۷۴ تا ۷۶ انجام شد که آن زمان کار بسیار سختی بود ولی سپاه از عهده اجرای آن برآمد.
وزیر سابق نفت به پروژه پارس جنوبی در عسلویه نیز اشاره کرد و گفت: تصمیم گرفتیم این ابرپروژه را ایرانیزه کنیم و فازهای ١۵ و ١۶ پارس جنوبی کاملاً ایرانی انجام شد و مرجعی برای اجرای فازهای بعدی نیز شد. در آن مقطع زمانی برخی کشورهای بیگانه میگفتند مگر شما ایرانیها هم میتوانید تأسیسات نفتی بسازید؟! حتی فونداسیون پالایشگاه را هم نمیتوانید بسازید!
قاسمی به دوره مسئولیتش در وزارت نفت اشاره کرد و گفت: وقتی امریکا تحریمهای جدید را امضا کرد، اوباما گفت من تحریمهای «فلجکننده» علیه ایران اعمال کردم ولی همین اوباما قبل از شروع مذاکرات برجام، به کنگره امریکا رفت و اذعان کرد تحریمها بر ایران اثر نداشت یا کمتأثیر بود.
وزیر سابق نفت خاطرنشان کرد: در شرایط عادی زمانی که شرکت توتال و دیگر شرکتهای خارجی در پارس جنوبی کار میکردند معمولاً ۴ تا ۶ فاز همزمان اجرا میشد ولی ما در بدترین زمان تا ١٧ فاز را به صورت همزمان پیش بردیم و اکنون همه آنها به بهرهبرداری رسیده و ما الان از کشور قطر جلوتر هستیم. وی افزود: در حوزه توسعه پالایشگاهها، ما پالایشگاه ستاره خلیج فارس را با ۷۰ درصد پیشرفت فیزیکی تحویل دادیم که همه مراحل طراحی و اجرای آن توسط کارشناسان و شرکتهای ایرانی و در رأس آن قرارگاه خاتمالانبیا انجام شد. من در آن زمان به عنوان اولین وزیر نفت ایران بعد از انقلاب، رئیس اوپک شدم. اوپک یک سازمان بسیار مهم اقتصادی دنیاست و در دنیا دیپلماسی بسیار سنگینی را انجام دادیم.
آنهایی که ساختهاند از مریخ که نیامدهاند!
قاسمی خاطرنشان کرد: در مونیخ نشستی در مورد امنیت انرژی در اروپا تشکیل شد که اکثر مسئولان ارشد کشورهای بزرگ واردکننده و صادرکننده انرژی حضور داشتند که در آنجا سخنرانی کردم. وزیر یکی از کشورهای بزرگ اروپایی از من سؤال کرد که شما ایرانیها با این تحریمها چه خواهید کرد؟ ما میدانیم که وابستگی صنعت نفت و گاز ایران به دنیا خیلی زیاد است. من در پاسخ گفتم آنهایی که ساختهاند و میتوانند بسازند، از کجای آسمان آمدهاند؟! ما هم از همان جا آمدهایم و خودمان خواهیم ساخت و توانستیم بسازیم. هزاران قطعه مورد نیاز صنعت نفت که قبل از آن از خارج وارد میشود را خودمان توانستیم بسازیم. در آن دو سالی که تحریم نفتی بودیم با وجود تحریم، فروش نفت بسیار زیادی داشتیم که در تاریخ صنعت نفت ایران بیسابقه است.
مقیاس کمّی برای ارزیابی کار مدیران نداریم
وی ادامه داد: به عنوان کسی که سابقه مدیریت اجرایی زیادی در این کشور داشته است، معتقدم یکی از مشکلات عمده ما داشتن برنامههای منسوخ است. مهمترین ایراد برنامههای ما، عدم امکان اندازهگیری کمّی آنهاست. مثلاً اگر وزیری یا استانداری مدعی شود که من خیلی موفق بودهام، واحد اندازهگیری نداریم که بگوییم آقای وزیر یا استاندار شما این برنامه را با ٢۰ درصد پیشرفت تحویل گرفتید و با ۶۰ درصد پیشرفت تحویل دادهاید. ما برنامههای تدوین شده و خوبی داریم ولی یکی از مشکلات ما این است که این برنامهها «کمّی» نیستند. مقیاس دقیقی نداریم که از برنامهها چقدر جلو هستیم و چقدر پیشرفت داشتیم و این یکی از مهمترین مشکلات برنامههای توسعهای و اقتصادی کشور ماست.
وی افزود: دومین مشکل اساسی ما، ساختار مدیریت کشور است. در کشور دادگاه ویژه کارکنان دولت داریم ولی دادگاه ویژه کارنکنهای دولت نداریم. مدیری که کار نمیکند، راحتتر است. آدم خوبی هم به نظر میرسد. چون کاری نکرده که بخواهد پاسخ بدهد و برنامهای هم نداشته است. باید دادگاهی داشته باشیم که مدیرانی که کار نمیکنند را مورد حسابرسی قرار دهد.
قاسمی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از بزرگترین آفتهای اقتصاد کشور ما، سیاسی شدن آن است و این بزرگترین بلایی است که سیستم اقتصاد کشور ما را گرفتار کرده است و از این مسئله خسارتها و زیانهای بسیاری میبینیم. ما اقتصاد کشور را مبتلا به «سیاسیبازی» کردیم. حتی در روستاهای ما برای مردم مهم است که کدام شخص نماینده و فرماندار یا بخشدار شود، چون این فرد میتواند در راستای نفع یک گروه، برنامههای عمرانی و توسعهای آن منطقه را بههم بریزد. در هیچ جای دنیا اقتصاد به اندازه کشور ما سیاسی نیست. با تغییر یک وزیر یا استاندار نباید اجازه داد پروژهای که با صرف هزینه گزاف از بیتالمال طراحی شده و در حال اجراست، متوقف شود. باید اقتصاد کشور را از سیاست نجات داد.