سرویس بین الملل جوان آنلاین: این را بارها شنیدهایم که «میخواهی شخصی یا قومی یا ملتی را نابود کنی؛ هویتش را از او بگیر.» زبان مشترک، وابستگیهای جغرافیایی، فرهنگ و ارزشهای یکسان و ... از جمله عناصری هستند که هویت ملی ما را شکل میدهند. هویت فردی، عامل قدرت و صلابت فردی است و وقتی دایرهاش از فرد به جمع و در نهایت به یک سرزمین میرسد، عامل قدرت، استقلال و یکپارچگی مردم آن سرزمین است. هویت، ارزشمندترین ثروت یک قوم برای مقابله با بحرانهای داخلی و تهدیدهای خارجی است؛ چراکه این اشتراکات هویتی است که افراد را حول یک هدف واحد، متّحد در کنار هم قرار میدهد و برای نیل به هدفشان جان میدهند، اما هویتشان را نه. برای همین است که راه نفوذ در میان اقوام و گروهها، ضربه زدن به این اشتراکات و سست کردن پایههای اتّحاد برگرفته از این اشتراکات است. این، همان کاری است که امریکا در کشورهای منطقه در حال انجام آن است و نمود آن را بیش از هرجایی در کشور دوست و همسایه، عراق میبینیم.
بیش از چهار دهه است که عراق، درگیر استبداد و جنگ و ناآرامی است. جوان عراقی امروز از زمانی که چشم باز کرده خود را درگیر ناآرامیها و ناامنیها دیده است. تا ۱۷ سال پیش یک حکومت خودکامه بر سر کار بود و رعب و وحشت و قلدریهای یک دیکتاتور، پیش چشمان مردم درد کشیده قرار داشت. بعد از آن، جنگ و اشغال و ناامنی ناشی از حضور اشغالگران و توطئه ائتلاف غربی-عربی در ظهور و قدرت بخشیدن به داعش در عراق، عرصه را بر مردم عراق سخت و سختتر کرد. هنوز شیرینی شکست داعش در عراق، به کام مردم ننشسته بود که فسادهای مستمر حکومتهایی که هرکدام به نوعی اموال این ملت رنج کشیده را به تاراج بردند با فضاسازیهای رسانهای راه تنفس را بر آنها بست و چاره را در حضور در خیابانها دیدند. هر حکومتی که با امریکا بیشتر دست به زدوبند میزد، فساد در آن حکومت بیشتر سر باز میکرد. نگاهی به آمار و ارقام اعلامی، نشان میدهد که حضور امریکا تا چه حد فساد مالی برای عراق به ارمغان آورده است. در سال ۱۳۹۰ رئیس پارلمان عراق اعلام کرد بیش از ۱۸ میلیارد دلار از پول نفت مردم عراق ناپدید شده است. این آمار وقتی معنی پیدا میکند که بدانیم تمام درآمد حاصل از فروش نفت عراق، به بانکهای امریکایی واریز میشود و از آنجا برای اهداف امریکا در عراق مورد گروکشی قرار میگیرد. این اعداد و ارقام در حال حاضر بسیار پیچیدهتر از این است و برای همین، ابزار فشاری برای تهدید عراق در صورت اخراج امریکاییها شده است.
عراق مهد تمدن تا عراق امروز
اما چرا مطالبه مردمی برای خروج امریکا از عراق جدی نیست؟ به جز یک تظاهرات نمایشی با دعوت مقتدا صدر، آن هم پس از ترور یک فرمانده ارشد نظامی کشور، حضور مردم، بیش از آنکه به واسطه دشمنی با امریکا باشد، به واسطه لبیک به مقتدا صدر بوده است. چرا این تظاهرات تا اخراج امریکا استمرار پیدا نمیکند؟ آن هم در وضعی که توافقات پیدا و پنهان با امریکاییها، عرصه را برای حضور بیشتر این اشغالگران بازتر کرده است و این، چیزی نیست که بر مردم پنهان مانده باشد. کار به جایی رسیده که جوان عراقی، آیندهای را پیش روی خود نمیبیند، امیدی به آینده ندارد و هیچ منجی برای نجات از این وضعیت و بحران برای کشورش متصور نیست.
عراقی که روزگاری مهد تمدنها بود، عراقی که روزگاری قدرت جهان اسلام بود، عراقی که به گفته تحلیلگران سیاسی امروز، مهمترین کشور منطقه از لحاظ ژئوپلتیک، منابع انرژی و بافت جمعیتی است، چرا باید به این وضع دچار شود؟ نگه داشتن عراق در این وضع، بیش از همه به نفع چه کسی است؟ تا زمانی که مردم عراق بیاعتنا به هویت ملی خود و ناامید نسبت به آینده کشور خود باشند، وحدتی که همه را سر یک آرمان و غایت گرد آورد، محقّق نخواهد شد. این عراق، حضور اشغالگر را به خود میپذیرد و خدشه بر استقلال و حاکمیتش کمتر آن را به رنج میآورد. جوان تخدیرشده امروزی عراقی مادامی که هویتش به او بازگردانده نشود، حضور امریکا در کشورش را میپذیرد و این بازی امریکاست که عراق را در همین حالت نگه داشته و با وجود اینکه درآمد منابع عراق در دستش است، هیچ ردّی از توسعه و آبادانی در عراق امروز دیده نمیشود.
اگر جوان عراقی به عراقی بودنش، به استقلال و آزادی کشورش دل نبسته باشد، امریکا هم که از این کشور خارج شود، روح و جان مردم، دل داده به امریکا خواهد بود و همین، بار دیگر زمینهساز حضور پرشورتر امریکا خواهد شد؛ بنابراین بزرگتر از بحران سیاسی-امنیتی، اختلافات قومی - مذهبی و هر بحران بزرگ دیگری برای مردم عراق، بحران «هویت» است. بهتر است بگوییم ریشه تمامی این بحرانها، بحران «هویت» است.
سنگبنای مناسبات تهران با بغداد
احیای هویت عراقی، همان رمز و رازی است که میتواند برگ برنده جمهوری اسلامی ایران باشد. باید تمام مناسباتمان با عراق بر مبنای هویتبخشی به مردم عراق باشد. ماهی دادن دست جوانان عراق، هنر جمهوری اسلامی نیست. هنر آن است که ماهیگیری را به جوان عراقی بیاموزیم تا خودش با دست خودش عراق را آباد کند. عراق قدرتمند، عراق همپیمان و عراق امن، عراقی است که مردمش به هویت ملیشان افتخار کنند، برایش جان بدهند و بدخواه هر آنی باشند که تیشه به ریشه آن میزند. حضور ایران در تمامی عرصهها باید مقوم هویت عراقی باشد نه مخدوشکننده و زائلکننده آن. زیرساختهای عراق را به دست خود عراقیها آباد کنیم و در این بین فقط تسهیلگر این امر باشیم. در کنار تبادلات تجاری که شرکتهای ایرانی با عراق دارند، بستر تأسیس و ساخت شرکتها و کارخانههای بومی را در عراق فراهم کنیم، زیرساختها را به دست خودشان بسازیم و نقش اصلی در توسعه و آبادانی عراق را به خودشان بسپاریم. وقتی جوان عراقی، خود را سهیم در توسعه و آبادانی کشورش ببیند، آن وقت است که هویت به او باز میگردد، آن وقت است که عراق قوی، امن و مستقل خواهیم داشت و این استقلال و قدرت عراق، ضامن امنیت همسایهها از جمله جمهوری اسلامی ایران نیز خواهد بود. این عراق قدرتمند با هویت است که دیگر حضور اشغالگر را به خود نخواهد دید و با توسعه زیرساختی و اقتصادی، دیگر تن به هر قرارداد تجاری با امریکا نخواهد داد. امریکا اگر عراق را به عنوان مهمترین کشور تحت اشغالش از دست بدهد، دومینوی سقوطش در منطقه راه خواهد افتاد و خروج از تمام منطقه میسّر خواهد شد و چنین نظامی که بر پایه سلطه و اشغال و چپاولگری شکل گرفته است، دیری نخواهد پایید که با از دست رفتن ابرقدرتیاش، رو به زوال خواهد رفت.