سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: عملیات محرم در دهه دوم آبان ماه ۱۳۶۱ در منطقه عمومی موسیان و روی ارتفاعات جبال حمرین انجام گرفت و طی آن حدود ۷۰۰ کیلومتر از خاک کشورمان و بخشی از خاک عراق آزاد شد، اما این عملیات به واسطه استفاده دشمن از موانع بسیار و همین طور طغیان رودخانه فصلی دوئیرج، شهدای بسیاری نیز داشت که عمده این شهدا از استان اصفهان بودند. در حالی که به تازگی سالروز انجام عملیات محرم را پشت سر گذاشتهایم نگاهی به خاطرات آن روزها در گفتگو با چند رزمنده دفاع مقدس میاندازیم.
شکستن روحیه دشمن
در آبان ماه ۱۳۶۱ ایران در حالی به عملیات محرم ورود میکرد که پیش از آن و طی عملیات رمضان، ورود به خاک دشمن با عدم الفتح روبهرو شده بود. عملیات محرم هرچند به بزرگی رمضان نبود، اما قصد داشت رکود حاصله پس از فتح خرمشهر را بشکند و با ورود به خاک دشمن، روحیه کاذب نیروهای بعثی را درهم بکوبد.
مرتضی شریعتی از رزمندگان اصفهانی حاضر در این عملیات میگوید: «پس از عملیات رمضان و عدم الفتحی که رخ داد، دشمن تبلیغ میکرد که ایران دیگر توان انجام عملیات بزرگ را ندارد و باید تن به صلح بدهد، البته صلحی که عراق دست بالا را داشته باشد. چون به زعم او ایران در موضع ضعف قرار داشت، بنابراین انجام یک عملیات بزرگ لازم بود تا رکودی که در جبههها ایجاد شده بود شکسته شود. عملیات محرم در زمان خودش یک عملیات بزرگ بود که با حجم قابل توجهی از نیروها به انجام رسید. چند تیپ از سپاه مثل ۱۴ امام حسین (ع)، ۲۵ کربلا، ۸ نجف و ۱۷ علی بن ابیطالب در کنار چند یگان از ارتش در این عملیات شرکت کردند. از موسیان گرفته تا دهلران و نوار مرزی و جاده اندیمشک به دهلران، وسعت قابل توجهی هم داشت. طی این عملیات ۵۵۰ کیلومترمربع از خاک خودمان آزاد شد و ۳۰۰ کیلومترمربع از خاک دشمن هم به تصرف رزمندهها درآمد. در کنار آزادسازی مناطق اشغالی، پیروزی در عملیات محرم برای بالا بردن روحیه جبهه خودی و همین طور عموم مردم بسیار اهمیت داشت. در کنار آن شهرهایی مثل دهلران و موسیان از زیر دید و تیغ دشمن خلاص شدند و بعثیها ضرب شست خوبی دریافت کردند.»
ریشه در باورها
نام عملیات محرم برای بسیاری از رزمندهها یادآور همان عقایدی بود که آنها را به جبهههای جنگ از جنوب تا شمالیترین نقاط عملیاتی کشانده بود. «عاشورا»، «کربلا»، «شهادت» «ایثار» و... همان مفاهیمی بودند که جملگی در «محرم» نهفته بودند. شهادت در چنین ماهی و در چنین عملیاتی میتوانست برای بسیاری از رزمندهها سعادتی بزرگ باشد. در نهایت پس از روزها انتظار، مرحله اول عملیات محرم روز دوشنبه دهم آبان ماه ۱۳۶۱ در ساعت ۲۲:۸ با رمز «یا زینب (س)» با فرماندهی قرارگاه عملیاتی کربلا و سرعت و غافلگیری قابل ملاحظه آغاز شد. سیدرضا حسینی از رزمندگان تیپ علی بن ابیطالب (ع) در خصوص حال و هوای پیرامون عملیات محرم میگوید: «محرم، ماه خون و شهادت از راه رسیده بود و بچهها، حسینیه تیپ ۱۷ علی بن ابیطالب (ع) را سیاهپوش کرده بودند. مراسم زیارت عاشورا رنگ و بوی عاشورایی گرفته بود. روضهخوانی سالار شهیدان همه روزه در حسینیه تیپ و گردانها با شور و حال خاصی برگزار میشد. رزمندگان با اشتیاق خاصی شرکت میکردند. شهید زینالدین فرمانده تیپ هم روی برگزاری مراسم روضهخوانی در میدان صبحگاه و حسینیه و گردانها تأکید داشت. جو تیپ عاشورایی شد و بچهها با چفیه سیاه، سیاهپوش شدند. هیئت گردانها با دستهجات سینهزنی به مقر دیگر گردانها میرفتند و هنگام نمازجماعت که فرا میرسید، همه گردانها به صورت هیئتی سینهزنان به سمت حسینیه تیپ سرازیر میشدند.»
وی ادامه میدهد: «بچههای شاهرود و دیباج طبق سنت دیرینه خود سینه دوره میگرفتند و حسینحسینگویان عزاداری را به اوج میرساندند. اواخر دهه اول محرم هم نخل بزرگی ساختند و مراسم نخلگردانی را در صحرای سوزان دشت عباس برگزار کردند. شهید سیدرضا حسینی (ایشان همرزم و همنام من بود) سرتاسر سبزپوش شده بود و با نشستن روی نخل عزاداران را هدایت میکرد. عاشورای باشکوهی در سال ۱۳۶۱ برگزار شد. گویا شهدای محرم در سینهزنی عاشورا برات شهادت را گرفتند. آن روز نماز ظهر هم به امامت حاجآقا علامه اقامه شد و بعد از نماز خودمان را آماده کردیم تا به منطقه عملیاتی برویم.»
طغیان رودخانه دوئیرج
عملیات رمضان طی حدود ۱۰ روز و در سه مرحله باعث آزادسازی بخش قابل توجهی از خاک کشورمان و همین طور نفوذ به خاک دشمن و تصرف حدود ۳۰۰ کیلومتر از خاک عراق شد. اما در حالی که برخی از واحدها نظیر تیپ علی بن ابیطالب توانستند به سرعت خود را به خط دشمن برسانند، در برخی نقاط دیگر از منطقه عملیاتی اتفاقاتی رخ داد که باعث شهادت تعداد قابل توجهی از رزمندهها شد. طغیان رودخانه فصلی دوئیرج در جناحی که تیپ ۱۴ امام حسین قصد عمل داشت اتفاقی نادر در دفاع مقدس بود.
در این حادثه دهها نفر از رزمندگان دو گردان امام محمدباقر (ع) و امام رضا (ع) در رودخانه غرق شدند. رضا اردستانی از رزمندگان تیپ ۱۴ امام حسین (ع) میگوید: «در سمت چپ منطقه عملیاتی فقط لشکر امام حسین (ع) حضور داشت و در جناح راست لشکرهای دیگر حضور داشتند. اگر ما در سمت چپ به خاطر جاری شدن سیل وارد عمل نمیشدیم، دشمن متوجه حضورمان میشد و از همین سمت دور میزد و تمام منطقه را میگرفت و ممکن بود رزمندگان بیشتری به شهادت برسند و هزینه بیشتری بدهیم. برای اینکه این کار صورت نگیرد، مجبور شدیم شهید بدهیم. از لشکر امام حسین (ع) ۱۵۰ نفر در آب غرق شدند.
شب عملیات همراه فرمانده تیپ آقای ابوشهاب و نیروهای اطلاعات عملیات وضعیت رودخانه دوئیرج را بررسی کردیم و دیدیم آب تا پوتینهایمان بیشتر نیست. آب کم بود. اما زمانی که ساعت ۱۰:۳۰ شب وارد عملیات شدیم بارندگی خیلی شدیدی رخ داد و همراه با این بارندگی متأسفانه سد شکست. همین باعث شد رودخانه به دلیل بارندگی فصلی و شکستن سد پر از آب شود. به هیچ وجه فکر نمیکردیم چنین اتفاقی بیفتد. باز شاید احتمال بارندگی را میدادیم ولی اصلاً فکر نمیکردیم سد بشکند. فرماندهان که پیش از شکستن سد وضعیت رودخانه را دیده بودند باور نمیکردند این حجم آب نیروهای پیاده را غرق کرده است.»
مرتضی شریعتی فرمانده گردان امام محمدباقر (ع) که عمده نیروهای غرق شده در دوئیرج از رزمندگان این گردان بودند هم میگوید: «تیپ امام حسین (ع) در عملیات محرم نقش محوری داشت. اگر گردان ما و نیروهایی که متعاقباً باید در محور مرکزی وارد عمل میشدند، توقف میکردند، به احتمال قوی سایر یگانهایی که از محورهای دیگر عمل میکردند دور میخوردند و بسیاری از آنها قتل عام میشدند.
شب عملیات من وقتی اوضاع رودخانه را دیدم، با شهید خرازی تماس گرفتم. ایشان در آن مقطع فرمانده سپاه سوم صاحبالزمان (عج) بود. به رمز گفتم این یاحسینها (منظور امواج آب بود) از روی سر ما بالا زده، امکان عبور نیست. ایشان گفت باید عبور کنی و بعد روی حرفش تأکید کرد. من سه بار پرسیدم تکلیف است؟ بار سوم ایشان گفت بله تکلیف است. این را که شنیدم، اجازه دادم ستون بچهها به آب بزند. به همگی شرایط بغرنج رودخانه را گوشزد کردم و گفتم نباید منتظر یک عبور آسان باشند. هر کس فانوسقه نفر جلویی را میگرفت و به آب میزد.»
شهادت ۴۰۰ رزمنده
شریعتی در ادامه بیان میدارد: بعد از دستور حرکت، گروهان اول و نیمی از گروهان دوم به سختی، اما به سلامت از آب عبور کردند. از آن به بعد کار مشکل شد. من، چون فرمانده گردان بودم و فرمانده باید وسط نیروهایش حرکت میکرد، تقریباً از انتهای گروهان دوم به آب زدم. همراهم بچههای بیسیمچی بودند. چند متری را در حالی سپری کردیم که آب تا کمرمان میرسید، اما ناگهان ارتفاع آب سه الی چهار متر شد. زیر پایمان خالی شد و روی آب معلق شدیم. جریان آب به حدی شدید بود که هیچ کس نمیتواند مدعی باشد، چون شنا بلد بود نجات پیدا کرده یا آن یکی، چون شنا بلد نبود غرق شده است. خود من اصلاً نفهمیدم چطور در جریان آب غوطهور شدم و این طرف و آن طرف رفتم. از آنجایی که ستون بچههای ما به آب زد، حدود ۵۰ متر آن طرفتر پیچ تندی بود که در آنجا شدت آب به حد اعلای خودش میرسید. هر کس تا قبل از رسیدن به آن پیچ میتوانست از آب بیرون بیاید، نجات پیدا میکرد وگرنه کسی که از آن پیچ میگذشت جزو شهدا قرار میگرفت. وقتی در آب غوطهور شدم در تاریکی چیزی را نمیدیدم. به قدر خودم تقلا کردم و کمی مانده به همان پیچ، دیدم دست و پایم به گل و لای ساحل میخورد. خودم را از آب بیرون کشیدم.
تعدادی از بچهها با نوار مسلسل یا شاخههای درختها (منطقه جنگلی بود) قبل از پیچ رودخانه ایستاده بودند و سعی میکردند آنهایی را که در آب غوطهور بودند نجات بدهند، اما حدود ۱۳۰ الی ۱۴۰ نفر از نیروهای گردان در آب غرق شدند و ۱۴۰ الی ۱۵۰ نفر هم سالم به آن طرف رودخانه رسیدند. از بچههای گردان امام رضا (ع) هم که پشت سر ما به آب زد، تعداد قابل توجهی شهید شدند. عمده شهدای این حادثه از این دو گردان بود و تعداد اندکی از گردانهای دیگر هم غرق شدند. جمعاً ۳۵۰ الی ۴۰۰ رزمنده در آن شب در امواج دوئیرج غرق شدند و به شهادت رسیدند، اما این شهدا با جانفشانیشان باعث پیروزی در عملیات شدند.
نتایج عملیات
به رغم آنکه محرم یک عملیات خونین بود و تعداد قابل توجهی از رزمندگان در جریان آن شهید یا مجروح شدند (تنها از اصفهان ۷۵۰ رزمنده به شهادت رسیدند)، اما در اثر پایمردی و ایثار رزمندگان برای اولین بار نیروهای کشورمان در تاریخ دفاع مقدس پیروزی قابل توجهی در ورود به خاک دشمن به دست آوردند و با تصرف ۳۰۰ کیلومترمربع از خاک عراق مناطقی، چون پاسگاههای زبیدات، شرهانی، ابوغریب، تأسیسات نفتی منطقه (۳۰ الی ۳۵ حلقه چاه نفت) و... به تصرف رزمندگان اسلام درآمد.
همچنین در پایان مرحله سوم عملیات محرم، در مجموع ۱۴ تیپ عراق بین ۵۰ تا صددرصد منهدم شد. تجهیزات دشمن که طی این مرحله از عملیات منهدم شد عبارت بود از: ۱۷۰ دستگاه تانک و نفربر، ۱۰۰ دستگاه خودرو، ۱۵ قبضه تفنگ ۱۰۶ و سه فروند هواپیما. غنائم به دست آمده در مقایسه با مرحله دوم چشمگیرتر بود و ۹۴ دستگاه تانک و نفربر، ۱۵۰ دستگاه خودرو و ۵۱ قبضه تفنگ ۱۰۶ و... در میان غنائم مشاهده میشدند.