وقتی دوربین ها را چک کردم با تعجب دیدم یکی از دوستان صمیمیم که با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم و 3 سال پیش از همسرش جدا شده بود زمانی که من سر کار بودم به منزل من رفت وآمد داشته.
به گزارش سعید عرفان منش خبرنگار جوان انلاین از اصفهان، حمیدرضا محمدی، خبرنگار پایگاه خبری پلیس اصفهان در مرقومه ایی ازیک واقعیت تلخ اعتماد مردی به دوستش می نویسددریکی از روزهای پائیزی مردی که برای بیان مشکل خود به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان آمده بود گفت: 20 سال از زندگی من و همسرم می گذرد و در این مدت تقریباً هیچ مشکلی با هم نداشتیم. تنها مشکل زندگی ما بچه دار نشدن بود. به خاطر همين بعد از گذشت 8 سال از زندگي مشتركمان تصميم گرفتيم به بهزیستی مراجعه کرده و دختر خردسالی را به فرزند خواندگي قبول كنيم .
با آمدن سپیده کوچولو، شور و شوق تازه ای در زندگی ما پدیدار شد. همسرم روز ها که من در منزل نبودم با دخترمان سرگرم بود و من هم از نظر مالی هیچ وقت نگذاشتم که آنها کم و کسری در زندگی پیدا کنند و همه چیز به خوبی و خوشی سپری می شد. اما به یک باره ورق برگشت و يكسالي بود كه همسرم بر سر مسائل جزيي بحث و دعواي شديدي راه مي انداخت و با من بسيار سرد رفتار مي كرد و به من و دخترم اصلا اهميت نمي داد و بیشتر مواقعي كه من در منزل بودم با دوستانش به میهماني هاي دوره اي مي رفت.
این روال ادامه داشت تا اینکه مدتي پیش دخترم به من گفت كه همسرم در فضاي مجازي دوستان اجتماعي زيادي اعم از زن ومرد دارد اما من اهميت ندادم و به خودم گفتم چون در خانه كاري ندارد حتماً حوصله اش سر مي رود و بايد يك جوري خودش را سرگرم كند اما يك روز که دخترم گفت: «بابا! چند بار كه از مدرسه به خانه مي امدم يكي از دوستانت را ديدم كه از خانه خارج مي شود.» قضیه برایم کمی پیچیده تر شد.
با اينكه به همسرم اعتماد داشتم اما اين حرف دخترم باعث شك من نسبت به او شد و چون نمي توانستم حرف هايش را به راحتي باور كنم یک روز که همسرم در منزل نبود از فرصت استفاده کرده و اقدام به نصب دوربين مداربسته در یک جای مخفی منزل کردم .
چند روز بعد که دوربین ها را چک کردم با تعجب زیاد دیدم که حرف های دخترم درست بوده و همسرم با يكي از دوستان صميمي ام كه با هم رفت وآمد خانوادگي داشتيم و 3 سال پيش از همسرش جدا شده بود ارتباط دارد و او در زمانی که من خانه نبودم به منزل ما رفت و آمد می کند. در واقع دوست صمیمیم از پشت به من خنجر زده بود. ای کاش زودتر او را می شناختم و پایش را به زندگیم باز نمی کردم.
بعد از فهميدن این موضوع نمي دانستم چه كاري بايد انجام بدهم اول تصميم گرفتم هر دوي آنها را از بین ببرم اما ديدم اين كار سرانجام خوبی ندارد، خودم را كنترل كردم و تصميم گرفتم شكايتم را از هر دوی آنها شکایت کنم حالا هم به هيچ عنوان قصد بخشش همسرم وزندگي مجدد با او را ندارم اما از طرفی نگران آینده دخترم هستم نمی دانم اگر زندگی ما از هم بپاشد عاقبت سپیده چه خواهد شد. نمی دانم همسرم که این همه دخترمان و زندگیمان را دوست داشت چرا دست به چنین کاری زد.
در انتخاب دوست دقت کنید
"سید علیرضا هاشمی"، کارشناس ارشد روانشناسی و آسیب شناس مسایل خانواده در این خصوص به خبرنگار پایگاه خبری پلیس گفت: انتخاب دوست یکی از مهمترین و حیاتی ترین انتخاب ها در زندگی افراد است و دوستان نقش بسیار زیادی در خوشبختی و یا بد بختی انسان ها ایفا دارند و بارها این جمله معروف را شنیده ایم که دوست خوب بلندت می کند و دوست بد بر زمینت می زند.
وی با بیان اینکه شهروندان بایستی در انتخاب دوست خود دقت کنند اظهار داشت: باید مراقب باشیم و نباید پای هر کسی را به زندگی خود باز کنیم و اگر هم با دوستی رفت و آمد خانوادگی پیدا کردیم نباید اجازه دهیم در این رفت و آمدها حد و مرزها شکسته شود و حیای بین همسر و دخترمان با دوستمان از بین برود.
رئیس مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان، هرگونه غفلت در زمینه کنترل رفتار در رفت و آمدهای خانوادگی را باعث بروز عواقب جبران ناپذیر در آینده عنوان کرد و بیان داشت: بهتر است با کسانی که پایبند به ارزش ها نیستند و اعتقادات ضعیفی دارند رفت و آمد نکرده و در این خصوص با خانواده خود صحبت و آنها را قانع کنیم.
هاشمی، آشنایی با نیازهای اساسی همسر و برآوردن آنها را ظیفه همسران عنوان کرد و گفت: متاسفانه در بسياري از زن و شوهر ها نیاز های اساسی یکدیگر را نمی شناسند و بنابر اين نياز ها بي پاسخ مي ماند و همين مسئله زمینه بروز اختلافات و در برخی مواقع نیز خیانت به زندگی می شود.
رئیس مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان با تاکید بر اینکه نیازهای اساسی زن، فقط نیازهای مادی نیستند اظهار داشت: وقتی صحبت های فرد مراجعه کننده را مرور می کنیم می بینیم او ادعا می کرده آنقدر وضع مالیش خوب بوده که تمام خواسته های همسرش، حتی بچه دار شدن را فراهم کرده اما غافل از اینکه همسرش به چیزهایی نیاز داشته که آنها را مرد غریبه ای برایش تامین کرده است.
