سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: یکی از انتقادهایی که به نظام آموزش و مدرسه سنتی وارد است، نحوه چیدمان کلاس، قرارگیری تخته و جایگاه معلم است. همه دانشآموزان در ردیفهایی پشتسر یکدیگر، روبهروی تخته و معلم مینشینند. همین نحوه نشستن نشان میدهد که چشم همه به آموزشهای معلم است، در حالی که در سیستم جدید، چون قرار برمحاوره و گفتمان برای حل موضوعات است همه در کنار و گرداگرد یکدیگر مینشینند. در نگاه فراتر میتوان گفت حتی این سبک که دانشآموز هر روز برای دریافت آموزش باید در مکانی بهنام مدرسه و در چهاردیواری با نام کلاس حضور پیدا کند هم باید حذف شود. دانش نباید محدود به مکان باشد. حس کنجکاوی و کشف نیاز به حضور در محیطهای مختلف و تجربه مکانهای مرتبط دارد و این با سیستم فعلی مدرسه جور در نمیآید. طبیعت، محل کسبوکار، فضای عمومی جامعه و حتی جمعهای خانوادگی مکانهای تجربه کسب کردن است. نظام آموزشی مبتنی بردانوین (دانش نوین) میخواهد به دانشآموز یاد بدهد که باید زندگی و تجربه کند تا آموزش ببیند. دانشآموز در عین حال در این سیستم میآموزد که اگر بخواهد موضوعی را حل کند، باید دنبال یکسری مجهولات بگردد، یک سری معلومات را به یکدیگر وصل کند و یک ارتباط مفهومی بین آنها ایجاد کند تا به پاسخ برسد. دانوین اینطور القا میکند که در حقیقت کلاس درس محلی برای جمع و تبادلنظر بین اعضا برای حل موضوعات و مشکلات پیرامون با همفکری و راهحلیابی است. شیوع بیماری کرونا یکی از عواملی بود که بهرغم تمام آسیبهایش تلنگری به نظام آموزشی زد. هماکنون علاوه بر طرح سؤالها و چالشهایی درباره ماهیت آموزش سنتی در چارچوب فیزیکی کلاسها، موضوع ظرفیتهای شگرف فضای مجازی و کمک آن به شیوه آموزش مبتنی بر دانش نوین مطرح است.
اگر خاطرتان باشد تا همین پیش از کرونا وقتی دانشآموزی تصمیمی میگرفت از یک کلاس به کلاس دیگری منتقل شود، باید چه مراحل و هماهنگیهای سختی را پشتسر میگذاشت بماند از اینکه تقریباً انتقال از یک مدرسه به مدرسه دیگر یا حتی منطقه دیگر امری محال بود. حالا مقایسه کنید با شرایط آموزش این روزها که بهراحتی معلم با دسترسی به هزار و یک آپ که در فضای مجازی در اختیار دارد، بهراحتی میتواند فضای آموزش خود را تغییر دهد و اینجاست که شرط ماندگاری دانشآموز، جذابیت، به روز بودن، سریع در دسترس بودن، کیفیت و ماندگاری آموزش خواهد بود تا دانشآموز و خانوادهاش را مجاب کند که در این فضای آموزش نوین ماندگار باشند. علاوه بر سهولت در دسترسی به فضای آموزش جدید، قدرت انتخابگری در دانشآموز و خانوادهها یکی از مهمترین ویژگیهای آموزش نوین است. امروز دیگر مرزهای آموزشی و بحث دسترسی به سرفصلها و محتواهای آموزشی فقط در سیاستهای حاکمیتی تعریف نمیشود بلکه این دانشآموز و خانوادهها هستند که مشخص میکنند انتخابشان کدام گزینه آموزشی است.
ادامه این روند و حضور بیشتر آموزشهای نوین و برخط در فضای مجازی باعث شده که نه تنها حاکمیت نظام آموزش و پرورش در ارائه خدمات آموزشی شکسته شود بلکه دبیرانی که بعضاً تفاوت در خدمترسانی داشتند هم در این فضا بهخوبی قابل تفکیک باشند و همین موارد هم در انتخاب خانوادهها تأثیرگذار است. در نهایت آموزشی در این فضا میتواند پایدار بماند که انتخاب و پیگیری خانوادهها را بهدنبال داشته باشد. خانوادهها براین اساس که کدام آموزشها بهتر است، چه کسی بیشتر خدمات ارائه میدهد و محتوای کدام گروه عمیقتر است، انتخاب میکنند و همین به بقای آموزشهای نوین کمک میکند.
یکی از مهمترین اتفاقهایی که توانست به سرعت ارائه آموزشهای نوین کمک کند شیوع ویروس کرونا بود؛ شیوع این ویروس اگرچه باعث شکلگیری اتفاقی نشد، اما رویکردهایی را که بعضاً در مقابل اجرا آنها مقاومت صورت میگرفت، بالاجبار تسریع کرد. دور ماندن دانشآموزان از فضای مدرسه، دسترسی کمتر به معلم و کافینبودن آموزشهای سنتی برای پیشبرد هدف آموزش سبب شد، این روزها دانشآموزان و خانوادهها پیشقدم استفاده از آموزشهای نوین به شکل دانوین باشند. تا پیش از شیوع این ویروس فضای مجازی رقیب آموزش محسوب میشد و تمام تلاش بر این بود که آموزش از طریق این فضا حذف شود، اما بعد از آمدن کرونا در حقیقت آموزشهای مجازی، بدیع بهشمار آمد و این بار همراه با دانشآموزان، خانوادهها نیز مایل به استفاده از این فضا بودند و در نهایت هم سیستم آموزشی کشور این مورد را پذیرفت. برای مثال در سایر کشورهای جهان بعد از شیوع کرونا مانند کرهجنوبی، برزیل، چین و آلمان آموزشهای متفاوتی با بهرهگیری از فضای مجازی ارائه شد. برخی بحث آموزش جهشی را مطرح کردند، برخی دیگر به این نوع آموزش رضایت دادند و فضای مجازی مختص آموزش را از فضای خانواده منفک کردند، اما در کشور ما به عنوان یک جایگزین صرف به این نوع آموزش نگاه شد.
ما در این مرحله نه تنها باید به فکر کیفیت ارائه آموزشهای نوین با بهرهگیری از همه امکانات و دسترسیهای فضای مجازی باشیم بلکه برای آموزشهای درون منزلی و روزهای پساکرونا هم آماده باشیم و بتوانیم طبق استانداردهای نظارتها و شاخصگذاریهای کلی، هدف آموزشهای نوین دانوین را پیش ببریم. گذر تمدنی فضای مجازی یک عامل تعیینکننده در حوزههای فرصتها و آسیبهای اجتماعی، اقتصادی و حتی در حوزههای جهان بینی، مذهبی و دینی شده است.
وقت آن رسیده که بپذیریم فضای مجازی یک اهرم و وسیله برای شکل دادن به جامعه و ارائه اطلاعات به افراد است که میتوان در رسیدن به اهداف حکومتها از طریق آموزش و تربیت نسل از آن استفاده کرد و اگر حاکمیت این موضوع را نپذیرد، نمیتواند همپای آموزش جهانی پیش رود. همین موضوع کشور را متحمل هزینههای بسیار خواهد کرد. در حقیقت یادگیرندهها و یاددهندهها در بستر فضای مجازی و پلتفرمها فعالیت داشتند، اما با سرعت گرفتن شکلگیری تمدن سایبری زمینه حضور آموزشهای نوین هم سرعت گرفت. حتی میتوان امروزه بسیاری از آموزشهای فضای مجازی را از طریق ارائهدهندهها با ترجمه به زبان متفاوت مانند عربی، اردو و نظیر اینها به کشورهای کمتر توسعه یافته ارائه داد، چون همه به این نکته معترف هستند که آموزش و تربیت خاستگاه شکلگیری بسیاری از تمدنهاست و اساساً اگر بخواهیم تربیت نسل براساس جریان حاکمیتی را داشته باشیم باید بهسرعت برای بهروزرسانی آن هزینه کرد.
فراموش نکنیم همچنان بخش مهمی از فضای مجازی از دسترس ما خارج است، ما این روزها استفاده از فضایی را تجربه میکنیم که مدیریت، سیاستگذاری، کنترل کیفی و بعضاً حتی نظارت بر محتواهای ارائه شده در آن از دسترس ما خارج است و هیچ قدرتی نداریم. اگر با تدبیر و بهرهگیری از علم نوین برای تربیت نسل هوشمند از این فضا استفاده نکنیم و به این فضا ورود نکنیم قطعاً در آینده متضرر خواهیم بود.