سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: تولید نماهنگهای موضوعی و آموزشی، به ویژه وقتی مخاطب آن کودک و نوجوان باشد، همیشه با این خطر روبهرو است که به ورطه شعارپراکنی و اغراق بیفتد و نتیجه نهایی، اثری بیتأثیر و بیخاصیت و خستهکننده از کار درآید، اما اگر ساخت چنین آثاری توسط یک تیم حرفهای و خلاق با کارگردانی درست و هوشمندانه صورت بگیرد، میتوان شاهد موزیک ویدئویی دیدنی و حتی بهیادماندنی بود. نمونه خوب آن، نماهنگ «قاصدک» است که با موضوع کتاب و کتابخوانی توسط سیدمهدی حسینی در مقام کارگردان و با پشتیبانی مؤسسه مأوا تولید و پخش شده و مورد استقبال عموم بچههای ایران قرار گرفته است. ویژگی مهم این کلیپ که منجر به موفقیت و درخشش آن شده، استفاده صحیح و اصولی از عناصر طبیعی و احساسی برای ارتباطگرفتن و لذتبردن مخاطب است. نماهنگ «قاصدک» با صدای قدمهایی که از پلههای یک کتابخانه پایین میآید، شروع میشود و در همان آغاز، توجه و حس شنوایی بیننده را درگیر صداهایی میکند که قرار است در طول سه دقیقه و ۲۰ ثانیه بشنود. صدای پاها آغازگر یک ریتم و ضرباهنگ پرانرژی برای شیطنت تعدادی نوجوان- که به نظر میرسد دوستان خوبی هستند- در یک کتابخانه میشود و بلافاصله آنها نیز دست به کار میشوند و صداهای دیگری مانند ورقزدن کتاب، صدای ارتعاش خطکش بر لبه میز و سپس به شکل آشکارتری، صدای برخورد دستها به سینه و کفزدن را ایجاد میکنند تا موسیقی مورد نظرشان شکل بگیرد. بامزه اینکه کارگردان طنز ظریف و بانمکی هم در پیشبرد نماهنگ خود به کار گرفته است که موجب لبخند و گاهی خنده تماشاگر میشود، مانند پسر نوجوان و چاقی که حین کتابخواندن، شیرینی خامهای میخورد یا نوجوان دیگری که با نگرانی به کسی نگاه میکند که بر تعداد کتابهای روی دستش اضافه و بار او را سنگینتر میکند یا کنجکاوی خانمی که مسئول کتابخانه است و ابتدا این صداها به نظرش عجیب میرسد، ولی در ادامه او هم از آواز و آهنگ بچهها به وجد میآید و لبخند بر لب میآورد. دیگر عنصری که به ایجاد فضایی شاد و دلنشین در نماهنگ کمک فراوان کرده، بهکارگیری رنگ در مکان و زمان مناسب آن است. علاوه بر اینکه علی شمس (تهیهکننده) و مسعود جزایری (طراح صحنه) در استفاده از بهترین فضاسازی و چیدمان صحنه و دکور مثل رنگآمیزی اتوبوس با طیف غالب سبز و همرنگی با طبیعت و همچنین مهناز شکوهفر (طراح لباس)، با انتخاب لباسهایی در رده رنگبندیهای گرم و روشن و مهیج- زرد و سفید و قرمز- بر زیباسازی دیداری نماهنگ افزودهاند، محمدعلی طیبنیا نیز در مقام تدوینگر و اصلاح رنگ، موجب هماهنگی جذابی در تصاویر شده است. تمپویی که امید روشن بین (آهنگساز) با ریتم دستها ایجاد کرده و در طول نماهنگ شنیده میشود و همینطور آوای گروهی و ابتدایی موسیقی و سازهای اصلی، موزیکویدئو را به لحاظ شنیداری هیجانانگیز و انرژیبخش کرده است. بنفشه رسولیان (ترانهسرا) هم به خوبی موفق شده است با سادهترین و زیباترین واژهها، پیام ویدئو را به مخاطب هدف آن برساند، با وجودی که توصیفهای کلامی او از احساس کتابخوانان کوچک، تکراری و پیشتر گفته شده است: «باز یه صبح روشن/ با تو یار مهربونم/ آبی و زلالم/ با تو مثل آسمونم/ دستمو بگیر تو/ تا بازم قصهتو بخونم/ حرفای تو خوبه/ تا همیشه باهات میمونم» و البته بهتر بود در تدوین از معدود اشارههای گلدرشت به برخی واژهها پرهیز میشد، مثل پلانی که بچهها میخوانند «دنیامون قشنگه/ میدونم با ترانههامون» و همزمان با کلمه دنیا، تصویر کات میخورد به تصویر ماکت کره زمین که نوجوانی آن را میچرخاند. در کنار تمام این عوامل، آنچه بیش از هر چیز خودنمایی میکند، کارگردانی خوب حسینی است. انتخاب قابها و دکوپاژ ویدئوی قابلقبول و بیعیب و نقص و بازی پسران نوجوان شیرین و بامزه است. اگر انتقادی بر این نماهنگ قائل باشیم، دو نکته مورد توجه قرار میگیرد؛ نخست آنکه تاثیرگذاری موزیکویدئو بیشتر میشد اگر خط داستانی برای مدیوم تصویری این آهنگ و ترانه، تعیین و تعریف میشد، اما در حال حاضر، نماهنگ فاقد قصه است که آن را از جهان موضوعی ویدئو- کتاب و داستانخوانی- دور میکند. دوم آنکه کاش سازندگان این نماهنگ زیبا، همپای پسران نوجوان از بانوان نوجوان نیز بهره میبردند و دست به تفکیک جنسیتی کتابخوانی نمیزدند. متأسفانه تنها دختر نوجوان در این ویدئو، بیحرکت و منفعل در گوشهای ایستاده و نظارهگر شادمانی پسران است. در حالی که جمعیت دختران کشور نیز میتوانند به همان اندازه از کتاب و کتابخوانی لذت ببرند که پسرها. با تمام این تفاسیر، موزیکویدئو «قاصدک» تلاشی تحسینبرانگیز در راستای تبیین اهمیت کتاب و کتابخوانی میان نسل نوجوان است و باید چنین آثاری را جدی گرفت و تولیدشان را ترویج کرد. به امید روزی که هر نوجوان- فارغ از جنسیت- یار مهربان کتابها باشد.