کد خبر: 1028450
تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۹ - ۰۳:۳۰
انفجار گاز پیک‌نیک حادثه دلخراشی را در خانه‌باغی رقم زد که در جریان آن مرد میانسال، دو پسر جوانش و مردی آشنا به کام مرگ رفتند.
سرویس حوادث جوان آنلاین: صبح روز جمعه ۲۳ آبان ماه امسال آتش‌نشانان شهرستان زرندیه استان مرکزی با تماس تلفنی مردی از آتش‌سوزی خانه باغی در خشکرود باخبر و راهی محل شدند. عوامل آتش‌نشانی وقتی به محل حادثه رسیدند مشاهده کردند در این آتش‌سوزی یک مرد ۴۴ ساله همراه دو پسر ۱۷ و ۲۴ ساله‌اش و پسر ۱۸ ساله‌ای که برادرزن مرد ۲۴ ساله است به شدت دچار سوختگی شده‌اند که قبل از رسیدن آن‌ها اهالی محل پیکر سوخته شده و نیمه جان آن‌ها را از میان دود آتش بیرون کشیده و برای درمان به بیمارستان امام رضای شهرستان مأمونیه منتقل کرده‌اند. بررسی‌های آتش‌نشانان پس از اطفای حریق نشان داد این آتش‌سوزی بر اثر انفجار پیک‌نیک رخ داده است که در جریان آن دستگیره‌های در آسیب دیده است و بدین ترتیب چهار مصدوم داخل اتاقک گرفتار و دچار سوختگی شدید شده‌اند.

در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، چهار مصدوم این حادثه به خاطر شدت سوختگی برای ادامه درمان به بیمارستان شهید مطهری پایتخت منتقل شدند، اما مصدومان یکی از پس از دیگری به کام مرگ رفتند و آخرین مصدوم که پدر ۴۴ ساله خانواده بود پس از هشت روز دست و پنجه نرم کردن با مرگ، سرانجام صبح روز شنبه اول آذر ماه فوت کرد و موضوع به قاضی مصطفی واحدی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع داده شد.

برای دل داغدیده ما دعا کنید

حسین امینی‌بیات که در این حادثه دردناک برادر و دو برادرزاده‌اش و یکی از بستگانش را از دست داده است هنوز باور نمی‌کند که عزادار است. او می‌گوید: برای من و خانواده‌اش سخت است که قبول کنیم اینگونه داغدار و سیاه‌پوش عزیزترین کسان‌مان شده‌ایم. وی درباره حادثه به خبرنگار ما گفت: «برادرم رضا کشاورز و باغدار بود و علاوه بر این دامداری هم داشت که همراه پسر کوچکش محمدامین کشاورزی و باغداری و دامداری‌اش را می‌چرخاند. پسر بزرگش علی کارمند اداره‌ای بود، اما زمانی که بیکار بود به کمک پدر و برادرش می‌رفت و هیچ‌گاه آن‌ها را تنها نمی‌گذاشت. باغ من هم دیوار به دیوار باغ برادرم بود و روز حادثه هم داخل باغم بودم. آن روز برادرم و دو پسرش برای تفریح و کار به باغ رفته بودند که علی با برادرزن ۱۸ ساله‌اش که از کودکی با محمدامین بزرگ شده بود، تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد نان و پنیر و تخم‌مرغ بخرد و به باغ بیاید تا باهم صبحانه بخورند، اما خبر نداشتند که این آخرین صبحانه دورهمی آنهاست. خوشبختانه آن روز برادرم همسر و دختر ۱۲ ساله‌اش را با خودش به باغ نبرده بود، وگرنه در این حادثه شاید برای آن‌ها هم اتفاق تلخی رخ می‌داد. آن روز من و پسرهایم داخل باغمان در حال کار بودیم و به همین خاطر برای صبحانه پیش آن‌ها نرفتیم که ناگهان صدای انفجاری به گوشمان رسید که خودمان را به محل رساندیم. آتش‌سوزی باعث شده بود دستگیره‌های در جدا شوند و همین موضوع باعث گرفتاری آن‌ها شده بود که همراه پسرهایم و برادر دیگرم که به باغ آمده بود با دیلم در را باز کردیم و دو نفر را خودمان با خودرو به بیمارستان انتقال دادیم و دو نفر دیگر را هم با اورژانس انتقال دادیم. همان روز بلافاصله آن‌ها را برای ادامه درمان به بیمارستان شهید مطهری تهران منتقل کردیم، اما متأسفانه همه یکی از پس از دیگری فوت شدند. علی برادرزاده‌ام همان صبح روز شنبه فوت شد، برادرزاده دیگرم روز بعد و برادرزاده علی هم یک روز بعد‌تر فوت شدند. رضا برادرم همچنان با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد و ما امید داشتیم به خاطر همسر و دختر ۱۲ ساله‌اش که برای او بی‌تابی می‌کردند، زنده بماند، اما او هم دوری فرزندانش را تاب نیاورد و درست در هفتمین روز مرگ فرزندانش روی تخت بیمارستان به کام مرگ رفت و اینگونه داغ دیگری بر دل ما نشست.»

وی ادامه داد: «برادرم در بیمارستان به من گفت که آن روز همراه فرزندانش برای انجام کار و تفریح به باغ رفته بودند که برادرزن پسرش با صبحانه از راه می‌رسد. پس از این برادرم کتری آب را روی پیک‌نیک می‌گذارد تا چایی درست کند و باهم صبحانه بخورند، اما پیک‌نیک به خاطر نشتی گاز که آن‌ها متوجه نبودند، ناگهان منفجر می‌شود و آن‌ها را می‌سوزاند.»

مرد داغدیده در پایان گفت: «ما داغ بزرگی را تجربه کرده‌ایم و این روز‌ها ما و خانواده برادرم اصلاً حال خوبی نداریم و از مردم می‌خواهیم برای ما و خانواده برادرم دعا کنند.»
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار