سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: در ابتدای این نشست دکتر حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین ضمن پاسداشت شهادت ادواردو آنیلی گفت: به جوانان توصیه میکنم داستان زندگی این شهید را بخوانند، زیرا به زیبایی روند ساخته شدن یک انسان توسط خدا را میبینند. اینکه چطور خدا او را برای خودش ساخت. افرادی که فطرت پاکی دارند مثل ادواردو بدون هیچ محرکهای تنها با خواندن چند آیه از قرآن ظاهری، قرآن باطنی خود را بیدار میکنند و آنیلی نوع اسلام آوردنش فطری بود.
در ادامه دکتر قدیریابیانه که سابقه دوستی با ادواردو آنیلی را داشته است، گفت: شاید اگر پدر و مادر ادواردو مسیحی و یهودی نبودند و او حقایق این دو دین را نمیدید، به اسلام گرایش پیدا نمیکرد؛ چراکه اسلام دین عقلانیت و استدلال است. به همین خاطر وقتی در کتابخانه دانشگاه چشمش به قرآن افتاد و آن را خواند، فهمید نمیتواند کلام بشر باشد.
ابیانه در ادامه افزود: در دین یهود ازدواج با غیریهودی امکان ندارد مگر اینکه طرف مقابل قدرت داشته باشد. برای همین مادر ادواردو با آنیلی که صاحب قدرت و ثروت بود، ازدواج کرد. بعد از این ازدواج آمار مرگومیر آنیلیها بالا رفت تا مدعیان ارث افسانهای کمتر شوند. وقتی هم که متوجه شدند ادواردو مسلمان شده است، او را تحت فشار قرار دادند که از دینش برگردد، حتی در اواخر عمر در خانه خودش حبس شده بود و خدمتکار اجازه داشت درصورت بیرون رفتن از خانه او را کتک بزند. وقتی نتوانستند به هیچ صورت او را منصرف کنند، حذفش کردند و گفتند خودکشی کرده است. خودش هم گفته بود من را میکشند و میگویند خودکشی کرده است.
الگوی ادواردو بچه حزباللهیها بودند
دکترعباسی نیز در ادامه گفت: این روند سلطه یهودیان بر قدرت و ثروت ریشه دیرینه دارد. ۵۰۰ سال پیش از زمانی که خانواده یهودی مدیچی به ونیز آمدند، کم کم چند بانک تأسیس کردند. به صورتی که به پاپ وام میدادند و بعد از مدتی خزانهدار کلیسای واتیکان شدند و اقتصاد را به دست گرفتند و تز جدایی دین از اقتصاد را بنا نهادند. بعد از آن یکسری هنرمند را اجیر کردند تا مجسمهها و تابلوهای عریان تهیه کنند و در کلیساها قرار دهند تا از این طریق تز جدایی دین از فرهنگ و اخلاق را کلید بزنند. سپس به ماکیاول پول دادند تا کتاب «شهریار» را بنویسد و تز جدایی دین از سیاست را مطرح کردند، لذا بعید نیست اگر میبینیم در خانواده آنیلی قدرت در دست خاندان مادر افتاد، ادواردو را حذف کردند و خواهرش را کنار زدند تا ثروت عظیم آنیلیها را به چنگ بیاورند. البته به غیر از پول، ارزش افزوده نهادهای اجتماعی اعتبار و اهمیت بیشتری دارد.
در ادامه قدیریابیانه هم یادآور شد: خیلیها میگویند ادواردو الگوی ماست، درحالی که الگوی او بچههای حزباللهی بودند. قدر زندگی در ایران را میدانست، چون زندگی در محیط غیراسلامی را تجربه کرده بود. قدر رهبری را میدانست، چون رهبران زیادی را دیده بود. قدر نظام جمهوری اسلامی را میدانست، چون از نظامهای حاکم آگاه بود. بعد از شهادتش گفتند خودکشی کرده و هنوز هم پرونده او بدون هیچ تحقیقی بسته است، چون میدانند به علت جایگاهی که داشت برای افکار عمومی کنجکاوی ایجاد میکرد.
مخالفت وزارت خارجه با پخش مستند ادواردو
ابیانه درباره موانع پخش مستند ادواردو آنیلی هم گفت: مرحوم کاسهساز تهیهکننده مستند ادواردو به من میگفت در داخل کشور برای پخش مستند تهدید شدم. وزارت خارجه نگران رابطه ایران و ایتالیا بود برای همین به رهبری نامه نوشتم و از ایشان اجازه گرفتم. ایشان پیشنهاد دادند اول به صورت خصوصی در جاهای مختلف پخش شود، بعد از آن تلویزیون نمایش دهد. وی در ادامه به سفرهای ادواردو به شبهقاره هند اشاره کرد و گفت: ادواردو برای تبیین اسلام و شناخت بیشتر به افغانستان، پاکستان و کشورهای منطقه ازجمله ایران سفر کرد. بعد از سفرش در میزگردی با ایگورمن خبرنگار تلویزیون، از اسلام دفاع کرد و بعدها ایگورمن نوشت: احساس میکنم ادواردو با دیدار آیتالله خمینی سحر شده بود.
رئیس اندیشکده یقین هم با بیان اینکه باید شهید آنیلی را الگوی جوانان در این دوره قرار داد، تأکید کرد: با الگو قرار دادن ادواردو میتوان بین سه دین اسلام، یهود و مسیحیت کار کرد تا مردم دنیا خودشان ببینند چرا چنین جوانی به اسلام روی آورد. ادواردو نماد و پرچم تبلیغ اسلام ناب محمدی است و باید او را به جوانان معرفی کنیم، آن هم در این بحبوحهای که رسانهها مصرفگرایی و تجملات را به خورد آنها میدهند و ذائقهسازی میکنند. این انسان بزرگ که فطرتاً اسلام را پذیرفته بود، برای معرفی به جوانان سلبریتیزده امروز بسیار مناسب است.