سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: اواخر سال ۶۶ موشکباران تهران به اوج خودش رسیده بود. قبل از آن هم تهران بمباران میشد، اما به شدت سال ۶۶ نبود. یادم است هربار که هواپیماهای دشمن برای بمباران شهر میآمدند، فریاد «خاموش کن... خاموش کن...» از کوچه و خیابانها شنیده میشد. این فریاد از مردم میخواست که چراغ خانهها را خاموش کنند مبادا خلبان بعثی روشنایی را ببیند و بمبهایش را روی خانهها خالی کند. اداره برق هم معمولاً با مردم هماهنگ بود و لامپ تیرهای چراغ برق را خاموش میکرد، اگر هم نمیکرد؛ جوانها با پرتاب لنگه کفش آن را خاموش میکردند!
در سال ۶۶ قضیه موشکباران با بمباران جنگندهها فرق میکرد. اغلب موشکها روزها روی خانهها میباریدند.
موشک دیگر خلبان نداشت که چراغ روشن را ببیند و بمبش را خالی کند. نقطهزن هم نبود که بگوییم حتماً به هدف مورد نظر برخورد میکند. از طرفی بعثیها هم افرادی نبودند که برایشان مکان نظامی و غیرنظامی فرقی بکند. ما که آن زمان سن و سال زیادی نداشتیم، خیلی وقتها موشکها را روی آسمان به همدیگر نشان میدادیم و تا چشم کار میکرد آن را تعقیب میکردیم. بعد اگر نزدیک محلهمان فرود میآمد، صدای انفجار ما را به خودمان میآورد و انگار تازه به ذهنمان میرسید که این موشک وسیله بازیمان نبود و وسیله کشتار بود!
نمیدانم شاید، چون بچه بودم این تصور را از آن روزها دارم که مردم از موشک و بمباران نمیترسیدند. موقع بمباران و خاموشی، مردم همگی به کوچه میآمدند و رد گلولههای رسام پدافند هوایی را به همدیگر نشان میدادند و بعد که آژیر سفید زده میشد، تا ساعتی همچنان در کوچه میماندند و با همدیگر آخرین اخبار روز را تجزیه و تحلیل میکردند. ما بچهها هم که دور هم جمع میشدیم و بازیهای خلال روز را مجدداً تکرار میکردیم.
من ندیدم کسی از بمباران خیلی وحشت کند. شاید جو دهه ۶۰ اینطور ایجاب میکرد یا مردمی که خیلی از جوانهایشان را برای جنگ به جبههها میفرستادند، پی همه چیز را به تن مالیده بودند و روحیهشان را در بمبارانها حفظ میکردند. عاقبت موشکباران سال ۶۶ به تعطیلی مدارس کشید. مثل الان که در دوره کرونا بچهها کلاس آنلاین دارند، آن زمان از طریق تلویزیون بچهها کلاسهای عقبمانده را جبران میکردند.
نوروز سال ۶۷ طولانیتر از هر زمان دیگر بود، تا زمان برقراری آتش بس موشکی، تعطیلات نوروزی همچنان ادامه یافت و با برقراری آتش بس دوباره به مدرسه برگشتیم. خاطرات آن روزها هیچ وقت فراموش نمیشوند.