سرویس سیاست جوان آنلاین: کمتر از یک ماه پیش مجلس شورای اسلامی طرحی را تحت عنوان «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» به قانون تبدیل کرد که با واکنش منفی مقامات ارشد دولت تدبیر و امید مواجه شد و در همان ساعت نخست تصویب این قانون رئیسجمهور، سخنگوی دولت، وزیر امور خارجه و سایر مقامات دولتی از مفاد آن انتقاد کردند. دولتمردان همچنین زمان تصویب چنین قانونی را زیر سؤال برده و از لزوم صبوری بیشتر حاکمیت در برابر نقضهای مکرر برجام توسط طرف غربی سخن به میان آوردند. «تعیین ضربالاجل» توسط مجلس شورای اسلامی برای اجرای تعهدات توسط کشورهای اروپایی نیز محور دیگر حملات به نظام و مجلس شورای اسلامی بود. اینها در حالی است که نقشآفرینی مجلس در این باره توانسته تا حدودی محاسبات طرف غربی را دچار تغییر کرده و رویه زیادهخواهی آنها را به میزان محسوسی کاهش دهد.
سیاستمداران حامی دولت با تأکید بر ضرورت استمرار روند گذشته در قبال دولتهای غربی که وجه ثابت آن چشمپوشی در مقابل نقض برجام و عدم اجراییکردن تعهدات مندرج در توافق هستهای است، قانون مجلس را عاملی برای تشدید گرانی و تورم و رکود میدانستند.
روزنامههای وابسته به دولت که همواره از ضرورت انفعال در برابر غرب سخن به میان میآورند نیز طی بیست و چند روزی که از مصوبه مجلس گذشته، تلاش کرده تا با ادبیات گستاخانه مجلس را متهم به جناحگرایی و تخاصم با دستاوردهای دولت کند. به عنوان نمونه روزنامه شرق در یکی از یادداشتهای خود در این باره مینویسد: «توجه به شعارها و عملکرد رئیس مجلس یازدهم و همراهان وی نشان میدهد هدفشان همان اهداف معروف به دلواپسی مرتبط با برجام در گذشته است. ادامه گلآلود ماندن آب و ماهیگیری سیاسی بهجای رفع تحریمها، در این مواضع دیده میشود.» این روزنامه در بخش دیگری از این یادداشت مینویسد: «در هر حال چنانچه این موضوع تحقق یابد و ایران از برجام خارج شود، دولت سیزدهم به ریاست یک نظامی یا هر شخص دیگری که مورد حمایت مجلس یازدهم باشد، چیزی روی میز مذاکره نخواهد داشت و بازنده بازی دور جدید هر نوع مذاکره با امریکا و متحدانش خواهد بود. در مدت تعیینشده در قانون مورد بحث به دلیل اینکه هنوز دولت بایدن به طور کامل مستقر نشده است، تحریمها لغو نخواهند شد. از سوی دیگر کشورهای اروپایی عضو برجام و چین و روسیه هم منتظر خواهند ماند تا دولت بایدن کاملاً مستقر شود و بعد با همراهی دولت بایدن برای اجرایی شدن یا نشدن برجام اقدام و عمل کنند.»
طرف غربی برجام ناچار به تجدیدنظر در سیاست خود علیه ایران شد
در همین زمینه ابوالفضل عمویی با اشاره به تأثیر قانون مجلس در نوع رفتار و تصمیمگیریهای طرف مذاکرهکننده با ایران، گفت: قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها با رویکرد وادارسازی کشورهای غربی و تجدید نظر در سیاست خارجی آنها علیه ایران تنظیم شد. این قانون سازمان انرژی اتمی را مکلف میکند برنامه هستهای کشورمان را در راستای اهداف صلحآمیز تقویت کرده و کشورهای غربی را نیز وادار میکند برای دسترسی به مراکز هستهای ایران، اقداماتی در راستای کاهش تحریمها داشته باشند.
وی در گفتگو با خانه ملت افزود: از واکنشهای خارجی که بعد از تصویب قانون راهبردی لغو تحریمها در مجلس گرفتیم متوجه میشویم این قانون اثر خود را در حوزه بینالمللی گذاشته و طرفهای غربی را مجبور به تجدیدنظر در سیاستهای خود کرده است. مذاکرات راهبردی درباره افزایش زمان محدودیتهای برجامی و مذاکرات منطقهای با ایران از جمله مواردی است که کشورهای غربی در پی تصویب قانون مجلس، در آن تجدیدنظر کردهاند.
وی همچنین تأکید کرد: آخرین دور مذاکرات وزرای خارجه کشورهای گروه ۱+۴ نشان میدهد سیاست مجلس، آنها را وادار کرده از پیششرطهای خود دست بردارند و گزارش رسانههایی مثل گاردین نشان میدهد آنها در مرحله اول از پیششرطها و ادعاهای خود دست کشیدهاند بنابراین معتقدیم اجرای این قانون مسیر تحقق اهداف ملت ایران را بیش از پیش ادامه خواهد داد.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: در حال حاضر شاهد نشانههایی در تغییر رویه اروپاییها هستیم، اما با خواستههای ما فاصله دارد بنابراین مجلس با قدرت پیگیر اجرای قانون راهبردی لغو تحریمها خواهد بود.
سانسور تکرار شروط ترامپ توسط بایدن
موازی با حمله به مصوبه مجلس، موضعگیری ضدایرانی جو بایدن نیز مورد سانسور قرار میگیرد به ویژه آنجایی که رئیسجمهوری آتی امریکا از ضرورت الحاق موضوعات منطقهای و موشکی به برجام سخن به میان میآورد؛ تا جایی که رئیسجمهور کشورمان در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران از بیان شروط جدید جو بایدن اظهار بیاطلاعی مطلق میکند.
بایدن در مصاحبه با نیویورک تایمز درباره موشکهای نقطهزن ایران و اتهامزنی به این کشور برای صادرات آن گفت: «ببینید، صحبتهای زیادی درباره موشکهای نقطهزن وجود دارد و مسائل دیگری که برهمزننده ثبات منطقه هستند، اما واقعیت این است که بهترین راه برای دستیابی به نوعی ثبات در منطقه پرداختن به برنامه هستهای است. بر اساس نتیجهگیری که با متحدان و شرکایمان کردیم، ما قصد داریم وارد مذاکرات شویم و از توافقات تبعیت کنیم تا بتوانیم محدودیتهای هستهای ایران را تقویت و تمدید کنیم و نیز به برنامه موشکی آن بپردازیم.»
علاقه معنادار کنگره به برجام
از آن سو، دموکراتهای امریکا نیز همانند بخش قابل توجهی از جمهوریخواهان، فهم خوبی از برجام و مفاد آن داشته و تمایل دارند دولت بایدن از فرصت باقی مانده تا انتخابات ۱۴۰۰ کشورمان، رویه قدرشناسی را در پیش گرفته و به برجام بازگردد. رویترز روز گذشته در همین باره نوشت: «۱۵۰ نماینده دموکرات کنگره امریکا در نامهای به جو بایدن، حمایت خود را از برداشتن «گامهای ضروری دیپلماتیک» برای «بازگرداندن محدودیتهای برنامه هستهای ایران» و بازگشت «هر دو کشور ایران و امریکا» به توافقنامه هستهای به عنوان «نقطه آغاز مذاکرات بیشتر» اعلام کردند.» این رسانه امریکایی در ادامه نوشت: «آنها با اشاره به مسئله ایران نوشتهاند: «ما معتقدیم دیپلماسی بهترین راه برای متوقف کردن و معکوس کردن برنامه هستهای ایران، کاهش تنشها در منطقه و تسهیل مشارکت دوباره کشورمان در جامعه بینالمللی است. نمایندگان دموکرات کنگره امریکا همچنین افزودند: نتیجه کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ، رها شدن برنامه هستهای غیرقانونی [صلحآمیز]ایران است، و مقابله با سایر رفتارهای تنشزای ایران نیز به طور مؤثری ناکام مانده و احتمال رویارویی و درگیری خشونتآمیز را به شدت افزایش داده است.»
درخواست اعضای کنگره در حالی است که نشریه امریکایی فارین پالیسی در مطلبی با عنوان «فشار حداکثری؛ دستاورد حداقلی از فاقد اثر بودن اقدامات ضدایرانی دولت ترامپ» نوشت و تلویحاً از ضرورت احیای رابطه دوستی و شخصی دولتمردان بایدن با چهرههای شناخته شده دولت فعلی کشورمان سخن به میان آورده است. رویترز در ادامه نوشت: «سال ۲۰۲۰ دولت ترامپ با تشدید کارزار فشار حداکثری علیه ایران، فشار فزایندهای بر اقتصاد ایران وارد کرد، اما در جلوگیری از پیشرفت توانایی ایران در توسعه برنامه هستهای توفیق اندکی داشت. در همین حال، تلاشهای مداوم واشنگتن برای تخریب برجام، امریکا را از نظر دیپلماتیک در سازمان ملل منزوی کرد.»
آنچه برای دولتمردان و به صورت کلی طیف غربزده دارای اهمیت وافر میباشد این است که هیچ گزندی به برجام به عنوان الگوی تمامعیار «عادیسازی روابط با امریکا» وارد نشود و در صورت واگذاری قدرت به جریان رقیب در انتخابات سال آینده، کشور همچنان در ریل واگذاری یکطرفه امتیازات به غرب قرار بگیرد تا در زمان مناسب بستر تعمیم برجام به مباحث موشکی و منطقهای نیز فراهم شود. غربزدهها میدانند که مخدوش شدن الگوی انفعال در برابر غرب، میتواند به منزله هدررفت سالها تلاش و پافشاری برای عدول از گفتمان انقلاب اسلامی در عرصه سیاست خارجه باشد و عملاً فرصت پیش آمده در سالهای اخیر دیگر تکرار نشود؛ و این به معنای پایان مشروعیت غربزدگی در داخل در سطح حاکمیتی قلمداد شود که خود مرگ یک جریان سیاسی لقب خواهد گرفت.