سرویس ورزشی جوان آنلاین: ۲۰ سال از اولین دوره لیگ برتر فوتبال میگذرد، ولی امکاناتمان نسبت به گذشته پیشرفتی نداشته است. اگر در لیگ آزادگان نگران آبگرفتی زمینهای خاکی بودیم، حالا باید حواسمان را جمع کنیم تیمها در باتلاق چمنهای مصنوعی غرق نشوند!
البته فصل سرما تازه شروع شده و از این پس باید منتظر رؤیت بازیهای بیشتری در زمینهای گلی و چالههای آب باشیم.
بارش باران در شمال کشور امری عادی است و اتفاقاً کشاورزان این خطه از نزولات آسمانی حسابی خوشحال میشوند. این وسط فقط فوتبالیستها هستند که ضرر میکنند، البته نه از باران رحمت، بلکه از بیکفایتی مدیرانی که سالهاست دم از حرفهای شدن و ستارهدار شدن فدراسیون میزنند، اما از ساخت، تجهیز و تأمین امکانات حداقلی ورزشگاهها عاجزند. ورزشگاهی که تیم نساجی در آن بازی میکند کیفیت لازم را برای برگزاری یک بازی در سطح محلات هم ندارد، اما از بد روزگار این تیم لیگ برتری گزینه دیگری برای پذیرایی از حریفانش ندارد و تیمهای رقیب تحت هر شرایطی باید با چالهچولهها و گودالهای موجود در زمین کنار بیایند. اگرچه سرخپوشان معتقدند از بازی در این شرایط ضرر کردهاند، ولی باران قائمشهر و باتلاق حاصل از آن باعث شد واقعیتهای فوتبال ما و شعارهای پوچ آقایان دوباره عیان شود.
در باب چرایی به وجود آمدن استخر گلولای ورزشگاه نساجی مسائل مختلفی مطرح شده از جمله اینکه مسئولان ورزشگاه به دلایل نامعلومی زمین را با کاور نپوشانده بودند. اتفاقی که قبلاً در فوتبال کشورمان بارها رخ داده و هیچ مقام مسئولی برای این اهمالکاری متداول توضیحی ارائه نکرده است. منتها در این گزارش بحثمان بر سر نداشتن یک ورزشگاه مجهز و استاندارد است. اینکه چمن مصنوعی ورزشگاه نساجی آنگونه دچار آبگرفتگی شده بود که با بیل و پارو هم نمیشد آن را جمع کرد، حکایت از فاجعهای عمیق دارد. سالهاست که همه با حسرت از پیشرفت روزافزون کشورهای همسایه در باب تجهیزات ورزشی حرف میزنیم، حتی برای برپایی اردوهای خارجی نیز همین کشورها گزینه اولمان هستند و با افتخار از ورزشگاههای مجهزشان تعریف میکنیم، اما متأسفانه قدمی برای بهبود کیفیت امکانات داخلی برنمیداریم!
کمکاری، سوءمدیریت و بیبرنامگی در ساخت و تجهیز زیرساختهای ورزشی به امروز و دیروز خلاصه نمیشود، بلکه سالهاست که شعارهای زیادی در مورد تأسیس ورزشگاهها و سالنهای جدید، آن هم با استانداردهای روز دنیا میشنویم که یا عملی نمیشوند یا در حد بریدن روبان و گرفتن عکس یادگاری پیش میروند. طی این سالها ساخت و سازهای زیادی انجام شده و همچنان هم ادامه دارد. حاصل این برنامهریزیها و بودجه هنگفتی که از بیتالمال هزینه شده، چیزی نبوده جز افتتاح با تأخیر ورزشگاههایی که هنوز هم نواقص زیادی دارند و بهرغم شکل ظاهریشان فاقد استانداردهای لازم، حتی برای میزبانی بازیهای داخلی هستند. استادیوم پارس شیراز بعد از افتتاح دوباره تعطیل شده، نقش جهان اصفهان بعد از دو دهه همچنان کامل نشده و ایرادات زیادی دارد یا همین ورزشگاه آزادی تهران که برای میزبانی فینال آسیا به صورت اضطراری و شبانهروزی برخی از نواقصش برطرف شد، اما آیا ورزش ایران لیاقت این را ندارد که ورزشگاههایی در شأن نام کشورمان داشته باشد تا قهرمانانش با حسرت و افسوس از امکانات دیگر کشورها حرف نزنند؟! متولیان این مسئله وزارت ورزش، سازمان تجهیز و توسعه و در بخش کلانتر دولت است که متأسفانه ناکارآمدی مدیران و بیبرنامگیها در ادوار مختلف اجازه تحقق این خواسته را نداده است.
خوشخیالی و فریب افکار عمومی دو فاکتوری است که مدیران فوتبالی ما به خوبی از آنها بهره میبرند و در مواقع لزوم با همین دو فاکتور به اهدافشان میرسند. با وجود این دیدار جنجالی نساجی - پرسپولیس زودتر از آنچه تصور میشد دست آقایان را رو کرد. اینکه فقط شعار بدهیم و کار نکنیم، موضوعی بود که خیلی پیش از این باید عیان میشد و حالا بارش رحمت الهی آن را عیان کرده است. حالا این سؤال در اذهان شکل گرفته که چطور در فوتبالی که به اسم حرفهای بودن میلیاردمیلیارد خرج میشود آب جاری شده در زمین به جای سیستمهای تخلیه با تی، پارو و سطل خالی میشود؟ سؤال مهمتر هم اینکه نقش آقایانی که ادعای فدراسیون چند ستاره را داشتند و مدام پز آن را در جواب انتقادات میدادند در این میان چیست؟
بازی نساجی و پرسپولیس تمام شد، اما نه بارش باران تمام میشود و نه میزبانیهای نساجی از بقیه تیمهای لیگ برتری، ضمن اینکه زمین نساجی امروز در دید همه است، اما این اتفاق ممکن است در هر ورزشگاه دیگری هم رخ دهد. پس خواهشاً ادعای حرفهایگری را کنار بگذاریم و قدری بیشتر کار کنیم تا کمتر شاهد صحنههای گلبازی در زمین فوتبال باشیم.