کد خبر: 1034065
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۹ - ۲۳:۳۲
پسر معتاد وقتی مادرش خودرواش را به او نداد او را به قتل رساند و با اداره پلیس تماس گرفت و مدعی شد مادرش به خاطر بیماری فوت کرده است.
سرویس حوادث جوان آنلاین: ساعت‌۱۳:۳۰ بعد‌از‌ظهر روز دوشنبه‌۱۵‌دی مردی با اداره پلیس تماس گرفت و گفت مادر سالخورده‌اش به خاطر بیماری در خانه‌شان حوالی محله خانی‌آباد در جنوب تهران فوت کرده است.

با اعلام این خبر تیمی از مأموران کلانتری‌۱۵۲ خانی‌آباد به آدرسی که تماس گیرنده اعلام کرده‌بود اعزام شدند. مأموران پلیس در محل حادثه داخل پذیرایی خانه‌ای در طبقه همکف ساختمان مسکونی با جسد زن ۷۹‌ساله‌ای روبه‌رو شدند که بررسی‌های ابتدایی حکایت از آن داشت وی به خاطر بیماری فوت کرده‌است. در حالی که زن فوت شده هیچ آثار زخمی روی بدن نداشت مأموران متوجه لکه‌های خونی روی فرش‌های خانه شدند که تازه به نظر می‌رسید. از سوی دیگر مأموران مشاهده کردند که پسر زن فوت شده که موضوع را به مأموران پلیس خبر داده قسمتی از دست و قسمتی از گردنش را با پارچه‌ای پوشانده است. مأموران که به موضوع مشکوک شده‌بودند، حادثه را به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اعلام کردند و وی نیز دستور بازداشت پسر زن فوت شده را صادر کرد و خودش همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شد.

هوشیاری بازپرس

تیم جنایی در نخستین گام در تن‌پیمایی از پسر ۴۳‌ساله زن فوت شده که همایون نام دارد با آثار خراشیدگی‌هایی روی گردن و دست او روبه‌رو شدند که مشخص بود به تازگی زخم شده است.

از سوی دیگر مأموران در بررسی سوابق همایون دریافتند وی معتاد به مواد مخدر است و سابقه خرید و فروش مواد و اعتیاد نیز دارد. همچنین در تحقیقات میدانی همسایه‌ها اعلام کردند که زن فوت شده همیشه با همایون مشاجره لفظی و درگیری داشته است و لحظاتی قبل هم صدای درگیری آن‌ها را شنیده‌اند.

در چنین شرایطی که به نظر می‌رسید مرگ زن فوت شده مشکوک است تیم جنایی به تن پیمایی جسد زن سالخورده پرداختند که روی گردن او متوجه آثار کبودی تازه‌ای شدند. همچنین مأموران پلیس آگاهی با آثار کبودی کهنه‌ای هم روی بدن زن فوت شده روبه‌رو شدند که نشان می‌داد وی مدتی قبل هم مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.

بدین ترتیب تیم‌جنایی از همایون به عنوان مظنون به قتل مادرش تحقیق کردند، اما وی منکر دست داشتن در مرگ مادرش شد. وی در ادعایی گفت: مادرم پیر و بیمار بود که ناگهان حالش بد شد و نفسش بند آمد. آنقدر شوکه شده بودم که با چاقویی خودم را زخمی کردم و بعد هم شروع به داد و فریاد کردم که همسایه‌ها فکر کردند من با مادرم درگیر شده‌ام.

در حالی که متهم قصد داشت با تناقض‌گویی مأموران پلیس را فریب دهد، قاضی محمد وهابی دوباره از وی بازجویی کرد که این بار متهم وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد به قتل مادرش اعتراف کرد.

همایون صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و پس از اعتراف به قتل برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

گفتگو با متهم

همایون سابقه داری؟

من فقط سابقه اعتیاد دارم. چند سال قبل از طریق دوستان ناباب معتاد شدم و الان هم همین اعتیاد مرا قاتل مادرم کرد.

یعنی به خاطر اعتیاد به مواد مخدر مادرت را به قتل رساندی؟

نه، البته موضوع درگیری ما اعتیادم نبود هر چند که به خاطر اعتیادم گاهی هم با مادرم مشاجره لفظی داشتم، اما روز حادثه به خاطر ماشین درگیر شدم که ریشه آن به اعتیادم بر می‌گشت.

توضیح بده.

مادرم یک خودروی پژوی سواری داشت که در اختیار برادرم قرار داده بود و او هم با آن کار می‌کرد. او به خاطر اینکه معتاد بودم ماشینش را به من نمی‌داد. من گاهی از مادرم می‌خواستم خودرواش را ساعتی یا چند روزی در اختیار من قرار دهد تا با دوستانم به تفریح بروم. حتی به او گفته بودم که اگر خودرواش را به من بدهد با آن کار می‌کنم، اما او به من اعتماد نداشت، چون من معتاد بودم. هر زمانی که من از او خودرو می‌خواستم با هم مشاجره لفظی می‌کردیم و در نهایت هم خودرواش را به من نمی‌داد و روز حادثه هم به خاطر همین موضوع با هم درگیر شدیم.

درباره روز حادثه توضیح بده.

روز حادثه هم دوباره از مادرم خواستم که ماشین را به من بدهد، اما او قبول نکرد. هر چقدر اصرار کردم فایده‌ای نداشت تا اینکه عصبانی شدم و با چاقو خود زنی کردم، اما باز هم فایده‌ای نداشت که با هم درگیر شدیم. یک لحظه گلوی او را گرفتم و فشار دادم و بعد روی مبل او را پرت کردم که دیدم صورتش کبود شد و فوت کرد. من قصد قتل مادرم را نداشتم و فقط یک لحظه عصبانیت باعث شد که با او درگیر شوم و اصلاً فکر نمی‌کردم که او فوت کند.

چرا به مأموران دروغ گفتی؟

من خیلی ترسیدم که تصمیم گرفتم با اداره پلیس تماس بگیرم و ادعا کنم که مادرم به خاطر بیماری و کهولت سن فوت کرده است، اما فکر نمی‌کردم که بازپرس دست مرا رو کند.

حرف آخر.

خیلی پشیمانم و ای‌کاش آن لحظه از خانه بیرون می‌رفتم تا الان مادرم زنده بود. شرمنده خانواده‌ام شدم.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار