سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: در جهان امروز سبک زندگی (Lifestyle) بسیار مهم شمرده میشود؛ مجموعهای از منشهای ذاتی ما و همچنین روشهایی که برای ادامه حیات برگزیدهایم. بحث سبک زندگی در بسیاری از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ایشان در مهر ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالی سؤالات مهمی را در این خصوص مطرح کردند و آسیب شناسی آنها را خواستار شدند. در پاسخ به این مطالبه اساسی هر هفته یکی از این سؤالات را مطرح کرده، به بررسی پاسخ خواهیم پرداخت. تاکنون به ۱۴ سؤال پرداختهایم و، اما پرسش بیست و پنجم: «تولید کیفى در بخشهاى مختلف، چقدر مورد توجه و اهتمام است؟»
دائم در فکر کیفیت دادن باشید
«دائم در فکر کیفیت دادن باشید. محکمکاری، استحکامکار و بالابردن کیفیت کار را مراقب باشید. یک کار اساسی باید به بهترین کیفیتها عرضه شود تا ماندگار باشد.»
این عبارت از بیانات مهم رهبر معظم انقلاب درباره اهمیت کیفیت و تولید کالاست. بحث توجه به کیفیت، به ویژه در شرایطی که کشور ما از جهت اقتصادی نیازمند تولید و خودکفایی است، بسیار مهم و پیشبرنده است. آنچه ضرورت سیاستگذاریهای شایسته را دوچندان میکند توجه به فرصتها، تهدیدها، کاستیها و محدودیتهایی است که ملت ما در مسیر شکوفایی اقتصادی با آنها روبهروست. بدیهی است امکان طرح همه مباحث در این مجال فراهم نیست، اما...
آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید
ایران و تولید کالاهای بینظیر
برخی از اجناس و کالاهای ایرانی نه تنها در ایران که در دنیا عنوان برترینها را به خود اختصاص دادهاند. فرش ایرانی، زعفران ایرانی، پسته ایرانی، برنج ایرانی و... از آن جمله هستند. به گونهای که برخی کشورها مارک ایرانی بر این قبیل اجناس خود زده و در سطح بینالمللی با قیمتهای گزاف میفروشند. بدیهی است که ما برای فروش این قبیل اجناس نیاز به تبلیغ نداریم و مردم در مقام ارزشگذاری به هیچ وجه کالاهای خارجی را جایگزین آنها نمیکنند! چه اتفاقی افتاده است که این قبیل کالاها با «برند ایرانی» مطرح شدهاند؟ چرا سایر محصولات ما چنین نیستند و چه کنیم که این اتفاق مبارک در زمینههای دیگر نیز تعمیم و گسترش یابد؟
اینها سؤالاتی است که باید در پی پاسخ مناسب برای آنها باشیم. ارائه راهکار برای حل هر مسئله زمانی محقق میشود که همه زوایای آن مورد توجه قرار گیرد. من تلاش میکنم به اجمال برخی از ابعاد بحث حاضر را موشکافی کنم.
نقش کاستیها در بازدارندگی
ما در راه تولید کیفی کالای ایرانی با کمبودها و کاستیهای متعددی دست به گریبانیم. در این خصوص میتوان به سهل انگاری اشاره کرد که یکی از خصیصههای اخلاقی نادرست ماست. ما اغلب مسئولیت کار خویش را به عهده نمیگیریم و از زیر بار آن شانه خالی میکنیم. بله، ممکن است شما شخصاً اینگونه نباشید، ولی جامعهشناسان معتقدند وقتی فراگیری یک پدیده اجتماعی مرز ۲۵ درصد را رد کند، آن پدیده امری فراگیر تلقی میشود. چون از آن پس با سرعتی بیشتر گسترش خواهد یافت. مثال بارز آن رویکرد مثبت مردم به بستن کمربند ایمنی است. کاستی دیگر آنکه منافع شخصی ما بر منافع ملیمان ترجیح دارد. این امر اطلاق ندارد، اما همگانی است. نمونه دانهدرشت آن پدیده «سلطان سکه» است که چندی پیش خبر آن درصدر اخبار قرار داشت. کسی که دو تن سکه در اختیار داشته و ذرهای از اینکه اقتصاد کشور و معیشت مردم از این رهگذر آسیب میبیند، هراسی به دل راه نمیدهد.
کاستی دیگر نداشتن نظارت کافی بر ارتقای کیفیت است. ما در اجرای طرح «اقتصاد مقاومتی» بیش از آنکه به تولیدکننده سفارش کنیم کیفیت کالای خود را بالا ببرد به مصرفکننده تأکید میکنیم، کالای ایرانی بخرد. در حالی که اگر کیفیت ارتقا یابد، مشتری به کالا روآورده و این خود موجب رشد فزاینده تولید میشود. حمایت از کالای ایرانی ناظر بر همه بخشهاست.
وقتی نظارت وجود داشته باشد و متخلفان به مجازات قانونی خود برسند، جرئت تخلف از مردم گرفته خواهد شد و بدین ترتیب فساد اقتصادی ریشهکن میشود. چرا با مفسدان اقتصادی مسامحه میشود؟ چرا آنان به مردم معرفی نمیشوند و روند مجازات آنها این همه طول میکشد؟ ممکن است دستگاه قضا برای این سؤالات پاسخهای اقناعکننده داشته باشند، اما مردم در جریان این پاسخها نیستند. اینها بخشی از کاستیهایی است که در مسیر تولید کیفی کالای ایرانی به چشم میخورد. در اینجا هم مردم مقصرند و هم دولت؛ زیرا عزم و اراده عمومی است که بهبود چنین شرایطی را رقم میزند.
راهکارهایی برای ارتقای کیفیت
وجود کاستیها باعث نمیشود که ما از فرآیند ارتقای کیفیت دست شسته و به حداقلها بسنده کنیم. در این بخش به برخی از راهکارهای تولید کیفی اشاره میکنیم:
* مسئولان خود به میدان آمده، پیشقراول استفاده از کالاهای باکیفیت داخلی شوند.
*صداوسیما، رسانهها، شبکههای اجتماعی و... دست به دست یکدیگر داده، اجناس داخلی مرغوب را به مردم معرفی کنند.
* تمرکز رسانهها اعم از نوشتاری، گفتاری و مالتی مدیا (چند رسانهای نظیر گفتار، موسیقی، عکس، متن، انیمیشن، محیطهای تعاملی و...) بر نشان دادن موفقیتهای اقتصادی باشد. باید کامیابیها برجسته شده، محور بحث و گفتگو قرار گیرند.
* الگوی برنج و زعفران و فرش و پسته ایرانی برای برندسازی سایر کالاها مورد توجه قرار گیرد. درآن موارد چه کردهایم که درخصوص دیگر کالاها نیز همان اقدامات را دنبال کنیم؟
* عزم خود را جزم کنیم که کالای بیکیفیت نخریم و در عوض از کالاهای مرغوب استقبال کنیم.
* به نیازها و مطالبات عمومی و همچنین ذائقه جامعه جهت پیشبرد روند تولید توجه جدی داشته باشیم.
* از دانشگاهها و به ویژه ظرفیت فکری پایانناپذیر استادان و دانشجویان نهایت بهره را ببریم.
* اگر کالای ایرانی با نمونه خارجی آن از جهت کیفیت برابری کرده یا حتی اندکی با هم متفاوتند، برای حمایت از کارگر ایرانی جنس داخلی بخریم.
* آموزش و فرهنگسازی مداوم جهت اعتلای فرهنگ خودی را مدنظر قرار دهیم.
* هرچند مدیریت اقتصادی کشور به مسئله رقابت وقعی نمینهد، خود رویکرد مناسبی به رقابت سالم داشته، از مزایای بیشمار آن استفاده کنیم.
* از ابزارهای جدید نظیر هشتگها برای حمایت از تولید داخلی و جنس مرغوب و باکیفیت استفاده کنیم.
* از شبکه تلویزیونی «ایران کالا» برای اطلاعرسانی و اطلاعگیری اجناس تولید داخل بهره کافی ببریم.
از دولتها چه کاری برمیآید؟
رویکرد دولتها باید توجه دائمی به رونق اقتصادی و تولید کیفی باشد. دولتها باید بستههای تشویقی و تنبیهی فراهم آورده و از آنها برای بهبود فضای کسب و کار استفاده کنند. دولتمردان اقتصادی باید تجربه اقتصادی کشورهای موفق نظیر مالزی، ترکیه، ژاپن و... را مورد بررسی قرار داده، بومیسازی کنند. به عنوان مثال برخی کشورها برای حمایت از تولید داخلی سر راه ورود برخی کالاهای خارجی (نظیر کالاهای چینی) تعرفههای سنگین قرار میدهند. این باعث میشود تولیدکننده داخلی جان گرفته و یک شبه به خاک سیاه کشیده نشود. لزوم از بینبردن رانتها و امتیازات اقتصادی به نورچشمیها، ضرورت جلوگیری از واردات بیرویه و غیرضرور، لزوم برقراری ثبات اقتصادی برای امنیت سرمایهگذار خارجی و ضرورت حمایت از کالاهای مرغوب داخلی از اقدامات دیگری است که لازم است به صورت عاجل به آنها پرداخته شود. همچنین حمایت دولتها باید مصروف رونق بیشتر کارگاهها و مشاغل خرد باشد. کارگاههایی که اگر نضج گرفته، مورد عنایت واقع شوند، هم برای مردم سودمند است و هم به فضای رقابت اقتصادی کمک میکنند. چندی پیش با مجله «منهای نفت» برخورد کردم که از سوی سازمان بسیج سازندگی چاپ و منتشر میشود. هدف دستاندرکاران «منهای نفت» آن است که فعالیتهای اقتصادی مثمرثمر را در گوشه و کنار کشور جستوجو کرده و جهت الگوسازی به سایرین معرفی کنند. در هر شماره از این مجله بیش از ۱۰ فعالیت اقتصادی مردمی معرفی و ترویج میگردد. حمایت بیچون و چرا از این قبیل مشاغل وظیفه قطعی و دائمی دولتهاست.
* عضو هیئت علمی
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی