سرویس سیاست جوان آنلاین: روز یکشنبه این هفته سالگرد ترور شهیدمسعود علیمحمدی از دانشمندان هستهای کشورمان در سال ۸۹ بود. اگرچه این ترور در میان ماجراهای پر پیچ و خم برنامه هستهای کشورمان گم شد، اما تکرار آن در مورد شهیدمحسن فخریزاده در آذرماه سالجاری یادآور این نکته مهم است که چگونه این ابزار همچنان روی میز است.
ابزاری که در قالب آنچه نام عملیات پنهان روی آن مینامند، در قالبهای عملیاتی مختلف علیه برنامه هستهای کشورمان به کار گرفته شده و بر عکس سالهای پیش دشمن اصراری ندارد که حتی آن را پنهان کند، بلکه به صورت غیرمستقیم و از طریق رسانههای خود آن را بهعنوان افتخاری برای خود ذکر میکند.
فروش قطعات تقلبی برای متوقف کردن ایران
سابقه عملیات پنهان علیه زیرساختهای هستهای کشورمان تنها محدود به ماجرای ترورها و بمبگذاریهای آشکار نمیشود، بلکه براساس اسناد منتشر شده از سالها قبل، دستگاههای اطلاعاتی کشورهای غربی در حال خرابکاری و مانعتراشی بر سر پیشرفتهای علمی کشورمان هستند.
براساس اسناد منتشر شده، سازمان اطلاعات مرکزی امریکا در سال ۲۰۰۴ عملیات گستردهای را با نام «مرلین» علیه برنامه هستهای کشورمان آغاز کرد. هدف از این برنامه ارائه قطعات تحریمی و نقشههای گمراهکننده به منابع علمی کشورمان بوده است.
بهعنوان مثال آلیاژهای موردنیاز کشور در قالب شرکتهای کاغذی و با ناخالصیهای بالا به ایران تحویل داده میشد تا تجهیزات ساخته شده توسط ایران دچار مشکل شود. دامنه این عملیات آنچنان گسترده بود که یک واحد ویژه برای ساخت و توسعه این تجهیزات در داخل سازمانهای اطلاعاتی کشورهای غربی ایجاد شد و یک همکاری مشترک چندجانبه بین سرویسی به وجود آمد.
امریکاییها حتی برای متهم کردن ایران یک نقشه قلابی از ساخت سلاحهای اتمی پیشرفته را به طرف ایرانی تحویل دادند، اما با هوشمندی متخصصان کشورمان روشن شد که این نقشه جعلی بوده و گزارش آن به آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحویل داده شد.
با پیشرفت علمی ایران نهتنها این نقشه به تنهایی کارایی خود را از دست داد، بلکه ایران شروع به انتقال تجربیات خود در مقابله با این نقشه به سایر کشورها کرد. نمایشگاههای برپا شده از این تجهیزات قلابی نیز نشان میدهد که تا چه اندازه فناوری بالایی برای خرابکاری در تجهیزات ساخته شده به کار گرفته شده است.
اولین سلاح سایبری علیه ایران چگونه استفاده شد
استفاده از ویروسهای رایانهای نیز بخش پنهان دیگری از این نبرد مخفیانه برای ضربه زدن به ایران بوده است. براساس اطلاعات منتشر شده در مستند روز صفر که به نقل از عالیترین مقامات اطلاعاتی به ارائه گزارشی دراینباره میپردازد، ایده ضربه مخفیانه از طریق ویروسهای رایانهای برای اولینبار در سال ۲۰۰۷ در وزارت انرژی امریکا مطرح شد.
زمانی که آزمایشات صورت گرفته روی توربینها و ژنراتورهای بزرگ نشان داد که چند خط برنامه ویروسی به تنهایی میتواند یک سازمان بزرگ تجهیزاتی را نابود کند. در قالب همین هدف بود که برنامهای با نام المپیک کلید زده شد. برای این کار یک همکاری گسترده بین آژانس امنیت ملی امریکا و واحد جنگ سایبری سازمان اطلاعات ارتش رژیمصهیونیستی تعریف شد. این همکاری منجر به خلق اولین سلاح سایبری موسوم به استاکسنت برای حمله به زیرساختهای غنیسازی در ایران شد.
ویروس استاکسنت با دسترسی به تجهیزات کنترل صنعتی بدون هیچ ردپایی سبب اخلال در نحوه گردش ماشینهای غنیسازی ایران شده و بدون هیچ ضربهای آنها را منهدم میکرد. این ویروس در تابستان سال ۸۸ از طریق یک عامل نفوذی به تأسیسات هستهای ایران انتقال پیدا کرد و سبب شد تا صدها ماشین غنیسازی ایران از کار بیفتد.
البته در نهایت با همت متخصصان ایرانی این حمله در کمترین زمان ممکن دفع شد، اما در ادامه حملات اینچنینی به سایر زیرساختهای هستهای ایران نیز ادامه پیدا کرد. شاید مهمترین برنامه امریکاییها در این زمینه یک حمله سراسری به زیرساختهای هستهای ایران بود که قرار بود طی آن مهمترین تأسیسات زیربنایی ایران مود حمله قرار بگیرد. این حمله هیچگاه انجام نشد، اما به خوبی نشان داد که دامنه چنین حملاتی تا چه اندازه میتواند گسترده باشد. هنوز هم رسانههای غربی به این نکته اشاره میکنند که حملات سایبری همچنان یکی از گزینههای مورد علاقه رژیمصهیونیستی و امریکا برای حمله به زیرساختهای ایران است. البته در طول سالهای گذشته ایران توانمندی خوبی در مقابله با این حملات یافته و حتی به صراحت این نکته را مطرح کرده است که وارد کردن هر ضربهای به مقابلهبهمثل ایران در همان سطح خواهد انجامید؛ همانگونه برخی شیطنتهای رژیمصهیونیستی بیجواب باقی نمانده و رسانههای غربی نیز به آن اشاره کردهاند.
هدف دانشمندان ایرانی است
در این میان ترور دانشمندان هستهای ایران آشکارترین وجه حملات مستقیم به برنامه هستهای ایران است. برنامه ترور دانشمندان ایرانی به صورت منسجم در زمان ریاست «مایر داگان» رئیس وقت موساد در سال ۲۰۰۶ آغاز شد. هدف از این عملیات هم متوقف کردن برنامه هستهای ایران بدون نیاز به یک عملیات گسترده نظامی بود.
دراینباره نیز موساد از همکاری گسترده سایر دستگاههای غربی برای انجام این عملیات برخوردار بود. بهعنوان مثال رژیمصهیونیستی با استفاده از پوشش و نفوذ امریکا در گروهک منافقین به جذب مهرههای لازم برای انجام این عملیات پرداخته است.
همچنین امریکاییها پوشش لازم اطلاعاتی را برای عملیاتهای مختلف رژیمصهیونیستی در ایران فراهم ساختهاند، کمااینکه مقامات کشورمان بارها در مصاحبههای خود به این نکته اشاره کردهاند که مهرههای دستگیر شده اغلب اطلاعی از همکاری با رژیمصهیونیستی نداشتهاند.
البته چنین اقداماتی تنها محدود به ایران نبوده و رژیمصهیونیستی بارها از این ابزار در مقابل سایر کشورها نیز استفاده کرده است. بهعنوان مثال تنها در کشور عراق بین ۵۰۰ الی ۶۰۰ دانشمند هستهای، نظامی و شخصیتهای برجسته علمی ترور شدهاند. در همین رابطه، الجزیره در گزارشی که سال ۲۰۰۶ منتشر کرده است (و البته مدتی بعد از خروجی وبگاه آن حذف شد)، فاش میکند که امریکا با همکاری موساد ۵۳۰ دانشمند و استاد دانشگاه عراقی را ترور کرده است، بنا بر این گزارش که اولین بخش آن در سال ۲۰۰۵ و توسط مرکز اطلاعات فلسطین فاش شد، عوامل موساد با همکاری نیروهای امریکایی از آوریل ۲۰۰۳ کار شناسایی و ترور دانشمندان هستهای و چهرههای علمی مرتبط با برنامه نظامی این کشور را آغاز کردند. این گزارش که آن زمان برای رئیسجمهور وقت جورج بوش تهیه شده بود، از عملیاتی پرده برداشت که طی آن ۳۵۰ دانشمند و ۲۰۰ استاد دانشگاههای عراق کشته شدند. هدف از اجرای این ترورها، تهی ساختن عراق از دانشمندان هستهای و بیولوژی و اساتید مجرب دانشگاهها بود.
یکی دیگر از ابزارهای اصلی رژیمصهیونیستی برای کسب اطلاعات در مورد دانشمندان ایرانی و هدف قرار دادن آنها اطلاعات کسب شده از آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا پروژههای مشترک بود.
از همینرو رهبرمعظم انقلاب در سال ۹۴ و در جمع دانشجویان دانشگاه جامع امام حسین فرمودند: «همانگونه که قبلاً هم گفته شد، اجازه هیچگونه بازرسی از هیچیک از مراکز نظامی و همچنین گفتگو با دانشمندان هستهای و سایر رشتههای حساس و اهانت به حریم آنها داده نخواهد شد. من اجازه نخواهم داد که بیگانگان بیایند و با دانشمندان و فرزندان عزیز و برجسته این ملت صحبت و از آنان بازجویی کنند. دشمنپررو و وقیح، انتظار دارد ما اجازه دهیم آنها با دانشمندان و محققان ما درباره یک پیشرفت اساسی بومی و علمی گفتگو کنند، اما مطلقاً چنین اجازهای داده نخواهد شد.»
امریکای بایدن دوباره به سراغ ترور خواهد رفت
با در نظر گرفتن تمام این موارد میتوان گفت که استفاده از این ابزار به طور حتم هنوز روی میز کشورهای غربی و حتی رژیمصهیونیستی قرار دارد، به خصوص آنکه دولت بایدن و دموکراتها نیز نشان دادهاند که علاقه فراوانی به استفاده از این ابزار دارند.
تجربه ترور دانشمندان ایرانی نشان داده است که باید در دولت جدید امریکا به دنبال افزایش داراییهای هستهای کشورمان بود. البته ایران هم نشان داده که از توانمندی قوی برای تلافی هر اقدامی دراینباره برخوردار است و این همان نکتهای است که باید به دولت جدید امریکا یادآوری شود تا بار دیگر همانند دوران اوباما به دنبال استفاده از چنین ابزاری نباشد.