نه کوچکترین احترامی برای شعور مردم قائل هستند و نه ابایی از گفتن حرفهای خلاف واقعی دارند که خوب میدانند دیگر نمیتوان با آن موفق به فریب افکار عمومی شد! حرفهایی که پیشتر یکی از مربیان جنجالی لیگ که عادت دارد به شلوغبازی برای تغییر جو به سود خود و منحرف کردن ذهن مردم از اصل واقعیت مطرح کرده بود و حالا وزیر ورزش آن را به زبان میآورد، بیآنکه عین خیالش باشد که دیگر کمتر کسی فریب این بازیهای تکراری و نمایشهای نخنما شده را میخورد!
وزیر ورزش مدعی میشود که حداکثر هزینه ۱۶ تیم لیگ برتری فوتبال ایران یکهزار میلیارد تومان است که حتی یک ریال از این مبلغ نیز از بودجه دولتی پرداخت نمیشود و در هیچ عرصه دیگری نمیتوانید با یکهزار میلیارد تومان اوقات فراغت بالغ بر ۵۰ میلیون نفر را پر کنید و این مسئله را بیانگر ظرفیت بالای ورزش و اهمیت قابل توجه آن میخواند
صدالبته که ورزش سالمترین ابزار برای پر کردن اوقات فراغت جوانان است، اما نمیتوان گفت ارزانترین راه است، خصوصاً که این روزها چاپیدن جیب ملت به واسطه ورزش به امری عادی و البته هدف اکثر آنهایی تبدیل شده که وارد این عرصه میشوند تا رقمی کلان به جیب بزنند. در واقع بهتر آن بود که سلطانیفر به جای معرفی ورزش به عنوان ارزانترین ابزار پر کردن اوقات فراغت، ورزش را کوتاهترین راه برای پر کردن جیب دلالها میخواند که نه عواقبی برای آنها در پی دارد و نه کوچکترین دغدغهای، وقتی هیچ نهاد نظارتی برایش مهم نیست این همه حیف و میل و بخوربخورهای واضح در این حوزه!
اما جالبتر از دستاویز قرار دادن ورزش به عنوان ابزاری سالم و ارزان برای پر کردن اوقات فراغت جوانان، ادعای سلطانیفر در خصوص عدم استفاده تیمهای لیگ برتری از بودجه دولتی است!
در حالی که بر کسی پوشیده نیست جز تراکتور، ماشینسازی و شهرخودرو به عنوان سه تیم خصوصی لیگ برتر که اگر نخواهیم به وامهای کلان و رانتهای مالکان آنها اشاره کنیم و تیمهای نفتی (نفت آبادان و نفت مسجدسلیمان) که چند سالی است از بودجه وزارت نفت محروم شدهاند دیگر تیمهای حاضر در لیگ برتر از پرسپولیس و استقلال گرفته تا سپاهان، پیکان، فولاد، گلگهر، مس رفسنجان، آلومینیوم اراک، سایپا و ذوبآهن همه از بودجه دولتی ارتزاق میکنند. با این تفاوت که یکی مثل پرسپولیس و استقلال مستقیماً به واسطه وزارت از جیب دولت هزینههایشان پرداخت میشود و تیمهایی، چون سپاهان، ذوبآهن یا گلگهر و مس با دست درازی در جیب وزارت صنعت و صنایع میخورند. در حالی که یکچندم هزینههایی که برای فوتبال تیمهایی، چون سپاهان، یا مس و گلگهر میشود به جیب کارگران زحمتکش نمیرود که صبح تا شب مقابل کورههای داغ عرق میریزند. اما این تبعیض فاحش از چشم مردم پنهان نمانده و بارها و بارها مورد نقد قرار گرفته است.
کوچکترین شکی در بالا بودن ظرفیت ورزش، اهمیت آن به خصوص به عنوان ابزاری برای پر کردن اوقات فراغت جوانان نیست، اما این مسئله نمیتواند منکر آن شود که اکثر تیمهای فوتبال ایران بهطور مستقیم از جیب دولت ارتزاق میکنند و در کنار آن نیز حتی اسپانسرهایشان هم دولتی است و اگر هم نباشد، به واسطه رانتهای کلان حاضر به حضور در میدان میشوند.
اما اینکه چرا وزیر ورزش با وجود عیان بودن این مسئله تأکید دارد که تیمهای لیگ برتری ریالی از جیب دولت هزینه نمیکنند بسیار جالب توجه است. ادعایی که به نظر میرسد بیشتر برای فریب افکار عمومی باشد، هرچند که دیگر حنای آقایان پیش مردم رنگی ندارد و مهمتر از همه اینها مردمی که امروز تلاش میشود با این ادعاها فریبشان بدهند و ذهنشان را از اصل ماجرا دور کنند، خیلی سال قبل از آنکه پای سلطانیفر به وزارت ورزش باز شود در جریان بودن دست تیمهای فوتبال در جیب دولت بودند و این داستان برای امروز و دیروز نیست و قدیمیتر از آن است که بتوان با چنین ادعاهای سادهای منکرش شد و تنها این اصرار وزیر ورزش است که جای سؤال دارد و نمونههای مشابه را یادآور میشود. درست همانند ادعایی که در خصوص قرارداد ویلموتس با گنجاندن بندی تاریخی مطرح شده بود!