اجتناب از کلمات و اصطلاحات قضاوتی
این کلمات، مواردی غیر واقعی هستند که به همسرتان حس ناقص بودن میدهد: «تنبل»، «رفتار کودکانه»، «خود خواه»، «بی فکر» و... به حس ارزش فرد حمله میکند و آن را تحلیل میبرد.
اجتناب از برچسبهای کلی
این توصیفات، هویت فرد را محکوم میکند و تنها به رفتار او حمله نمیکند، بلکه به شخصیت وی لطمه جدی میزند: «او خودخواه، بی فایده و تنبل است، مثل همیشه.» این عمل، این پیام را منتقل میکند که تو بدی، نه تنها در همین لحظه بلکه همیشه. پیامد این کار از بین رفتن اعتماد و صمیمیت است.
اجتناب از بیان مسائل گذشته
فقط در مورد موضوعات فعلی صحبت کنید. ارتباط برقرار کردن بر اساس سوابق گذشته باعث انتقال عقدهها از گذشته به حال میشود. برخی اوقات گذشته میتواند دید بهتر و وسیعتری به مشکل امروز بدهد، اما ممکن است شما فقط به دنبال شواهدی بگردید که نشان دهید رفتار وی قدیمی و دیرینه است. قانونی ساده در این باره هست. اینکه «هرگز موقعی که عصبانی هستید، مسائل گذشته را بازگو نکنید.»
خودداری از پیامهای «تو» (سرزنشگر و اتهامی)
«تو هرگز به موقع خانه نبوده ای...، تو هرگز با من جایی نمیآیی...، تو بیشتر از من به کارت علاقهمند هستی... و...» به طور ساده مفهوم این پیامها این است: «من احساس ناراحتی میکنم و تو موجب آن هستی، تو مقصری.» در اینجا بهتر است از پیامهای «من» استفاده کنید: وقتی کار داریم، تو هرگز اینجا نمیآیی (پیام تو) مساوی است با من از اینکه به تنهایی اینجا را باید تمیز و مرتب کنم، خسته و عصبی میشوم (پیام من).
خودداری از مقایسههای منفی
ارتباط سالم منجر به این نمیشود که همسرتان حس بدی به خودش داشته باشد، بلکه به او کمک میکند تا مشکل و ناراحتی وی رفع شود. مقایسههای منفی تنها به فرد احساس تنبیه میدهد و احساس میکند مورد حمله و اهانت قرار گرفته است.
اجتناب از تهدید کردن
پیام اساسی تهدید این است: «تو فرد بدی هستی و من میخواهم تو را تنبیه کنم. اگر نمیتوانی برای فیلم دیدن همراه من باشی، افراد زیادی هستند که میتوانم با آنها بروم. پیام «تو بدی» به قدر کافی دردناک است، اما ناراحت کردن طرف مقابل به طور عمدی برای رابطه تان بسیار تخریبکنندهتر است.
به جای حمله با احساسات خود، آنها را توصیف کنید
موقعی که احساسهای خود را شرح میدهید، از واژههای مناسبی استفاده کنید. همچون: «من غمگینم و میخواهم گریه کنم...، من احساس ناراحتی و طرد بودن میکنم و....» از احساسهایتان به شکل سلاح استفاده نکنید، صدایتان را بلند نکنید، ترسناک، سرد، عصبانی نشوید و زبانتان طعنهآمیز و نیش دار نشود.
حالت بدنی خود را پذیرنده قرار دهید
بدنتان به وضوح منتقل میکند که چقدر پذیرنده هستید و چقدر تمایل دارید با او ارتباط برقرار کنید. اخم کردن، نگاه نکردن، دستان بسته و گره کرده، اشاره کردن با اتهام و به دور دست خیره شدن، همگی نشان میدهند که از ارتباط کلامی و... با طرف مقابل اجتناب میکنید. پس بهتر است تماس چشمی را حفظ کنید، حالت چهره را آرام و شل نگه دارید، به سمت همسرتان متمایل باشید و دستانتان را به هم گره نکنید.
استفاده از پیامهای کامل
این پیامها چند ویژگی دارند و شامل چهار بخش هستند: آنچه مشاهده کردید به علاوه آنچه فکر میکنید به علاوه آنچه حس میکنید به علاوه آنچه نیاز دارید را با همسرتان در میان بگذارید. این پیامها حقیقت مطلق نیستند، فقط چیزی هستند که شما برداشت کردهاید. پس منصف و منعطف باشید: «من فکر میکنم... من این طور فکر میکنم که. این طور به نظر میرسد که... بخش احساسهای پیامهای کامل در زوجین یک بخش مهم و اساسی است و نهایتاً در بیان نیازهایتان توقع ذهن خوانی از همسرتان نداشته باشید و خواسته خود را بیان کنید. اینجا یک نمونه پیام کامل است: «تو میخواستی اینجا بیایی و حالا که به این رستوران آمده ایم خیلی ساکت هستی و جواب نمیدهی (مشاهدات من) به نظر میرسد نگران باشی، چون من نمیخواستم به این رستوران گران بیاییم)، افکار من (من کمی عصبی هستم) و احساس من (دوست دارم هر دویمان از عصر لذت ببریم) نیاز من.
استفاده از پیامهای شفاف
از پیامهای آلوده به طعنه زدن، برچسبهای غلط و قضاوت دوری کنید. این پیامها باعث بیزاری و فاصله گرفتن میشود. یک نمونه از پیامهای آلوده، پیامهایی هستند که با «چرا» شروع میشوند: «چرا این طوری نگاهم میکنی؟» ممکن است فکر کنید که فقط یک پرسش ساده برای کسب اطلاعات است، اما در واقع این معنای قضاوتی دارد: «تو نباید من را این طوری نگاه کنی.» بهتر است استفاده از پیامهای کامل که در بالا ذکر شد را جایگزین کنید.