انتخابات فدراسیون فوتبال تمام شد و رفت و رئیس جدید باید هرچه زودتر از حال و هوای انتخابات فاصله بگیرد و استارت کارش به عنوان رئیس را بزند. شهابالدین عزیزیخادم اگر میخواهد ناکامیها و شکستهای مدیریتی رؤسای قبلی تکرار نشوند باید راهش را از آنها جدا کند و به مدیران معلومالحال، امتحان پسداده و شکست خورده گذشته بار دیگر فرصت عرضاندام ندهد.
از این پس سکان مدیریت فوتبال ایران حداقل برای چهار سال به دست عزیزیخادم خواهد بود. البته پیروز انتخابات دیروز در همان ابتدا کارش را با زیرپا گذاشتن پروتکلهای بهداشتی، روبوسی با حاضران در مجمع و نادیده گرفتن کرونا آغاز کرد. باید امیدوار بود این بیتفاوتی به قوانین و واکنشهای هیجانی به انتخابات ختم شود، وگرنه آینده روشنی در انتظار فدراسیون جدید نخواهد بود. کشمکش بین کاندیدا به پایان رسید و فارغ از اینکه فرد پیروز چه وعدهها و شعارهایی داده، اهالی فوتبال و همچنین فوتبالدوستان منتظرند تأثیرات تغییرات را به وضوح احساس کنند. مهمترین چالشی که فوتبال ما با آن دست به گریبان است، پرونده ننگین ویلموتس است. مرد بلژیکی طبق رأی صادره از سوی فیفا بیش از ۶ میلیون یورو از ما میخواهد و فدراسیون قبلی برای انحراف افکار عمومی کار را به دادگاه عالی ورزش کشانده است.
اگرچه عزیزیخادم در امضای قرارداد ویلموتس نقشی نداشته، ولی در آن زمان عضوی از هیئت رئیسه بوده و از نزدیک در ریز امور قرار داشته است. اینکه رئیس جدید چطور و چگونه از پس این چالش بربیاید در آینده کاری او نقش مهمی خواهد داشت. آقایان پرمدعای قبلی که برای رسیدن به صندلی ریاست دست به هر کاری زدند هر نوع اتهامی را در پرونده ویلموتس رد میکردند و وعده پیروزی در دادگاه CAS را میدادند. فعلاً که همه چیز به نفع مربی بلژیکی است و باید دید عزیزیخادم برگ برندهای برای رو کردن دارد یا نه. فراموش نکنیم که در انتخابی جام جهانی شرایط خوبی نداریم و رأی پرونده ویلموتس میتواند آینده فوتبال کشورمان در بعد بینالمللی را به خطر بیندازد.
به غیر از این مسئله، ساختار فوتبال ایران نیازمند یک دگرگونی و انقلابی بنیادین است. پسرفت این رشته پرطرفدار در سالهای گذشته شدت بیشتری پیدا کرده تا جایی که حتی از تیمهای درجه دو و سه آسیا هم عقب افتادهایم. این پسرفت در بخش مدیریت، آموزش و زیرساخت بیش از همه به چشم میآید. برای جبران سالهای از دست رفته، رئیس جدید باید برنامهای قوی در این حوزهها ارائه دهد و با استفاده از مشاوران قوی آنها را به مرحله اجرا درآورد. فوتبال ما مدلهای مختلف مدیریتی را تجربه کرده، بدون شک دیگر نمیتوان با خنده، توجیه، تکذیب و انکار واقعیت کار را پیش برد. سوءمدیریتها امان فوتبال را بریده، منفعتطلبی و رفیقبازی جای مدیریت سالم و هدفمند را گرفته و پرونده فساد این رشته هر روز سنگینتر میشود.
عزیزیخادم پیش از پیروزی در انتخابات دم از مبارزه با فساد و دلالی، شرطبندی و رد و بدل شدن پولهای مشکوک میزد، اینها دقیقاً همان معضلاتی هستند که مستطیل سبز کشورمان را آلوده کرده و فوتبالمان را به قهقرا کشانده است. عزیزیخادم قطعاً خوشحالترین فرد حاضر در سالن اجلاس سران بود، چراکه به هدفش رسیده و از این به بعد او را رئیس فدراسیون فوتبال ایران مینامند. ولی کار او تازه شروع شده و باید نشان دهد تا چه اندازه مرد عمل است و پای حرفها و ادعاهایش میایستد. این گوی و این میدان؛ رئیس جدید چهار سال زمان دارد ویرانهای را که تحویل گرفته از نو بسازد و اگرچه این مدت برای جبران گذشته کم است، اما حداقل میتوان بخشی از این ویرانه را دوباره ساخت و خون تازهای به رگهای فوتبالمان
تزریق کرد.