سرویس بین الملل جوان آنلاین: بیش از یک سال از همهگیری و شیوع ویروس کووید-۱۹ میگذرد و طی این مدت معلوم شده است ابتلا به این ویروس هیچ محدودیت جغرافیایی ندارد و همهگیری آن به راحتی مرزهای سیاسی را پشت سر میگذارد. این به معنای خطر جهانی است که تنها با یک برنامه هماهنگ جهانی میتوان با آن مقابله کرد، اما سیاستهای انحصارطلبانه سرمایهداری غرب برنامه ناعادلانهای را برای توزیع واکسن کرونا و مقابله با این تهدید جهانی در پیش گرفته و صدای اعتراض بسیاری از جمله رئیس سازمان بهداشت جهانی تدروس آدهانوم قبریسوس را در آورده که در ۱۸ ژانویه ۲۰۲۱ گفت: «اکنون بیش از ۳۹ میلیون واکسن در ۴۹ کشور دارای درآمد بالا تزریق شده است. در کشورهای دارای درآمد پایین، تنها ۲۵ واکسن تزریق شده، نه ۲۵ میلیون و نه ۲۵ هزار، فقط ۲۵ واکسن» و از احتمال بروز «یک شکست اخلاقی فاجعهبار» گفت. این شکست بیش از هر چیز شکست سرمایهداری است که تعیینکننده ارزش جان انسانها در آن تنها بستگی به میزان درآمد و ثروت آنها دارد.
طرحهای بینالمللی
سازمان بهداشت جهانی ابتدای امر، هدف بلندپروازانهای برای رساندن واکسن کرونا به کشورهای درحال توسعه یا فقیر داشت تا اینکه کشورهایی با درآمد پایین نیز امکان استفاده از این واکسن و مقابله به همهگیری را داشته باشند. سازمان جهانی بهداشت دو روش برای برآورده کردن این هدف در نظر داشت؛ روش نخست ساز و کار موسوم به دسترسی جهانی به واکسن کووید ۱۹ یا کواکس COVID- ۱۹ Vaccines Global Access) COVAX)، است و روش دوم به نام ائتلاف دسترسی به تکنولوژی کووید- ۱۹ یا سی- تیایپی COVID- ۱۹ Technology Access Pool) C- TAP)، بود. کواکس از معاضدت بین سازمان جهانی بهداشت، گاوی (GAVI) یا ائتلاف واکسن، ائتلاف برای آمادهسازی نوآوریها در برابر همهگیری (CEPI) و چند نهاد بینالمللی دیگر شکل گرفت که در آوریل ۲۰۲۰ کمیسیون اروپا و دولت فرانسه از آن حمایت کردند تا ابزاری برای مقابله با همهگیری کووید- ۱۹ باشد. هدف از این ساز و کار، دسترسی عادلانه به واکسن کووید- ۱۹ بدون توجه به سطح درآمد کشورهاست. این به معنای تأمین واکسن برای ۱۹۰ کشوری است که به این برنامه پیوستهاند و طبق برنامه، تأمین ۲ میلیارد دوز واکسن تا پایان ۲۰۲۱ در نظر گرفته شده بود. برای رسیدن به این هدف قراردادهایی برای خرید ۴۰ میلیون دوز واکسن شرکت داروسازی امریکایی فایرز، ۲۵ میلیون دوز واکسن آسترازنکا به عنوان گام اولیه منعقد شد. روش دوم در ۲۹ مه ۲۰۲۰ و با ائتلافی از ۳۰ کشور به همراه چندین نهاد بینالمللی و حمایت سازمان بهداشت جهانی تشکیل شد تا نهادی چند منظوره و به اصطلاح one- stop shop برای به اشتراک گذاشتن دادهها، مالکیت معنوی و دانش عملی باشد تا اینکه به توانایی تمام کشورها برای مقابله با همهگیری کووید- ۱۹ کمک شود. در واقع، این دو روش مکمل یکدیگرند به این نحو که در روش اول سعی میشود با رساندن واکسن به تمامی کشورها لااقل راهحل موقت برای محافظت از قشرهای پرخطر ارائه شود و روش دوم هدف بلندمدتتری را در نظر دارد تا با دسترسی کشورها به دادهها و شناخت علمی از واکسن کووید- ۱۹ بتوانند به صورت پایدارتری با آن مقابله کنند.
ناکامی جهانی
هر چند به نظر میرسید هر دو روش بتواند با تکمیل یکدیگر لایهای از حداقل محافظت جهانی در مقابل همهگیری فراهم کند، اما با گذشت چندین ماه معلوم شد واقعیت امر چقدر به دور از اهداف تعیین شده هستند. تأمین دوزهای واکسن در طرح کواکس برای واکسینه کردن دستکم ۲۰ درصد از مردم ۹۲ کشور با درآمد متوسط و پایین است که جمعیت آنها بالغ بر ۶ /۳ میلیارد نفر میشود، اما با گذشت ۹ ماه، سازمان بهداشت جهانی حتی به این هدف نزدیک هم نشده است به نحوی که بیش از یکصد کشور از فقیرترین کشورهای جهان حتی یک دوز واکسن هم دریافت نکردهاند. غنا اواخر فوریه اولین کشور آفریقایی بود که ۶۰۰ هزار دوز واکسن آسترازنکا را دریافت کرد، در حالی که کشورهای غربی به خصوص امریکا و کشورهای قدرتمند اروپایی میلیونها دوز از آن را پیش از این دریافت کرده بودند. در واقع، کشورهای ثروتمند تاکنون توانستهاند واکسیناسیون را به میزان ۲۰ درصد از جمعیت خود انجام دهند، در حالی که این میزان برای بیشتر کشورهای جهان به زحمت در حد ۳ درصد است. به این دلیل است که بسیاری از کارشناسان نسبت به تحقق هدف اصلی کواکس و رساندن ۸/ ۱ میلیارد دوز واکسن به کشورهایی با درآمدهای متوسط و پایین را تا پایان سال میلادی جاری غیر محتمل میدانند. بنا بر اعلام مؤسسه خیریه آکسفام، ۱۳ درصد از مردم جهان که در کشورهای ثروتمند زندگی میکنند، ۵۱ درصد از دوزهای واکسن کرونا را پیشخرید کردهاند. رئیسجمهور فرانسه امانوئل مکرون در نوامبر ۲۱ نوامبر ۲۰۲۰ گفته بود: «آیا هنگامی که نخستین واکسن به بازار بیاید، ما آمادگی آن را داریم که دسترسی به آن را در سطح کره زمین تأمین و از همه سناریوهای دنیایی با سرعتهای متفاوتی پرهیز کنیم که در آن تنها ثروتمندان میتوانند خود را در برابر ویروس محافظت کنند و زندگی عادی را از سر بگیرند؟» آمارها پاسخ مکرون را داده و معلوم شده که نه تنها تأمین واکسن برای همه در سطح کره زمین به دور از دسترس است بلکه تفاوت سرعت بین کشورهای ثروتمند و فقیر برای دسترسی به واکسن و محافظت در برابر ویروس غیرقابل تصور شده است. این وضعیت در وهله نخست به معنای ناکامی سازمان بهداشت جهانی است، اما علت ناکامی این سازمان بینالمللی یا ساز و کارهای کواکس و سیتیایپی نیست بلکه علت منطق جهان سرمایهداری است.
سلامت جهانی گروگان سرمایهداری
ناکارآمدی دو طرح بینالمللی برای ایمنسازی حداقلی کشورهای جهان بیش از هر چیز ناشی از منطق سودآوری در نظام سرمایهداری است که کشورهای ثروتمند در این نظام تهیه واکسن کرونا را بر مبنای اصل خللناپذیر اقتصاد بازار آزاد پیش میبرند حتی اگر اینکه پیامدهای آن سلامت جهانی را تهدید کند. بنا بر این اصل، سودآوری محصول با تقسیم هزینهها توسط جامعه و کسب سود برای شرکتهای چند ملیتی انجام میگیرد. مؤسسات داروسازی برای پژوهش و تولید انبوه واکسن کرونا برخوردار از ۲ میلیارد یوروی حکومتهای اروپایی و کمیسیون اروپا شدند که از جیب جوامع اروپایی تأمین شده بود، اما باز به این حد هم قانع نشدند و بر سر قیمت واکسن با کشورهای اروپایی چانهزنی میکنند تا هم سود بیشتری به جیب بزنند و هم اینکه با بالا بردن قیمت در عمل مانع از توزیع ارزان واکسن در کشورهای در حال توسعه و فقیر شوند. این چانهزنی به گفته وزیر بودجه بلژیک خانم اوا دو بلیکر، از ۷۸/ ۱ یورو برای واکسن آسترازنکا شروع میشود و تا ۱۰ یورو برای کورواک و ۶۸/۱۴ یورو برای مدرنا ادامه مییابد. ریشه دیگر ناکارآمدی طرحهای بینالمللی مربوط میشود به قوانین حق مالکیت و سختگیریهایی که امریکا و کشورهایی اروپایی به کار میگیرند تا دادهها و نتیجههای پژوهش علمی برای تولید واکسن کرونا را در انحصار خود بگیرند. با این حال، راهکارهایی برای شکست این حق انحصاری به خصوص در وضعیت بحران جهانی وجود دارد. برای مثال، ماده ۳۱ از موافقتنامه در مورد حقوق مالکیت معنوی، Adpic، اجازه میدهد تا «در شرایط ضرورت ملی یا شرایطی دیگر که نهایت ضرورت را ایجاب کند یا در حالت استفاده عمومی با هدفهای غیربازرگانی» مالکیت معنوی را «لغو» کند و این کار را «بدون اجازه دارنده این حقوق انجام دهد.» شکی نیست شرایط فعلی بهداشت جهانی ضروریترین وضعیت را برای استناد به این ماده فراهم کرده است، اما حتی سازمان بهداشت جهانی نیز قادر به انجام این کار نیست، زیرا کشورهای سرمایهداری که شرکتهای اصلی تولیدکننده واکسن کرونا را حمایت میکنند با القای شبهات حقوقی همانند تعریف ضرورت یا ساز و کار اجرایی این قانون، در عمل مانع از اجرای آن میشوند تا سود شرکتهای داروسازی خود را تأمین کرده باشند. به عبارت دیگر، منطق نظام سرمایهداری بار دیگر نشان داد اصل سود و حفظ سرمایه تا چه میزان اهمیت دارد تا جایی که سلامت جهانی در گرو رعایت و حفظ این اصل است حتی اگر نتیجه آن «یک شکست اخلاقی فاجعهبار» باشد.