کد خبر: 1041739
تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ - ۲۳:۱۱
چرا گوش دادن به صدای مخالفان بهتر از خواندن نظرات آنهاست؟
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: بسیاری از ما، وقتی با دیگران موافق نیستیم، آن‌ها را احمق فرض می‌کنیم. این میل باطنی تا حدی به این خاطر است که نمی‌توانیم ذهن دیگری را، مانند ذهن خودمان، بی‌واسطه تجربه کنیم. روانشناسان می‌گویند تحقیر ذهن دیگری به این شکل گونه نامحسوسی از انسانیت‌زدایی است؛ وقتی مخالف را نه انسانی متفکر، بلکه جانور یا شیئی بدون صدا و فکر و احساس می‌بینیم، چرخه‌ای از درگیری را استمرار می‌بخشیم که آتش اختلاف، نفرت و سوءتفاهم را بیشتر می‌افروزد.

وقتی با دیگران موافق نیستیم، با اعتماد به خود، تنها فرض نمی‌کنیم مخالفانمان اشتباه می‌کنند؛ فرض می‌کنیم احمق هستند.

این میل باطنی تا حدی در این حقیقت ریشه دارد که ما نمی‌توانیم ذهن دیگری را، مانند ذهن خودمان، بی‌واسطه تجربه کنیم، بلکه مجبوریم از اعتقاد شناخته‌شده فرد دیگر به تفکر یا استدلال ناشناخته او پی ببریم. این روند استنتاج به اینجا می‌رسد که اعتقادی ظاهراً مهمل از ذهنی مهمل می‌آید.

روانشناسان بحث می‌کنند که تحقیر ذهن دیگری به این شکل گونه نامحسوسی از «انسانیت‌زدایی» است. این مسئله مهمی است، زیرا وقتی مخالف را نه انسانی متفکر، بلکه جانور یا شیئی بدون فکر و احساس می‌بینیم، چرخه‌ای از درگیری را استمرار می‌بخشیم که آتش اختلاف، نفرت و سوءتفاهم را بیشتر می‌افروزد. خوشبختانه، روند‌های روانشناختی‌ای که دریافت‌های انسانیت‌زدا را ایجاد می‌کنند روشی برای کاهش آن‌ها نیز پیشنهاد می‌دهند: به معنای حقیقی کلمه، به صدای مخالف گوش بدهید.

مجموعه تحقیقات جدید که در نشریه سایکولوجیکال ساینس منتشر شده‌اند، نشان می‌دهند که ابزار تعامل افراد با یکدیگر تأثیر مهمی در برداشت‌های آن‌ها دارد. به‌ویژه، درمی‌یابیم که صدای فرد به‌شکل نامحسوسی «انسانیت‌ساز» است. وقتی می‌توانیم، به‌جای خواندن نظرات افراد، آن‌ها را بشنویم، انگار آن‌ها افرادی مراقب‌تر - متفکرتر، باهوش‌تر، عاقل‌تر و انسان‌تر- هستند.

صدای یک فرد نه‌تن‌ها واژه‌ها را در خود دارد، بلکه نشانه‌های فرازبانی مانند لهجه و مکث را نیز شامل می‌شود. همانطور که وقتی بدن فردی تکان می‌خورد، می‌فهمید که از نظر زیستی سالم است، وقتی صدای فردی دارای حرکت در نشانه‌های فرازبانی است، به سلامت ذهنی او پی می‌برید. صدا زیر و بم می‌شود. بلندتر و ملایم‌تر می‌شود. سرعت صحبت‌کردن کم و زیاد می‌شود. این نشانه‌ها همه بازتاب اندیشیدن در زمان صحبت هستند. درباره صدایی یکنواخت که این نشانه‌ها را ندارد همانطور قضاوت می‌شود که درباره متن می‌شود. مشکل متن آن است که نشانه‌های فرازبانی ندارد، نشانه‌هایی که حاکی از حضور ذهنی انسانی هستند و ظاهراً خوانندگان خودبه‌خود آن‌ها را به متن اضافه نمی‌کنند.

در تحقیق دیگری درمی‌یابیم که تأثیر صدای انسان از موارد اختلاف سیاسی فراتر می‌رود. برخی متقاضیان مشاغل زیر و بم متقاعدکننده‌ای به صدای خود می‌دهند؛ قضاوت کارفرما‌های بالقوه، وقتی صدای آن‌ها را می‌شنوند، در مقایسه با زمانی که نوشته آن‌ها را می‌خوانند، این است که این افراد مراقب‌تر – متفکرتر، باهوش‌تر و در نتیجه برای استخدام شایسته‌تر- هستند. حتی درمی‌یابیم که ماشین‌های بدون ذهن نیز، وقتی صدایی انسانی‌تر دارند، مراقب‌تر به نظر می‌رسند. در یک آزمایش، وقتی خودرو‌های شبیه‌سازی شده به صدای انسان همیار مجهز شدند و رانندگان به خودرو‌های خود امتیاز دادند، بیش از پیش آن‌ها را باهوش، قادر به مسیریابی، قادر به حس محیط اطراف و اعتمادپذیر توصیف کردند.

ذات ادب آن است که با دیگر افراد با ارج و احترامی برخورد شود که در مقام انسان، شایسته آن هستند. اگر بیاموزیم به آنچه دیگران برای گفتن دارند - به معنای واقعی کلمه- گوش کنیم، می‌توانیم در زندگی روزمره خود این ادب را گسترش دهیم.

* نقل از وب سایت ترجمان
/ نوشته: جولیانا شرودر و نیکلاس اپلی/ ترجمه: نجمه رمضانی/ تلخیص: سیمین جم/ مرجع: کوارتز
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار