سرویس حوادث جوان آنلاین: بهار سال ۹۷ زن جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از ناپدید شدن دختر هفت‌ساله‌اش به نام زینب شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: سال‌ها قبل با مردی به نام حبیب ازدواج کردم. آن زمان خبر نداشتم که او قبل از من با زن دیگری هم ازدواج کرده‌است. هفت سال قبل وقتی دخترم زینب به‌دنیا آمد از او جدا شدم و همراه دخترم زندگی تازه‌ای را شروع کردم. من زینب را بدون پدر و در سختی بزرگ کردم تا اینکه چند ماه قبل وقتی برای عمل دندان‌هایش او را به بیمارستان بردم کارکنان بیمارستان اجازه پدرش را خواستند که مجبورشدم حبیب را پیدا کنم و رضایتنامه بگیرم. پس از این حبیب به من گفت باید ۱۰۰میلیون تومان به او بدهم تا حضانت دخترم را به من بسپارد، اما من پولی نداشتم. او هر روز تهدید می‌کرد و من هم به تهدید‌های او توجهی نمی‌کردم تا اینکه اردیبهشت‌ماه وقتی به مدرسه رفتم تا دخترم را به خانه برگردانم متوجه شدم پدرش او را تحویل گرفته و با خود برده است.
وی ادامه داد: از آن روز به بعد دخترم را ندیدم تا اینکه شوهر سابقم را پیدا کردم و او مدعی شد، چون پولی بابت حضانت دخترم به او نداده‌ام، همسر جدیدش زینب را به خانواده‌ای پولدار فروخته است. الان از شوهر سابقم شکایت دارم.
دستگیری متهم
با شکایت زن جوان، تیمی از مأموران پلیس به دستور بازپرس شعبه‌نهم دادسرای امور جنایی وارد عمل شدند و حبیب را به عنوان مظنون حادثه تحت تعقیب قرار دادند. در حالی که نزدیک به دو سال از حادثه گذشته بود و مأموران هیچ ردی از دختر گمشده و پدرش پیدا نکرده بودند، موفق شدند حبیب را که برای پیگیری موضوع حقوقی به دادسرایی رفته بود بازداشت کنند.
روایت‌های متناقض
متهم پس از دستگیری درباره سرنوشت دختر ۹ساله اش روایت‌های مختلفی را بیان کرد.
وی ابتدا در ادعایی گفت: وقتی از همسرم جدا شدم او از من خواست که حضانت زینب را به او بسپارم و من هم قبول کردم، اما شرط گذاشتم او به من پول بدهد تاحضانت دخترم را به او بدهم.
همسر قبلی‌ام ابتدا موافقت کرد، اما بعد بهانه آورد و پولی به من نداد. مدتی زینب همراه من و همسر چهارمم زندگی کرد تا اینکه او را به خانواده‌ای پولدار فروختم و از آن روز به بعد از دخترم خبری ندارم.
پس از اعتراف متهم، مأموران تلاش زیادی کردند تا خانواده‌ای که متهم ادعا می‌کند دخترش را به آن‌ها فروخته است پیدا کنند، اما مأموران موفق نشدند که دریافتند متهم برای فریب مأموران ادعای دروغین را مطرح کرده است.
همسر چهارمم دخترم را به قتل رساند
متهم وقتی فهمید مأموران پلیس متوجه ادعای دروغین او شده‌اند این بار ادعای تازه‌ای را مطرح کرد و گفت: وقتی مادر زینب به من پول نداد دخترم را از مدرسه تحویل گرفتم و به خانه‌ام بردم.
مدتی او همراه من و همسر جدیدم زندگی کرد، اما همسرم با او اختلاف پیدا کرد و در نهایت نامادری‌اش او را به قتل رساند. از آنجایی که من همسرم را دوست دارم از او شکایت نکردم.
مأموران پلیس در ادامه ادعای تازه متهم را بررسی کردند، اما تحقیقات نشان داد همسر حبیب اصلاً دختر گمشده را ندیده و در سرنوشت او هم دخالتی نداشته است.
پیکر نیمه جان دخترم را رها کردم
بدین ترتیب مأموران پلیس برای سومین بار از متهم بازجویی کردند که وی این بار در ادعایی گفت: وقتی دخترم را به خانه آوردم همسرم مخالفت کرد و من هم برای اینکه او را راضی نگه دارم، دخترم را با خوراندن دارو بی‌هوش کردم و پیکر نیمه‌جان او را در نزدیکی جایگاه سوختی در بزرگراه امام رضا (ع) حوالی خاوران رها کردم و از آن روز به بعد از سرنوشت دخترم بی‌خبرم.
با آخرین اعتراف متهم، مأموران در محل به تحقیق پرداختند، اما باز هم هیچ ردی از دختر گمشده پیدا نکردند.
درخواست مادر زینب
در حالی که تحقیقات از متهم ادامه دارد مادر زینب به دادسرای امور جنایی رفت و از قاضی پرونده برای پیدا کردن دخترش درخواست کمک کرد. وی گفت: در این دو سال تلاش زیادی برای پیدا کردن دخترم انجام دادم و حتی به تمامی بیمارستان‌ها مراکز بهزیستی سر زدم، اما دخترم را پیدا نکردم. شوهرم مدعی است که او را با دارو مسموم کرده و جسد او را در کنار جایگاه سوختی رها کرده است، اما من مادرم و حس ششم نیز می‌گوید دخترم زنده است. چون زینب هر شب بخوابم می‌آید و می‌گوید که در خانه‌ای حبس شده است و از من می‌خواهد او را نجات دهم.
با درخواست مادر زینب، بازپرس شعبه‌نهم دستور داد عکس زینب برای شناسایی در روزنامه‌ها چاپ شود. وی از شهروندان درخواست کرد چنانچه از سرنوشت این دختر اطلاعی دارند به پلیس خبر دهند.
