رسیدیم به آخرین روزهای سال ۹۹، سالی سخت برای کشورمان، سال جولان کرونا در جایجای ایران پهناور و جهان، سالی که تلخیهای زیادی را برایمان بجا گذاشت، اما در کنارش نقاط روشنی هم داشت.
سال ۹۹، سال عجیبی برای ورزش کشورمان بود. سالی که قرار بود سال المپیک و افتخارآفرینی ورزشکارانمان در میدان بزرگ المپیک توکیو باشد، اما با تعویق المپیک، ورزشکاران کشورمان بهخصوص مدالآوران و افتخارآفرینان عرصه المپیک در میدانی دیگر حاضر شدند و مدالهایی از جنس پهلوانی و مردمداری را به سینه زدند. قهرمانان ورزش ایران وقتی المپیک به تعویق افتاد در میدان خدمترسانی و جهاد کمک مؤمنانه از هیچ کوششی برای خدمت به مردم و دستگیری از محرومان دریغ نکردند تا ثابت کنند فقط قهرمانان میدان ورزشی نیستند و وقتی نوبت پهلوانی شود خیلی خوب ستارههای شرف و غیرت را به جای مدالهای قهرمانی بر سینه میزنند.
کرونا ورزش ایران را مانند بقیه کشورها تحتالشعاع قرار داد، اما درست در روزهایی که قهرمانان و پهلوانان ورزش کشور به یاری مردم شتافته بودند و همزمان آمادگی خود را برای حضور دوباره در میدان ورزش حفظ میکردند، عدم توجه مسئولان به ورزشکاران و حتی فوتبالزدگی آنها نقاط تاریکی را در سال سخت کرونایی ثبت میکرد که یادآوری آنها هم بسیار دردناک است. در سالی که گذشت فوتبال باز هم دست در جیب بیتالمال داشت و بدهی پشت بدهی بالا میآورد، در حالی که مدالآوران ورزش کشور در حسرت بدیهیترین امکانات و کمترین دریافتیها بودند، فوتبال این عزیزکرده مسئولان ورزش بیشتر از هر سال دیگری شکست و حقارت برای ورزش کشور به بار آورد.
ویلموتس گیت نمونه بارز فساد در فوتبال کشور بود. فسادی با ضرری ۶ میلیون یورویی به بیتالمال و جیب مردم، ضرری که مدعیان وزارتنشین و فدراسیوننشینان دیروز و امروز هنوز هم میخواهند از زیر بار پاسخگویی در خصوص آن شانه خالی کنند. فوتبال روزهای خوب ورزش کشور در سال سخت کرونایی را خراب کرد. روزهایی که ورزشکاران دیگر رشتهها بیشتر کنار مردم بودند و دل سوزاندند برای محرومان و نیازمندان، اما در عوض فوتبالیها یا به بیتالمال ضرر زدند یا رقم قراردادهایشان را میلیاردی بالا بردند تا آیینه غصهای باشند برای مردمی که حتی این روزها در تأمین نان شبشان هم ماندهاند.
این پایان کار نبود و در سالی که ورزشکاران رشتههای المپیکی با سختی فراوان و تمامی کمبودها و ناملایمات کسب سهمیه کردند برای المپیک توکیو، فوتبالیها باز هم ناکام ماندند و دستآخر نیز با سوءمدیریت و اهمال حتی حق میزبانی ایران در مسابقات مقدماتی جام جهانی و لیگ قهرمانان آسیا را هم به باد دادند تا حالا امید صعود به جام جهانی را کمرنگتر از همیشه بدانیم.
سال ۹۹، سال عجیبی برای ورزش بود. سال قبولی بسیاری از رشتهها که پیشتر هم به افتخارآفرینیها و مدالآوریهایشان در میادین بینالمللی عادت کرده بودیم و سال مردودی فوتبالی که هرچه جلوتر میرویم بیشتر بیتالمال را غارت و بیشتر ناامیدمان میکند.
سال ۹۹ با تمام افت و خیزهایش رو به پایان است و سال پیشرو، سالی سخت برای ورزش، المپیک و سال انتخابی جام جهانی است، بهطور حتم بچههای المپیکی ورزش ایران برای به اهتزار درآوردن پرچم خوشرنگ کشورمان از جان مایه خواهند گذاشت، اما نکتهای که از همین حال تمام علاقهمندان به ورزش را نگران میکند، این است که آیا فوتبال میتواند باعث سرافرازی ورزش کشور باشد؟ جواب این سؤال را خیلی زود و کمتر از سه ماه دیگر خواهیم گرفت.