سرویس سیاسی جوان آنلاین: مخالفت با امضای سند همکاری ایران و چین میتواند از سوی هر کسی ابراز شود، اما اگر قرار است آن نظر مبنای قضاوت و ارزشگذاری قرار بگیرد، باید در چارچوب تخصص گوینده و دایره منطق و استدلال سیاسی- اقتصادی بر محور منافع ملی باشد. فیلمساز، بازیگر، فوتبالیست، خواننده، فعال مجازی و... برای سخن گفتن در مورد سند همکاری ایران و چین همان قدر صلاحیت دارند که باقی مردم در تاکسی و مترو و اتوبوس! وقتی حرف تخصصی نیست، چه فرقی میکند چه کسی بگوید؟ حال بماند که عامه مردم حداقل با شائبه دستور گرفتن از این و آن نظر نمیدهند، گرچه ممکن است تحت تأثیر القائات رسانهای غرب قرار بگیرند که آن هم طبیعی است و اغلب حاصل کمکاری رسانهای متصدیان امر.
«ما فیلمسازان با آگاهی از چهار دهه سیاستهای پنهانکارانه جمهوری اسلامی، سند همکاریهای راهبردی ۲۵ ساله میان ایران و چین را که مفاد آن از ما مردم ایران پنهان شده است، در راستای منافع ملی ندانسته و آن را فاقد وجاهت و مشروعیت میدانیم.»
این متن نوشته کوتاهی است که محمد رسولاف به عنوان بیانیه فیلمسازان علیه سند همکاری ایران و چین منتشر کرده است. او اسامی این فیلمسازان را هم منتشر کرده است و در آن لیست این اسامی به چشم میخورد: «جعفر پناهی، محمد رسولاف، کیومرث پوراحمد، علی مصفا، مصطفی آلاحمد، سعید ابراهیمیفر، محسن استادعلی، مجید برزگر، عزیزالله حمیدنژاد، علیرضا رئیسیان، محمدعلی سجادی، مهوش شیخالاسلامی، محمد شیروانی، ناصر صفاریان، عبدالرضا کاهانی، خسرو معصومی، فرهاد مهرانفر و مجتبی میرطهماسب.»
تقریباً بیشتر این اسامی شناخته شده نیستند و البته این بیانیه دو خطی میتواند به دیده شدن نام آنها در موضوع مهم «سند همکاری ایران و چین» خصوصاً در کنار اسامی معروف از محکومان امنیتی و سیاسی کمک کند و در رزومه سیاسی آنان برای طرح در جشنوارههای خارجی کمک کند.
محمد رسولاف، منتشرکننده این بیانیه در صفحه توئیتر خود، برای ساخت فیلم «لرد» از بخش «نوعی نگاه» هفتادمین جشنواره فیلم کن موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شد. نمایش این فیلم در جشنواره کن نه تنها تمسخر تماشاگران را نسبت به ایران و ایرانیان موجب شد بلکه باعث شد چند نفر از فیلمسازان ایرانی حاضر در جشنواره هم اعتراض کنند. روزنامه شرق در مورد این فیلم نوشت: «محمد رسولاف انگار دل پُری داشته، چون ساخت چنین فیلم تلخی که در آن همه و همه بد و شرور هستند و غیر از شبهقهرمان داستان و زنش هیچ آدم خوبی وجود ندارد، دلیل دیگری نمیتواند داشته باشد... خطوط قرمز فیلم هم به هم ربطی ندارند... صحنههایی هم که آدمبدها سراغ رضا میآیند، به سبک فیلمفارسیهای قبل از انقلاب است و بیشتر کمدی است تا هیجانآمیز. ایرانیهای شاد و مغرور که برای دیدن فیلم هموطنمان آمده بودیم، ناراحت سالن را ترک میکردیم. من، اما فکر کردم کهای کاش آنها که این قدر ناراحتند و کینه به دل دارند، بروند و هم خیال خودشان را راحت کنند و هم مخصوصاً خیال ما را.»
چنین فیلم ضعیفی چرا جایزه جشنواره فیلم کن را میگیرد؟ موضوع ساده است؛ فیلم سینمایی لرد در امتداد سیاهنمایی درباره ایران و ساختار حاکم بر آن، در سکانسی علناً به تقدیس فرقه ضاله بهائیت پرداخته است؛ یک دانشآموز به اتهام بهایی بودن از مدرسهای اخراج میشود و بعد از خودکشی، حتی اجازه دفن وی در گورستان داده نمیشود.
حال به ابتدای ماجرا برگردیم؛ چنین فردی چقدر دغدغه منافع ملی ایرانیان دارد و میتواند دلسوز شرایط اقتصادی مردم در اوضاع تحریم دوستان غربیاش علیه مردم باشد؟
سایت مشرق مینویسد: «رسولاف آخرین فیلم خود (شیطان وجود ندارد) را با حمایت مالی شهرداری برلین ساخت. بررسی جایگاه اقتصادی خانواده رسولاف نشان میدهد که برای افرادی نظیر رسولاف واژگانی همچون «نیاز مالی»، «وضعیت بد اقتصادی» و «کوچکتر شدن سفره مردم» کاملاً بیمعنی است. دامنه فعالیت خانواده رسولاف، گستردهتر از فعالیت در سینماست. جلال رسولاف عضو پرسابقه سیستم بانک و بیمه کشور در اداره «گالری محسن» برادرش را همراهی میکند. گالری محسن در دیماه ۱۳۸۸ تأسیس شد و یکی از ساختارشکنترین گالریهای کشور است. احسان رسولاف تهیهکنندگی آثاری نظیر «بمب یک عاشقانه» (پیمان معادی)، انیمیشن «آخرین داستان» و مستند «ناپدید» را بر عهده داشته است. محمد، احسان و حامد رسولاف، پسران جلال در حوزههای فرهنگی فعالیت گستردهای دارند در حالی که از مهمترین فعالان بیمه و بانک هستند.»
رسولاف و جعفر پناهی محکومیتهای متعدد از دستگاه قضایی به دلیل جرائم امنیتی و سیاسی دارند که به دلایل نامعلوم اجرایی نشده است.
ممکن است این قرارداد خیلی هم خوب باشد!
مهوش شیخالاسلامی، متولد ۱۳۲۵ که در متن این بیانیه به عنوان فیلمساز معرفی شده، آخرین اثر ساخته شدهاش در چه تاریخی ساخته شده است؟ محمد شیروانی که در لیست امضاکنندگان قرار دارد، کدام اثر سینمایی موفق را در کارنامه داشته است؟ باید این مسئله به صورت آشکار روشن شود، برخی امضاکنندگان که در کشور امریکا به سر میبرند با چه هدف سیاسی متن این بیانیه را امضا کردهاند؟
در گفتوگوی مشرق با مهوش شیخالاسلامی، از ایشان پرسیده شد: آیا از متن قرارداد مطلع هستید که آن را فاقد مشروعیت و وجاهت قانونی توصیف کردید؟ شیخالاسلامی در پاسخ به این سؤال گفت: «ممکن است این قرارداد خیلی هم خوب باشد و من حق دارم این متن را ببینم.» در مرحله دوم با این مستندساز این سؤال را مطرح کردیم آیا متن برجام قبل از امضاشدن به رؤیت شما رسیده بود که وجاهت قانونی و مشروعیت آن را تشخیص دهید؟ و او پاسخ داد: «من خاطرم نیست و آن را یادم نمیآید. من اگر این قرارداد به نفع کشورم باشد هم موافق هستم، اما چرا چین میگوید نمیخواهد متن این قرارداد منتشر شود؟ ایران قبول کرده که متن قرارداد را منتشر کند، اما چین موافق نیست. جواب چین عجیب و غریب بود.»
در ادامه این گفتگو این سؤال را با ایشان در میان گذاشتیم: «اگر افشای جزئیات این قرارداد به ضرر کشوری باشد که ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری میکند، در روابط جهانی خود با ایالات متحده دچار مشکل شود، آیا بازهم به طرف قرارداد حق نخواهید داد که از انتشار آن امتناع کند؟ آیا قرارداد که بهترین راه برونرفت از بحران تحریم است، به ضرر منافع ملی است؟» شیخالاسلامی در پاسخ گفت: «من آدم سیاسی نیستم، اما وطنم را خیلی دوست دارم. من مهاجرت نکردم. من این کشور را خیلی دوست دارم و ما با چه شرایطی زندگی میکنیم و هر چیز خوبی را برای این مملکت میخواهیم. من در تمامی آثارم ایران را زیبا تصویر کردم و مثل برخی همکاران و رفقا هیچ وقت ایران را کثیف نشان ندادم و از سیاست کشور هیچ وقت بدگویی نکردم و نه گفتم. مثلاً هیچ وقت راجع به قوانین کشور موضعگیری نکردم. به عنوان یک زن هیچگاه در مورد حجاب و چادر موضعگیری نکردم و هیچ کاری به سیاست نداشتم و همیشه قانون را رعایت کردم. وقتی فیلمهایی را در خارج از کشور نشان میدادند از دوستان انقلابی برای دفاع از وطن داغتر بودم و اینقدر مورد هجمه قرار گرفتم، چون از مواضع وطندوستانه خودم حمایت کردم، همه امضاکنندگان تاج سر ما هستند و از محتوای آن میخواهم مطلع شوم.»
آنها نمیدانند ماجرا چیست؛ اما امضا میکنند و بعضاً بیآنکه بدانند بازیگر نقشهای میشوند که غرب علیه ایران کارگردانی کرده است. توسعه روابط با چین ضمن دور زدن تحریمهای امریکا و کم کردن وابستگی ایران به غرب، دو رقیب و دشمن امریکا یعنی چین و ایران را قدرتمندتر میکند. بازی خیلی روشن است و فقط باید همه چیز به مردم گفته شود.