کد خبر: 1043767
تاریخ انتشار: ۲۳ فروردين ۱۴۰۰ - ۲۲:۲۲
کبری آسوپار
مهم نیست؛ ما آدم بد‌های این ماجرا می‌شویم، اما نمی‌شود نگوییم که هیچ مذاکره‌ای در جهان، وقتی موضوع مذاکره همزمان با مذاکرات هدف حمله قرار می‌گیرد، نمی‌تواند نشان از صلح‌طلبی و اهمیت به حل مناقشات از طریق گفتگو تلقی شود. بلکه اولین پیامی که به دوست و دشمن مخابره می‌کند، این است که ما خواهان «توافق به هر قیمتی» هستیم. این اصرار بر مذاکره و اصرار بر توافق – به‌رغم وقوع هر رویدادی- گرچه با این انگیزه انجام می‌گیرد که مذاکرات به هم نخورد، اما در عمل با القای این پیام به طرف‌های مذاکره که «مهم نیست چه هزینه‌ای به ملت ایران تحمیل می‌کنید، ما در هر حال سر میز مذاکره نشسته‌ایم» راه را برای فشار‌های بیشتر آنان بر ایران و سست کردن بیشتر پایه‌های این میز هموار می‌کند. وقتی دولت امریکا خود را برابر مذاکره‌کنندگانی می‌بیند که ترور دانشمند هسته‌ای‌شان و نیز حمله به نیروگاه هسته‌ای آن‌ها که از موضوعات اصلی برجام است، نه فقط خللی در عزم آنان برای مذاکره ایجاد نمی‌کند، حتی طرف ایرانی علاقه‌ای به طرح این موضوعات مرتبط، در مذاکرات ندارد، چرا باید این کشور را قوی و مقاوم برابر تهدیدات ببیند و از مواضع خود در برجام عقب بنشیند؟ اینگونه است که از قضا، بی اعتنایی تیم مذاکرات هسته‌ای و شخص ظریف به حملات اسرائیل، نه باعث استحکام مذاکرات، بلکه موجب تضعیف آن می‌شود؛ چه آنکه توازن قدرت را در دو طرف میز برهم می‌زند.

هم از این رو است که طرف غربی به بی ربط‌ترین رویداد‌ها هم واکنش نشان می‌داد و آن را مانعی در مسیر تحقق برجام معرفی می‌کرد و این‌سو در داخل ایران هم دولت به جای ایستادگی مقابل بهانه‌جویی‌های غربی‌ها با آنان هم‌صدا می‌شد که فلان اقدام و بهمان حرف باعث آسیب به برجام شده است. نه موشک‌های ایران موضوع مذاکرات هسته‌ای بودند و نه اسرائیل سر میز مذاکره حاضر بود، اما یک شعارنویسی روی موشک را پیراهن عثمان کردند که خلاف روح برجام است و حتی شخص حسن روحانی در هیاهوی کارزار انتخاباتی‌اش در سال ۹۶ گفت که «آمدند شهر‌های زیرزمینی موشکی را نشان دادند تا برجام را به هم بزنند. روی موشک‌ها شعار مرگ بر امریکا و مرگ بر اسرائیل نوشتند تا برجام را به هم بزنند. برای اینکه نتوانیم از برجام صد درصد استفاده کنیم!»

برای نتیجه بخشی هر مذاکره‌ای، راهی نیست جز آنکه قوی در مذاکرات ظاهر شویم و یک ایران با دانشمند هسته‌ای ترور شده، با نیروگاه هسته‌ای مورد حمله قرار گرفته و با انتقام و واکنش نداشته به این موضوعات اصلی فناوری هسته‌ای کشور، ایرانی قوی برای پیشبرد پیروزمندانه مذاکرات نیست. نطنز نیروگاهی است که به عنوان تنها مرکز برای فعالیت هسته‌ای ایران در برجام مشخص شده است و با این حال برای دومین بار هدف حمله قرار می‌گیرد و دیپلمات‌های ما همچنان سر میز مذاکره‌ای نشسته‌اند که موضوع مذاکره زیر بار حمله و تروریسم است. گفته می‌شود که این حملات اسرائیل برای برهم زدن برجام است و ما نباید در دام صهیونیست‌ها بیفتیم؛ اما نمی‌شود که عزت را روی میز مذاکره گذاشت تا به مذاکره برهم نخورد و حرف اسرائیل نشود! اسرائیل و امریکا همیشه در یک مسیر بوده‌اند و منافع یکی، منافع دیگری است؛ چطور ناگاه مخالف هم شده‌اند؟ شاید هم اسرائیل دانسته که هر چه کند، دولت روحانی به خاطر برجام جوابی نمی‌دهد و مانع واکنش دیگران هم می‌شود و موقعیت را برای ضربه زدن و پاسخ نگرفتن مناسب دیده است. خصوصاً که دولت روحانی در ماه‌های پایانی خود و در آستانه انتخابات دستش از دستاورد خالی است و فرصت منتظر ماندن برای ثمردهی جنگ سرد با غرب بر سر حملات اسرائیل را ندارد. اما از قضا راه به نتیجه رسیدن مذاکرات از مسیر بلند شدن از پشت میز مذاکره و نمایش مظلومیت ایران می‌گذرد.

خودمان را فریب ندهیم؛ چطور شعارنویسیِ صرف علیه اسرائیل روی موشک ایرانی، خلاف روح برجام بود و به قول دولت روحانی و حامیانش از موانع ثمردهی برجام؛ اما آوارِ حملات اسرائیل در نیروگاه نطنز (تن‌ها مرکز مشخص شده در برجام برای فعالیت هسته‌ای ایران) هیچ گردی بر مذاکرات هسته‌ای نمی‌نشاند؟ حملات اسرائیل به نیروگاه هسته‌ای نطنز و ترور دکتر محسن فخری زاده، دانشمند هسته‌ای ایران از موارد حتمی برای طرح در مذاکرات هسته‌ای است. اینکه ظریف و تیمش با وجود حمله فیزیکی به موضوعات اصلی مذاکره، همچنان سر میز مذاکره نشسته‌اند و حتی این نکات را بیان نمی‌کنند، اثبات این اتهام است که به هر قیمتی می‌خواهند در مذاکرات به توافق با غرب دست یابند؛ به هر قیمتی!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار