سرویس بین الملل جوان آنلاین: پادشاهی اردن برخلاف بسیاری از کشورهای عربی توانست از اعتراضات موسوم به بهار عربی جان سالم به در ببرد و نه مانند کشورهای شمال آفریقا دچار فروپاشی سیاسی شد و نه مثل سوریه و یمن درگیر جنگ داخلی. در واقع، اردن با نوعی مصالحه بین حاکمیت و احزاب سیاسی توانست آن طوفان را پشت سر بگذارد، اما کودتای ناکام سوم آوریل ۲۰۲۱ و دستگیری چند مقام ارشد نشان داد که مشکل اصلی این پادشاهی بیشتر از اینکه در خیابانها باشد، در قصر سلطنتی و دخالتهای خارجی بهخصوص از سوی همسایه جنوبی است. به عبارت دیگر، اردن با وجود ۱۰ سال جنگ داخلی در همسایه شمالی باز توانسته خود را از پیامدهای آن حفظ کند، اما حالا معلوم شده که خطر واقعی برای این کشور از سوی همسایه جنوبی و بهخصوص جاهطلبیهایی است که ولیعهد همسایه جنوبی برای سیطره بر کشورهای عربی دارد. از این رو، ردپای محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی آشکارتر از آن است که بتوان آن را نادیده گرفت و مسئله این است که او با سرنگونی پادشاهی اردن چه هدفی را دنبال میکند.
کودتای ناکام
با احتساب کودتای نافرجام ۲۰۱۶ ترکیه، میتوان گفت که این دومینباری است که ولیعهد عربستان سعودی محمد بنسلمان سعی کرده از طریق کودتا یکی از حکومتهای خاورمیانه را سرنگون کند. اینبار شخصیت اصلی کودتا آنقدر به محمد بنسلمان نزدیک است که حاکمیت سعودی نمیتواند به راحتی نقش و ردپای بنسلمان را در این ماجرا پاک کند. این شخصیت کسی به نام باسم عوضالله است. باسم در گذشته از مقامهای ارشد اردن بود و مقام ریاست دربار پادشاهی را داشت و بعد ملکعبدالله دوم پادشاه اردن او را بهعنوان نماینده خود در عربستان منصوب کرد تا اینکه وی را در ۲۰۱۸ از این مقام برکنار کرد. باسم از زمان پادشاه سابق عربستان روابط نزدیکی را با آلسعود برقرار کرده بود و از این زمان بیش از پیش به محمد بنسلمان نزدیک شد؛ چنانکه طبق گزارش روزنامه اردنی الانباط، باسم بعد برکناری از سمت نماینده اردن در عربستان و در نماز عید فطر در مکه در سمت راست بنسلمان ایستاده بود. گذشته از این، او در پروژه اقتصادی بزرگ بنسلمان به نام شهر نئوم سمت قابلتوجهی به دست آورد و در کنفرانس اقتصادی اکتبر ۲۰۱۸ برای تأمین مالی این پروژه، تصاویر تلویزیونی بارها او را در کنار بنسلمان نشان دادند. در واقع، نقش محوری باسم در کودتای ناکام اردن و نزدیکی او به بنسلمان مؤید دخالت بنسلمان در این کودتاست و به همین دلیل بود که هیئت سعودی به ریاست فیصل بن فرحان آلسعود، وزیر خارجه سعودی کمی بعد از شکست کودتا به امان رفت تا باسم را از مهلکه نجات دهد. روزنامه واشنگتن پست سه روز بعد از شکست کودتا به نقل از مقام ارشد اطلاعاتی خاورمیانه گزارش داد که این هیئت سعودی طی اقامت در امان خواستار آزادی باسم عوضالله شدند تا او را با خود به عربستان ببرند و حتی این مقام اطلاعاتی به واشنگتن پست گفته بود: «سعودیها میگویند که آنها کشور را بدون او (باسم) ترک نخواهند کرد. این نشان میدهد که آنها نگران این هستند که او چه خواهد گفت.» بنابراین، نمیتوان تردید کرد که بنسلمان در کودتای نافرجام سوم آوریل در اردن نقش مستقیم داشته و این هیئت سعودی هم نتوانست با بازگرداندن باسم ردپای بنسلمان را در این کودتا پاک کند.
معامله قرن
بیانیه ملک عبدالله دوم در هشتم ماه آوریل از تلویزیون دولتی اردن پخش شد تا به مردم این کشور اطمینان خاطر بدهد که «غائله» کودتا پایان یافته، هر چند که او در بیانیه خود اعتراف کرد که «چالش چند روز گذشته» برای او «دردناکترین به شمار میرود.» با این حال به نظر نمیرسد که غائله در این کشور تمام شده باشد، بلکه باید گفت کودتای ناکام سعودیها علیه پادشاهی اردن تازه شروع ماجراست؛ چنانکه این غائله از سوم آوریل نیز شروع نشده بود. واقعیت این است که تحرکات سعودیها علیه ملک عبدالله دوم قبل از این شروع شده و معامله قرن دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق امریکا، عامل اصلی در این زمینه بود. لازم به یادآوری است که ملک عبدالله دوم در جولای ۲۰۱۹ طی دیدار با جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ، به صراحت از طرح ترامپ انتقاد کرد و آن را ناقص خواند و بر راهحل دو دولت و تشکیل کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی تأکید داشت. روزنامه رایالیوم آن موقع به نقل از «یک منبع اردنی بسیار آگاه» نوشت: «مسئولان اردنی در جریان دیدار با کوشنر به وی گفتند طرحی که احتمالاً در کمپ دیوید رونمایی خواهد شد، منجر به صلح ناقص و متوهمانهای خواهد شد که نسلهای آینده آن را نخواهند پذیرفت.» اردن با این سیاست بود که ساعاتی بعد از رونمایی معامله قرن توسط ترامپ به همراه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی در کاخ سفید، به صراحت با این طرح مخالفت کرد و ایمن الصفدی، وزیرخارجه اردن گفت: «تنها راه صلح، برپایی کشور مستقل فلسطینی به پایتختی قدس شرقی است.» باید توجه داشت که کشور اردن پیوند تاریخی و عمیقی با مردم فلسطین دارد و حضور بیش از ۳ میلیون پناهنده فلسطینی در این کشور باعث میشود که نسبت به هرگونه تحولی درخصوص فلسطین حساسیت داشته باشد. علاوه بر این، تولیت پادشاهی اردن بر قدس عنصر کلیدی برای این پادشاهی است تا حضور مستقیمی در تحولات مربوط به فلسطین داشته باشد. با توجه به نقش کلیدی این عنصر بود که بنسلمان آن موقع تلاش بسیاری میکرد تا تولیت قدس را از دست ملک عبدالله خارج کند و حتی روزنامه عبریزبان یسرائیل هیوم در مارس گذشته فاش ساخت که بنسلمان با نتانیاهو در حال مذاکره است تا تولیت قدس را از اردن بگیرد. بهعبارت دیگر، مخالفت ملک عبدالله دوم با طرح ترامپ باعث شده تا بنسلمان در ابتدا به دنبال کنار گذاشتن ملک عبدالله از قضیه فلسطین باشد و بعد از ناکامی در این زمینه، به دنبال کودتا و حذف او از عرصه سیاسی اردن رفت.
جریان موازی
انگیزه دیگر بنسلمان را برای سرنگونی ملک عبدالله باید در روابط کشورهای عربی و همگرایی جست که طی سه سال گذشته بین سه کشور عراق، مصر و اردن به وجود آمده است. فهد الخیطان فوریه گذشته و در روزنامه اردنی الغد همگرایی بین این سه کشور را بهعنوان «در هم تنیدن منافع» توصیف کرد و اینکه «نمادی از یک رویکرد جدید در مناسبات عربی است.» او در این مورد نوشت: «تمایل دارم تا به ائتلاف مذکور، عنوان محور اردن، مصر و عراق اطلاق کنم؛ ائتلافی که منافع راهبردی برای سه کشور به دنبال خواهد داشت و پس از سالها اختلافات سیاسی، به روابط بین عربی اعتبار خواهد بخشید.» شکی نیست که این محور نمیتواند به مذاق بنسلمان خوش بیاید؛ چراکه جریان موازی با محور چند سال اخیر سعودی-اماراتی ایجاد میکند. اتحاد بنسلمان با محمد بنزاید، ولیعهد امارات طی این چهار سال نقش اساسی در بحرانهای جهان عرب از لیبی گرفته تا یمن و قطر داشته است و شکلگیری محوری جدید بر مبنای سه کشور عراق، اردن و مصر میتواند به نحو مؤثری بر آن سایه بیندازد. باید توجه داشت که این سه کشور موضع واحدی در مخالفت با توافقات اخیر عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیمصهیونیستی داشتند و تقویت این موضع میتواند به نحو اساسی بر همکاری مخفی بنسلمان با رژیمصهیونیستی تأثیر بگذارد. از این رو، بنسلمان میتوانست با سرنگونی ملک عبدالله و روی کار آمدن فردی دستنشانده همانند حمزه بنحسین، یا این جریان موازی را بهطور کلی از کار بیندازد یا اینکه به کمک باسم عوضالله مهار آن را به طور کلی در دست بگیرد تا مانعی بر سر راه نفوذش در کشورهای عربی نباشد.
اکنون با شکست کودتای بنسلمان در اردن باید انتظار پیامدهای آن را داشت. اصرار امان به بازداشت باسم نشان میدهد که اردن همه چیز را تمام شده نمیداند، بلکه از طریق او نهتنها به دنبال خنثی کردن دیگر نیروهای حامی کودتا در داخل و خارج از کشور است، بلکه قصد روشن کردن نقش بنسلمان را در این ماجرا دارد. در این صورت، ماجراجوییهای بنسلمان هزینهای دیگر برای آلسعود به دنبال داشته که نمیتوان گفت کمتر از هزینه کودتای ۲۰۱۶ ترکیه، تجاوز نظامی به یمن و محاصره قطر است.