سرویس جامعه جوان آنلاین: یک دهه از هشدارهای کارشناسان در موضوع بحران جمعیت سپری شدهاست. هفت سال پیش و در سی ام اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ بود که سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ شد، هفت سالی که مقارن با دولت تدبیر و امید بوده، اما کاری جز فرصتسوزی انجام نشدهاست!
به گفته دبیر مرکز مطالعات راهبردی، جمعیت در سال ۱۳۹۹ به نرخ رشد جمعیت ۶/ ۰ درصد سقوط کردیم و این کمترین مقدار نرخ رشدی است که در تاریخ کشور ثبت شده و زنگ خطری است که به صدا درآمده و عوامل زیادی همچون عوامل اقتصادی، فرهنگی و همینطور پدیده کرونا باعث ایجاد آن شدهاست.
صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت ایران و جهان درباره افزایش سن سالمندی در کشور هشدار میدهد و به خبرنگار «جوان» میگوید: «پایان سال ۱۳۹۹ و در سال ۱۴۰۰، نرخ سالمندی کشور از مرز ۱۰ درصد گذشته است، یعنی امروز بیش از ۱۰ درصد جمعیت کشورمان را سالمندان بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند.»
قاسمی ادامه میدهد: «در حال حاضر به باشگاه مثبت ۱۰ درصدیها در سالمندی رسیدهایم و اگر مسئله سالمندی را از ابعاد اقتصادی و اجتماعی نگاه کنیم، آن وقت اهمیت این مسئله را درک خواهیم کرد.» او درباره آسیبهای اقتصادی افزایش جمعیت سالمندی در کشور اظهار میدارد: «افزایش سالمندی از نگاه اقتصادی یعنی افزایش جمعیت مصرفکننده، یعنی جمعیتی که سن فعالیت خودش را گذرانده و کسی که زمانی در فعالیت و تولید سهیم بوده، اما حالا در سن مصرف و وابستگی قرار گرفتهاست.»
به گفته قاسمی زمانی که جمعیت سالمند از ۱۰ درصد بیشتر شود، آنگاه فشار اقتصادی بر جامعه نیز افزایش پیدا میکند.
پژوهشگر تحولات جمعیت ایران و جهان بیان میکند: «تا پیش از این از هر ۱۰ نفر که در سن فعالیت بودند، هزینههای یک سالمند را تأمین میکردند؛ یعنی بیمه و مالیات پرداخت میکردند تا حقوق بازنشستگی سالمندان را تأمین کنند، اما در حال حاضر و با افزایش سن سالمندی در کشور هر هفت نفر باید هزینههای یک سالمند را تأمین کنند. در این صورت باید نیروی جوان بیشتر کار کند و سن بازنشستگی افزایش پیدا خواهد کرد. همچنین رقم مالیات نیز افزایش پیدا خواهد کرد تا از این طریق دولت بتواند سالمندان را تأمین کند.»
او به دیگر آسیبهای اقتصادی افزایش جمعیت سالمندی در کشور اشاره میکند و میگوید: «با افزایش جمعیت سالمند در کشور، تولید ناخالص ملی کاهش پیدا میکند و از طرفی نیاز به نیروی جوان خارجی خواهیم داشت، همچنین شاهد رکود اقتصادی بیشتر خواهیم بود و به یک واردکننده بزرگ در غرب آسیا تبدیل میشویم.»
قاسمی درباره آسیبهای اجتماعی افزایش جمعیت سالمند در کشور نیز میگوید: «افزایش جمعیت سالمندی در کشور، پیامدهای زیادی در جامعه ایجاد میکند که یکی از عجیبترین آنها سالمندان سرراهی خواهد بود. یعنی سالمندانی که تکفرزند و بیفرزند هستند و به همین دلیل کسی توانایی نگهداری از آنها را ندارد، به همین دلیل در سالهای آینده، پدیدهای در ایران خواهیم داشت که در آن سالمندان در خیابانها رها میشوند.»
او میافزاید: «اگر برای افزایش جمعیت جوان در کشور فکری نشود، در آینده سالمندانی خواهیم داشت که تحت پوشش هیچ بیمه و هیچ صندوقی نیستند و هیچ حامی مالیای نیز ندارند. این در حالی است که این سالمندان که اغلب تکفرزند یا بیفرزند هستند، مشکلات روحی و روانی را نیز خواهند داشت، زیرا که آنها در سنین بالا به شدت نیازمند حمایت عاطفی اعضای خانواده هستند، اما به جهت اینکه فرزندی ندارند یا تکفرزند هستند، این کار نشدنی است.»
پژوهشگر تحولات جمعیت ایران و جهان تأکید میکند: «سالمندان در سالهای آینده با خانههای خالی رو به رو میشوند که در آن کسی انتظارشان را نمیکشد. روانشناسان به این پدیده، سندرم آشیانه خالی میگویند که متأسفانه بسیاری از سالمندان در کشور ما در سالهای آینده آن را تجربه خواهند کرد.» قاسمی با بیان اینکه ما باید برای افزایش سن جوان در کشور برنامهریزی کنیم، اظهار میدارد: «با توجه به سرعت بالایی که سالمندی در کشور دارد و به سرعت ما را به جمعیت سالمند میکشاند، آماده روبهرویی با پدیده اجتماعی و اقتصادی سالمندی را نداریم. بنابراین باید تجدیدنظر جدی در سیاست کشور برای سونامی سالمندی در کشور داشته باشیم.»