سرویس تاریخ جوان آنلاین: نهضت عدالتخانه ایران- که بعدها به مشروطیت تغییر نام و ماهیت داد- در زمره رویدادهایی است که وقایع از آن به بعد کشورمان، بدان معطوف است! در این رخداد پایه ساختاری نهاده شد که تا هم اینک بر ایران حاکم است و ارزشهایی تسلط یافت که همچنان میتوان در ساحت سیاسی ایران از آنها سراغ گرفت. با این همه، ائتلافهای به وجود آمده در این خیزش، دوام چندانی نیاورد و به شکست انجامید. این شکست را میتوان بر اثر جابهجایی سریع این همپیمانیها و فشار و مداخله خارجی در داخل کشور و بیثباتی حکمفرما شده در ایران دانست. مجموعهای پیچیده از صورتبندی اجتماعی ایران و وابستگی تحمیلشده توسط نظام جهانی، هر دو در این بیثباتی دخالت داشتند! در ابتدا یک ائتلاف از روشنفکران، پیشهوران، بازرگانان و روحانیان برای ایجاد جبهه واحد در برابر دولت شکل گرفت. اما در سال ۱۲۸۶ و تدوین متمم قانون اساسی و تعریف دقیق رابطه میان قوانین شرعی و عرفی و حوزههای جداگانهشان، این ائتلاف از هم گسست و اختلافاتی میان علما حادث شد. از سوی دیگر، این فرصت برای روسها فراهم آمد که به تلاشهای اصلاحطلبانهای که دموکراتهای تندرو و شوستر پیشنهاد کرده بودند، پایان دهند. همین اشارات کافی است که ما را متوجه اهمیت این واقعه و ضرورت پژوهشهای فزونتر در مورد آن کند و تاریخپژوهان را بیش از پیش به این عرصه توجه دهد. اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، از منظری متفاوت به این نهضت پرداخته و فلسفه سیاسی آن را در دیدگاهها و رسائل بانیان آن جستوجو کرده است. «بنیاد فلسفه سیاسی در ایران عصر مشروطیت» توسط دکتر موسی نجفی تألیف شده و مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران آن را روانه بازار نشر کرده است. ناشر، اما در معرفی محتوای این اثر، اشاراتی به شرح ذیل دارد: «کتاب بنیاد فلسفه سیاسی در ایران عصر مشروطیت، تألیف دکتر موسی نجفی میباشد که از جمله کتب دانشگاهی مطرح در این زمینه است. انقلاب مردمی ۱۳۲۴ ق که با جنبش عدالتخانه شروع و به نهضت مشروطه خواهی منجر شد، مهمترین پدیدهای بوده است که ارمغان استقلال و یکپارچگی ملی حاصل از دولت مقتدر صفوی را با آزادی درهم آمیخت و سایه روشنهای این دو مهم، سرمایه عظیم تاریخی- فکری دهههای بعدی حیات ملی ایرانیان گردید. در این دوره شاهد کتب و رسائل زیادی در ابواب مختلف هستیم، اما باید به این نکته توجه داشت که حجم وسیع کتابها و مقالات و رسائل مربوط به انقلاب مشروطه نباید ما را به این فکر بیندازد که در مورد آن جنبش از بعد تاریخی مجهولی باقی نمانده است! به عکس میتوان به جرئت اذعان داشت که ناگفتهها و نانوشتههای مشروطیت در ابعاد گوناگون بسیار بیش از منابع موجود است. به هر حال در این کتاب در کم و کیف منابع و درجه اعتماد به آنها بحث خواهد شد تا از این گذر شاکله مناسبی از طبقهبندی کلی ماهیت اصلی اندیشههای سیاسی عصر مشروطیت بهدست آید. کتاب پیشرو حاوی سه بخش است:
بخش اول: به بررسی منابع اندیشه سیاسی در عصر مشروطیت (کتب، رسالهها و آثار مستقل سیاسی) میپردازد.
بخش دوم: بررسی فلسفه اجتماعی- سیاسی چند کتاب ارزشمند عصر مشروطه مانند کتاب آفتاب و زمین، رساله حقوق و وظایف ملت، تنبیهالامه و تنزیهالمله و آثاری از این دست.
بخش سوم: به بررسی روش شناسی و فلسفه تاریخ در عصر مشروطیت اشاره مینماید. در پایان و به ضمائم این سه بخش، متن کامل ۱۲ کتاب و رساله مستقل سیاسی منتشر نشده از عصر مشروطیت، در اندیشه آزادی آورده شده است.»