در خبرها به نقل از نجمالدین شریعتی، مجری برنامه «سمت خدا» آمده که حاتمیکیا قصد دارد سریال حضرت موسی (ع) را با رویکردی عرفانی بسازد و ناخودآگاه ذهن آدم با دیدن این خبر به سمت فیلم محمد رسولالله (ص) مجید مجیدی میرود که اتفاقاً او هم پیش و پس از ساخت آن فیلم عنوان کرده بود قصد داشته چهره رحمانی پیامبر (ص) را با رویکردی عرفانی بازتاب دهد. فیلم پرهزینه مجیدی درباره پیامبر (ص) اثری موفق و ماندگار از کار درنیامد و همین سبب میشود گرایش عرفانی در ساخت سریال موسی (ع) حاتمیکیا ناخودآگاه آدم را نگران کند، اما خوشبختانه دلایلی وجود دارد که میتوان امیدوار بود حاتمیکیا متفاوت عمل کند. اول اینکه حال و هوای اغلب آثار حاتمیکیا و شخصیتهای فیلمهای او مبتلا به نوع مثبتی از درونگرایی هستند و سیر و سلوکی درونی دارند که بستر پرداخت فضای معنوی و عرفانی آثار او را فراهم میآورد. این حس و حال معنوی در شخصیت درونگرایی، چون حاج کاظم «آژانس شیشهای» با نوعی برونگرایی عملگرایانه تلفیق شد و یکی از ماندگارترین کاراکترهای تاریخ سینمای ایران را خلق کرد. در فیلم «از کرخه تا راین» سیر و سلوک درونی یک جانباز دفاع مقدس که از فضای کاملاً معنوی جنگ به فضای کشور آلمان پرتاب شده کنتراستی جذاب و ویژه برای شخصیتپردازی خلق کرد. حاتمیکیا در فیلم «چ» توانست ابعاد معنوی و عرفانی شخصیت چمران را در کنار آن بعد جنگجویانه شخصیت او به سود یک تعادل درونی ارائه کند. این حس و حال حتی در شخصیت برونگرایی، چون شهید علیاصغر وصالی تا حدودی نمود دارد. او در فیلم متفاوت و حیرتانگیز روبان قرمز نیز به نحوی دیگر و البته موفق شخصیتهایی خلق کرد که سیر و سلوک درونی آنها را نمود میداد. حاتمیکیا حتی در فیلم دفاع مقدسی مهاجر نیز به طرزی ماهرانه و باورپذیر ارتباط ذهنی و معنوی یک رزمنده با یک پهپاد را به نمایش گذاشت. همه شخصیتهای حاتمیکیا با نوعی نبرد درونی دست و پنجه نرم میکنند و هنرمندی او این است که این درگیری درونی را با نوعی عملگرایی پیوند میدهد؛ کاری که قریب به اتفاق فیلمسازان جنگ از انجام آن یا عاجز نشان دادهاند یا در این وادی دچار ضعف مفرط بودهاند. حاتمیکیا در فیلم «بادیگارد» نیز در این زمینه توانمندیهای خود را به رخ کشید، اما در «به وقت شام» تا حد زیادی ناموفق نشان داد و نتوانست شخصیتی قوی و ماندگار خلق کند. حالا، اما حاتمیکیا قرار است سریال موسی (ع) را بسازد. او پیش از این نشان داده برای گام نهادن در عرصه بیگپروداکشن و ویژوآل افکت موفق عمل میکند و برخلاف مجید مجیدی که برای ساختن محمد رسولالله (ص) اعتمادی به ظرفیتهای داخلی و جوانان ایرانی نشان نداد، او بارها روی توان تکنسینهای داخلی حساب باز کرده و اتفاقاً موفق هم بوده است. حالا به نظر میرسد همه چیز مهیای آن است تا حاتمیکیا از همه اندوختههای چهار دهه فیلمسازی بدون وقفه برای ساخت پروژه موسی (ع) استفاده کند و تجربههای متفاوت او نسبت به مجید مجیدی در فیلمسازی سبب میشود امیدها به موفقیت او در یک تجربه تاریخی به طور عادی بسیار بیشتر باشد.