حواشی دیدار حساسی که در اصفهان برگزار شد، هنوز ادامه دارد و در آستانه دربی روز جمعه بیاخلاقی فوتبال یک بار دیگر توجهات را به خود جلب کرد. هنوز هیچ یک از طرفین مسئولیت درگیریها را به گردن نگرفته است و به جای پذیرش اشتباهات همه مشغول متهم کردن یکدیگر هستند. با انتشار فیلمهای ضبط شده از زوایای مختلف درگیری فوتبالیها باید خوشحال باشیم که کرونا اجازه حضور تماشاگران در ورزشگاه را نداد، وگرنه حتماً فاجعهای ملی به بار میآمد.
بارها تأکید کردهایم که از فوتبال حرفهای فقط قراردادهای میلیاردی و استفاده از القاب دهانپرکن را یاد گرفتهایم. زمان زیادی نیست که به رویارویی قرمزهای پایتخت و طلاییپوشان نصف جهان الکلاسیکوی ایران میگویند، در حالی که آخرین رویاروییشان هیچ شباهتی به الکلاسیکوی واقعی نداشت. بازیکنان دو تیم در پایان بازی با تمام قوا به جان هم افتادند و شدت درگیریها به حدی بود که حاضران به سختی به غائله خاتمه دادند، البته حواشی مسابقات رودرروی این دو تیم داستانی تکراری است که هر سال کل لیگ را تحت تأثیر قرار میدهد و فدراسیون، سازمان لیگ و کمیته انضباطی هم علاجی برای این درد پیدا نکردهاند، با این تفاوت که اگر مثل گذشته بازی با تماشاگر برگزار میشد قطعاً اتفاقاتی به مراتب بدتر از اینها رخ میداد. با اینکه فیلمهای زیادی از درگیری بازیکنان منتشر و مصاحبههای مختلفی نیز در رسانهها انجام شده ولی همه اندرخم پیدا کردن مسببان ماجرا هستند.
درست است که نه پرسپولیسیها زیر بار میروند و نه سپاهانیها و هر کدام دیگری را مقصر میخواند ولی نیازی نیست راه دور برویم؛ همه ارکان فوتبال و آنها که سالهاست در این رشته فعال هستند در جنجالهای فولادشهر سهیم بودهاند. فدراسیون و سازمان لیگ به عنوان متوالی فوتبال و مسابقات باید سالها پیش به فکر پیشگیری میافتادند نه اینکه بعد از هر جنجالی فرافکنی کنند. این اولین باری نبود که بازی دو تیم فوتبال با زد و خورد به پایان رسید ولی نکته این است که چرا یک بازی خاص باید هر سال شاهد حواشی و درگیریهای کلامی و فیزیکی باشد؟ ضمن اینکه مشکلات این بازی معمولاً از چند روز قبل از مسابقه آغاز میشود و تا چند روز بعد از مسابقه ادامه پیدا میکند. اینکه هواداران یکی از طرفین برای تیم رقیب مشکلاتی را ایجاد کند از جمله موضوعات تکراری این دعواست که با کمی درایت و مدیریت قابل حل است، منتها نه کانون هواداران باشگاهها پاسخگوی رفتار هواداران خود هستند و نه مدیران باشگاهها!
اصولاً در فوتبال ما همه خود را در پیروزیها سهیم میدانند و نقششان پررنگ است ولی به مشکلات و دردسرها که میرسند کسی پاسخگو نیست. کمیته انضباطی نیز که در چنین مواقعی باید فوراً وارد عمل شود و با بررسی جوانب امر، آرای قاطع صادر کند، آنقدر امروز و فردا میکند تا آبها از آسیاب بیفتد و اوضاع آرام شود. هرچند آرای کمیته انضباطی در این سالها نه بازدارنده بوده و نه عبرتآموز. شدت حواشی فوتبالی به دلیل اغماض و انفعال در برخورد با خاطیان و مقصران باعث شده هیچ کس نگران رفتارها و بیاخلاقیهایش نباشد. بازیکن، مربی و مدیر هم ندارد. متأسفانه اتفاقات بازی سپاهان- پرسپولبس ثابت کرد فوتبالیها کنترلی روی خشم خود ندارند و با یک اظهارنظر نسنجیده میتوانند جو فوتبال را به هم بریزند. وقتی مربیان و بزرگان یک تیم شرایط را درک نکنند و خودشان آتشبیار معرکه شوند، دیگر چطور میتوان از بازیکنان جوان یا هوادار احساسی انتظار رفتار معقول داشت. باز هم باید خدا را شاکر باشیم که ورزشگاه خالی از جمعیت بود، وگرنه دعواها از همان دقایق نخست بازی شروع میشد و در زمین به اوج میرسید. زدن حرفهای تکراری فایدهای ندارد و فقط باز هم باید امیدوار باشیم که حاشیهسازان با شدیدترین برخوردها نقرهداغ شوند تا حساب کار دست همه بیاید و در آینده چنین صحنههای زشت و غیرفوتبالی را شاهد نباشیم.