سرویس بین الملل جوان آنلاین: از سال ۲۰۱۸ تاکنون، رژیمصهیونیستی با بحران لاینحل تشکیل کابینه مواجه بوده است، بهنحویکه در انتخابات هیچ یک از احزاب موفق به کسب اکثریت کرسیهای پارلمان نشدهاند. در آخرین انتخابات که ماه قبل برگزار شد، نتانیاهو و همپیمانانش در تشکیلات راستگرای صهیونیستی تنها موفق به کسب ۳۰ کرسی شدند و از آنجا که نیاز به ۶۱ کرسی برای تشکیل کابینه است، باز هم قادر نبودند اکثریت لازم پارلمانی را برای تشکیل دولت بهدست آورند. به این ترتیب بحران و بنبست سیاسی دو ساله تلآویو بدون پایان ادامه یافته است، اما دلیل چپشدگی راستگرایان اسرائیل چه بوده و در نهایت این بحران تا کجا پیش خواهد رفت؟ برای پاسخ، ابتدا لازم است نگاهی به جامعه اسرائیل داشته باشیم و سپس تلاشهای صورت گرفته برای تشکیل کابینه در آن. رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۱۷ طی بیانیه بالفور تلاش خود را برای تأسیس آغاز کرد. رژیمی که بر پایه جنبش صهیونیسم، تاکنون فراز و فرودهای بسیاری را از سرگذرانیده است. جنبش صهیونیسم با هدف تشکیل میهنی برای یهودیان شکل گرفت که آغازگر موج دوم مهاجرت بیش از ۴۰ هزار یهودی با ملیتهای مختلف به خاورمیانه شد. جامعهای که بر پایه مذهب بنیان نهاده شده، ساکنان آن از ملیتهای مختلفی دورهم جمع شدهاند و سرانجام در سال ۱۹۴۸ با اشغال بخش بزرگی از فلسطین اعلام موجودیت کرد.
ناکامی چندباره
از آن زمان تاکنون، منازعات بسیاری در عرصه داخلی و بینالمللی برای آن رخ داده است. در امور داخلی همواره مرزبندیها و درگیریهای سیاسی شدیدی جریان داشته که سیر عملکرد کابینههای آن را تضعیف و در مواردی سبب انحلال آنها شده است. این مسئله طی سال گذشته تبدیل به چالش و بنبست سیاسی مهمی شد که در نهایت طی ائتلافی بین نتانیاهو و بنی گانتس کابینه جدید شکل گرفت، اما پس از مدت کوتاهی اخباری مبنی بر اختلاف جدی بر سر بودجه ۲۰۲۰ میان گانتس و نتانیاهو و تصمیم بر انحلال کابینه ائتلافی شنیده شد و در نهایت کنست یا همان پارلمان روز سوم دی ماه سال قبل بعد از اتمام مهلت تعیین شده برای تصویب بودجه، منحل و کار به برگزاری یک انتخابات دیگر کشیده شد. در این میان شیوع ویروس کرونا و پیامدهای اقتصادی آن، با وجود آغاز واکسیناسیون سراسری و بازگشایی کسب و کارها، در کنار فساد مالی نتانیاهو و سوءمدیریت وی که خشم عمومی را به همراه داشته و خواستار استعفای وی شدهاند، در از همگسیختگی سیاسی در تلآویو تأثیر بسیار داشته است. نکته قابلتوجه در این میان محاکمه نتانیاهو در عین تلاش برای تشکیل کابینه ائتلافی بود. این مهم برای اولینبار در تاریخ رژیمصهیونیستی رخ میدهد که یک نخستوزیر در زمان صدارت خود به دلیل اخذ رشوه، فریبکاری و سوءاستفاده از قدرت محاکمه شود. سرانجام با ناکامی نتانیاهو در تشکیل ائتلاف، اینبار رقیب سرسخت وی، یائیر لاپید، رئیس حزب راست میانهرو «یش عتید» که در انتخابات اخیر ۱۷ کرسی را از آن خود نمود، به دستور «رئوون ریولین» رئیس رژیمصهیونیستی، مأمور تشکیل کابینه جدید شده است. او اکنون ۲۸ روز فرصت دارد تا کابینه تشکیل دهد. ناگفته نماند نتانیاهو پس از ناتوانی در تشکیل کابینه ائتلافی اعلام کرد آماده است برای یک سال از سمت نخستوزیری کنار برود و آن را به «نفتالی بنت» از حزب «یامینا» که در جرگه راستگرایان افراطی قرار دارد، در قالب کابینهای با نخستوزیری چرخشی بسپارد، اما «بنت» در پاسخ اعلام کرد نتانیاهو تلاش دارد گناه ناکامی خود را به گردن احزاب راست بیندازد.
جامعه چندپاره
نکته مهم در مورد جامعه اسرائیل، «چندپاره بودن» آن است. بهعبارتی اسرائیل ماهیتاً از داخل، جامعهای است چندملیتی (چندپاره) که حول مذهب بهگونهای شکننده گردهم آمدهاند، وجود بیش از ۴۰ حزب گوناگون همچون لیکود، یش عتید، شاس، آبی و سفید، یامینا، حزب کار، آگودات، دگل، اسرائیل خانه ما، متحد عرب، میرتس، دزدان دریایی، قلب یهود، تسومت، ام شالم، شاما و از این دست، نشان از چنددستگی سیاسی گستردهای در آن است. از ابتدای تاریخ تشکیل این رژیم، چنین گسستهایی که عمدتاً منشأ داخلی دارند، وجود داشته و سیاستمداران، سعی در مدیریت آن با استفاده از شرایط بینالمللی داشتهاند. به این ترتیب صهیونیستها همواره با دشمنسازی بیرونی، چندپارگیهای داخلی را برای مدتی مسکوت کردهاند. نمونه دشمنسازی اعراب، حکومت بعث عراق و اکنون نیز جمهوری اسلامی ایران در قالب این خطمشی قابل تعریف است. به سخن دیگر، حیات و ممات اسرائیلیها منوط به دشمنسازی بیرونی است. رژیمصهیونیستی همواره نیازمند مطرح شدن در رأس رخدادهای بینالمللی است تا از این طریق ضمن نشان دادن خود بهعنوان موجودیتی مهم و تأثیرگذار، افکار عمومی داخلی را منحرف و اتحاد لازم را میان جامعهای چندپاره ایجاد نماید. به این ترتیب، ناکامی در دشمنسازی بیرونی طی سالهای اخیر و نارضایتیهای داخلی گسترده نسبت به کابینه از یک سو و از سوی دیگر اختلافات دامنهدار و رو به فزونی در سطح اجتماع که میتوان آنها را در قالب دو دسته بنیادگراهای صهیونیستی (سیاه و سفیدها) و اصلاحطلبان یا سکولارها (چندرنگها) جای داد، اسرائیل را از بعد سیاسی و در ادامه اجتماعی، به تشنج رهنمون خواهد ساخت.
به سوی انتخابات پنجم؟
حال به این پرسش بازمیگردیم که آینده بحران سیاسی در تلآویو چه خواهد شد؟ آیا «لاپید» طی روزهای آینده قادر به تشکیل تشکیل کابینه خواهد بود؟ تشکیل کابینه برای لاپید، همچون نتانیاهو کاری بس دشوار است. او نیازمند است که حزب لیکود و یامینا را همراه خود سازد. با وجود آنکه شایعاتی مبنی بر بهدست آوردن حمایت ۵۶ نماینده پارلمان توسط لاپید وجود دارد، اما باز هم نمیتوان برگزاری انتخابات پنجم را نادیده انگاشت. اگر این شایعه را درست بدانیم، اکنون حمایت احزاب عرب، سرنوشت کابینه بعدی را رقم خواهد زد. ناخشنودی نتانیاهو از تشکیل ائتلاف با حزب عربی «الموحده» که عامل آن را تلاش حزب «صهیونیسم مذهبی» در این ناکامی میداند، اکنون برگ برندهای در دستان لاپید خواهد بود. از سوی دیگر لاپید برای بهدست آوردن حمایت حزب یامینا پیشنهاد نخستوزیری نفتالی بنت را برای دو سال اول کابینه ائتلافی ارائه داده است. این در حالی است که نتانیاهو تلاش بیامان خود را برای شکست لاپید در تشکیل دولت ائتلافی آغاز نموده و در گام اول لاپید را چپگرا معرفی کرده است که خطرات زیادی برای آینده اسرائیل رقم خواهد زد، زیرا لاپید، مخالف سربازی اجباری برای یهودیان ارتدکس است، مقابله با نابرابریهای اقتصادیاش منجر به شکاف بیشتر در اسرائیل خواهد شد، حامی مذاکرات صلح با فلسطینیان براساس راهحل دو کشوری است، مخالف توسعه شهرکهای یهودینشین بیشتر به دلیل جلوگیری از مشروعیتزدایی اسرائیل در جامعه بینالملل است، به دموکراتها و شخص جو بایدن نزدیک است و همچنین مخالف خطمشیهای نتانیاهو نسبت به اقدامات دولت بایدن در قبال ایران بوده است.
در مجموع اینکه، چند دستگیهای پیش گفته در جامعه اسرائیل، نارضایتیها از دولتمردان و در رأس آنها فساد نتانیاهو، در کنار توقعات و خواست بالای سایر احزاب جهت شرکت در دولت ائتلافی و تلاشهای توأمان نتانیاهو در ضدیت با لاپید، نشان از بحرانیتر شدن شرایط تلآویو و برگزاری انتخاباتی دیگر خواهد بود.