روح نظامی گنجوی شاد که فرمود: هردم از این باغ بری میرسد/ نغزتر از نغزتری میرسد
این بیت از شعر نظامی، وصف حال دولت مستقر است که از زمان استقرارش هر چند مدعی ایجاد اعتدال در جامعه بود، اما ثمرهای جز ترویج بی اعتمادی و نفاق برجای نگذاشت. بیاعتمادی از آن روی که سرمایه اجتماعی را که یکی از مهمترین پشتوانههای هر کشور است برباد داد. این را هم اضافه کنم که این یک یادداشت سیاسی نیست، اما رفتار و سخنان بیپایه و اساس بسیاری از سیاستمداران به آسیب اجتماعی تبدیل میشود، از همین روست که وقتی رئیس دولت سخنی هر چند امیدبخش بر زبان میراند، با واکنشی منفی از سوی مردم مواجه میشود. مثلاً وقتی میگوید «من هنوز واکسن نزدهام، چون نوبت به من نرسیده»، سخنش باورپذیر جلوه نمیکند و با طنز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود. سابقه این بیاعتمادی از آنجا نشئت میگیرد که زمانی گفت: «چنان رونق اقتصادی ایجاد کنیم که کسی دنبال یارانه نرود.» وقتی این سخن را با وضع موجود جامعه قیاس میکنیم متوجه میشویم فعالیتهای صورت گرفته دولت از یک سو اشرافگران را اشرافیتر و از دیگر سو راهروهای دادگستریها، زندانها و آرامگاهها را شلوغتر کرده است. همین چندی قبل بود که خیل عظیمی از متقاضیان حضور در آوردگاه بورس به پشتوانه سخن وی سرمایه زندگیشان را روانه بازار بورس کردند، اما به خاک سیاه نشستند و ثمره آن روانه جیب سرمایهداران شد. در همین دولت مستقر است که مشخص میشود واکسنهایی که باید به رفتگران تزریق شود را مدیران شهری و غیر شهری تزریق میکنند. آنها به زعم این که میدانند باید در نوبت رسیدگی قرار گیرند، اما به راحتی وجدانشان قبول میکند حق رفتگری بیبضاعت را بالا بکشند. اگر رفتگر به خاطر ابتلا به کرونا کنار خیابان یا در راهروی بیمارستانی دولتی جانش را از دست داد ملالی نیست، اما در سایه همین مدیریت دولتی باید به مدیر شهری و اقمارش واکسن خارج از نوبت تزریق شود تا حیاتشان ادامه پیدا کند. یا همین طور یکنفر نیست پیدا شود و بگوید ۲۰۰هزار دوز واکسنی که در چرخه تزریق گمشده کجا رفت و ثروت کدام مدیر دولتی را افسانهایتر کرده است؟ چگونه میشود در سایه این همه ادعاهای پرطمطراق ۲۰۰هزار دوز واکسن گم شود یا راه به بازار سیاه پیاد کند و آب هم از آب تکان نخورد؟ کجای دنیا را میشود پیدا کرد که مدیران مدعیاش برای کسب قدرت و ثروت بیشتر اینگونه بخت ملت خویش را سیاهکند؟ چگونه است که در شوراهای شهر این گونه فساد ایجاد میشود به گونهای که شوراهای شهر به جرم فساد منحل میشوند و آب هم از آب تکان نمیخورد؟ اینها و بیشتر از اینها اتفاقهای ناگواری است که مدام مقابل چشمان همگان در حال روی دادن است که در آن عدهای قلیل اموال عمومی و غیرعمومی مردم را میخورند و آب هم از آب تکان نمیخورد.