سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: عبدالرضا سالمی نژاد متولد ۷ مرداد ۱۳۴۰ دزفول و دانش آموخته کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه اصفهان میباشد. او کار نویسندگی را با سردبیری مجلهای برای کودکان و نوجوانان در آغاز جنگ تحمیلی در خوزستان و سپس در رادیو دزفول شروع و با نوشتن صدها مقاله در روزنامه و مجلات سراسر کشور دنبال نموده و تاکنون موفق به انتشار بیش از ۱۲۰ عنوان کتاب در حوزه ادبیات پایداری شده است که برخی از آنها نائل به موفقیتهایی نیز شده اند. نویسنده اگر چه توفیق بیش از ۱۵ عنوان کتاب در باره حماسه مردم دزفول داشته، اما معتقداست که این مقدار هرگز ترجمان کاملی از شکوه افسانهای مقاومت مردم دلیر این شهر مظلوم نیست. به بهانه ۴ خرداد سال روز مقاومت و پایداری مردم دزفول به معرفی یکی از کتابهای این نویسنده با عنوان "دزفول در جنگ شهرها "می پردازیم.
دزفول در آیینه تاریخ
در طول سالهای دفاع مقدس، همزمان و همقدم با نبرد سرزمینی که در مرزهای کشور در حال وقوع بود، نبردهای دیگری در دریا و در میانه بسیاری از شهرهای ایران در جریان بود که از آن به جنگ نفتکشها و جنگ شهرها و... یاد میشد. این نوع جنگها که از ناحیه دشمن با هدف گسترش جنگ در سایر حوزههای اجتماعی اقتصادی و سیاسی صورت میگرفت، تلاش داشت ناتوانیهای خود در مقابله با قوای اسلام را در حماسه سرزمینی پوشش دهد و جنگ را با انحراف به فرسایش و هزینههای کلانتر روبرو سازد. کتاب "دزفول درجنگ شهرها "کتابی است ۴۶۴ صفحهای که اولین کتاب پژوهش محور، از مجموعه کتب مرکز اسناد و تحقیقات سپاه در حوزه جنگ شهرها میباشد، شامل یک پیشگفتار، یک مقدمه، چهار فصل و یک آلبوم تصویر است. فصل اول کتاب با عنوان «دزفول در آیینه تاریخ» حاوی موقعیت جغرافیایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دزفول و همچنین پیشینه تاریخی و تحولات سیاسی اجتماعی در جریان انقلاب اسلامی و مبازرات مردم این شهر است.
دزفول در جنگ شهرها
فصل دوم که عنوان «مبانی نظری و تاریخچه جنگ شهرها» را بر خود دارد، ابتدا به تعریف جنگ شهرها و در ادامه به اهداف کلی دوطرف صحنه جنگ از متوسل شدن به این نوع جنگ ضد بشری پرداخته است و در نهایتا اهداف رژیم بعث عراق برشمرده و مورد بررسی قرار میدهد.
«دزفول در جنگ شهرها» عنوان سومین فصل این اثر است که ضمن بازخوانی رخدادها، حوادث و اتفاقات مهم این شهر در فاصله آغاز جنگ در ۳۱ شهریور ۵۹ تا پایان آن، به تفصیل مقاومت مردم دزفول را در مقاطع پنج گانه جنگ شهرها که در همه آنها رژیم عراق آغاز کننده و پایان دهنده هر مقطع بوده، مورد مطالعه و کنکاش قرار داده است. گفتنی است که این فصل همچنین گزینشی از خاطرات شاهدان و آسیب دیدگان موشکی را نیز فراروی مخاطب خود گذاشته و به جایگاه موثر مردم و مسئولین دزفول در مواجه با حملات بی امان و کشتارهای دسته جمعی حاصل از آن پرداخته و مدیریت بحران را چه از ناحیه مردم و چه مسئولین محلی این دیار از نظر میگذراند.
در پایان نیز به ماجرای نمونه شدن دزفول به عنوان مهمترین شهر مقاوم کشور و اهدای لوح زرین به این شهر در ۴ خرداد ۱۳۶۶ توسط مردم و دولت جمهوری اسلامی ایران پرداخته و اخبار مهم آن روزها را مرور کرده است.
عناصر مهم مقاومت
فصل چهارم، تحت عنوان «مولفههای مقاومت مردم دزفول» با سه فصل پیشین این تمایز را داراست که متفاوت با فصول قبل که روندی روز شمار را طی مینمایند، موضوع محور بوده و عناصر مهم مقاومت مردم را از این منظر که میتواند دلیل غضب رژیم بعث به این شهر مظلوم هم باشد، برشمرده و به بررسی تفصیلی و مستند آنها پرداخته است. از جمله این عناصر میتوان به انگیزههای دینی و روح ولایت مدار و تبعیت پذیر مردم از روحانیت، جاری و ساری بودن جریان زندگی، جریان مداوم بازسازی و نوسازی شهر، حمایت و پشتیبانی از رزمندگان و دولت اسلامی علی رغم تهاجمات مکرر دشمن، نقش اسطورههای بومی در استحکام بخشی به پایداری مردم، حضور روحیه بخش آیتالله سید مجدالدین قاضی نماینده حضرت امام و نقش آفرینی جوانان و پایگاههای بسیج مساجد اشاره نمود.
«تیپ ۷ حضرت، ولی عصر (عج)»
برای ملموس نمودن بخشی از مقاومت مردم در زیر حملات موشکی و توپخانهای دشمن تصاویری هر چند اندک تزیین بخش بخش فصل پایانی کتاب شده است. آنچه که بر روح این پژوهش حاکم است روش نمودن این واقعیت است که متفاوت با بسیاری از شهرهای کشور که با حملات موشکی، احیانا شهر را ترک میکردند، مردم دزفول با درک این مسئله که بخش زیادی از تیپها و لشکرهای سپاه و ارتش در اطراف این شهر اردو زده اند و تخلیه شهر ممکن است خللی به اراده و تصمیم آنها در نبرد ایجاد نماید، حتی برای یک روز هم دزفول را ترک نکردند. از طرفی تمام فرزندان جوان خود را برای حمایت از آنها عازم جبهههای جنگ نمودند که باز در تفاوتی آشکار تنها شهری بود که یک تیپ را با جوانان خود تحت عنوان «تیپ ۷ حضرت، ولی عصر (عج)» که بعدها به لشکر ارتقاء جایگاه داد، راه اندازی نمود، چیزی که فرمانده کل سپاه از هر استانی انتظار داشت. با این همه، بهای کمی هم نپرداخت: ۲۷۰۰ شهید در ۲۶۰۰ روز مقاومت که سهم مردم بی دفاع و خانوادههایی که تا ۲۳ تن از اعضای خود را از دست دادند، ۷۱۵ نفر بود. این اثر تلاشی برای نشان دادن چگونگی مقاومت و پایداری مردم قهرمان دزفول در زیر سهمگینترین حملات موشکی، هوایی وتوپخانه رژیم بعث و پاسداشتی از دلاورمردیهای این خطه است.