ورزش از جمله مواردی است که نه تنها فواید جسمی بلکه فواید روانی دارد. از دید روانشناسان بالینی بدن و ذهن انسان رابطه تنگاتنگی با هم دارند. آنقدر این دو به هم نزدیک هستند که وقتی ما ذهن آرامی داشته باشیم از لحاظ جسمی مطمئناً سالمتر خواهیم بود. اما اگر جسمی بیمار و نحیف داشته باشیم، مسلماً ذهنی پریشان و آشفته خواهیم داشت.
فعالیتهای بدنی سطح دوپامین و نوراپی نفرین و سروتونین مغز را افزایش میدهد که میتوانند بر تمرکز و توجه تأثیر بگذارد. ورزش کردن مانند داروهای ریتالین و آدرال میتواند تأثیرگذار باشد. همچنین ورزش و کاهش استرس رابطه تنگاتنگی با هم دارند.
هر از گاهی ملاحظه کردهاید که در هنگام استرس ماهیچههای ناحیه گردن و شانهها سفت و دردناک میشود. همچنین درد سنگینی در قفسه سینه و عضلات آن حس میکنیم. دردی که گاهی اوقات جانمان را میگیرد و امانمان را میبرد. ورزش در این زمینه میتواند آبی بر آتش باشد. فعالیتهای بدنی با آزاد شدن اندروفینها در مغز آدمی، به آرامش عضلات و همچنین تسکین دادن دردهای بدنی کمک شایانی میکند. ورزش توان و قدرت انسان را برای انجام دادن کارهای روزمره زندگی بالا میبرد. همچنان که اگر ورزش را در برنامه زندگی خود بگنجانیم بدنی قدرتمندتر و قویتر خواهیم داشت. ورزش میتواند یک روش درمانی ضداضطراب و ضدافسردگی در بدن فرد نیز باشد، به طوری که با بالا بردن سطح اندروفین در بدن باعث تندرستی جسم و روح میشود. ورزش به آدمی تحرک میبخشد و باعث میشود که احساس خوبی نسبت به محیط اطراف و زندگیمان داشته باشیم.
ورزش همچنین میتواند رابطه تنگاتنگی با اختلال استرس پس از سانحه ( PTSD ) داشته باشد و آن را تعدیل کند. فعالیتهای سبکی مانند راه رفتن بر روی شن و دویدنهای آرام که باعث تپش قلب نشود، شنا، پیادهروی، دوچرخهسواری در یک محیط آرام و... میتواند در این زمینه راه چاره باشد و در کاهش علائم(PTSD) مؤثر باشد.
همچنین ورزش کردن مستمر مخصوصاً در کودکانی که دارای اختلال کمبود توجه و تمرکز( ADHD ) هستند میتواند باعث انگیزه و افزایش حافظه و... در آنها شود. گاهی متخصصان مغز و اعصاب یا متخصصان اعصاب و روان نسخه بیماران خود را با ورزش کردن و سرگرم شدن به ورزش میپیچند! اینگونه بیماران با رو آوردن به ورزش در ساعات مختلف زندگی خود میتوانند بار سنگین بیماری افسردگی را کمتر بدوش بکشند؛ چراکه با ورزش کردن باعث حواسپرتی ذهن نسبت به بیماری خود میشوند. پس به بیماران روانپریش و بیمارانی که از افسردگی حاد یا مزمن و حتی خفیف رنج میبرند، توصیه میشود به ورزش روی بیاورند؛ چراکه ورزش منظم میتواند تأثیر بسزایی بر افسردگی، اضطراب، کمتوجهی و بیشفعالی... داشته باشد.
همچنین ورزش باعث پایین آمدن سطح استرس در بدن بیمار میشود و در کل حافظه را تقویت میکند و بهبود میبخشد. در نهایت اینکه تمام مواردی که گفته شد شاید نتواند در اکثر مردم ایجاد انگیزه کند، در حالی که در بعضی از موارد مشاوره با یک روانپزشک یا روانشناس میتواند در سلامت روح و روان مؤثر باشد. درست است که ورزش در اینگونه از افراد باعث آرامش در خواب، داشتن انرژی بیشتر در طول روز و ایجاد حس تندرستی در آنان میشود، اما در بعضی موارد نیاز است که اینگونه از افراد در کنار ورزش دارو هم استفاده کنند. به طور کلی آنقدر ورزش در زندگی اینگونه از افراد مهم است که گاهی اوقات بیماریهای آنان را میتوان با ورزش مداوا کرد. کسانی در زندگی موفق هستند که بخش اعظمی از ساعات فراغت خود را به تربیت و پرورش بدن و همچنین صرف آموختن علم و دانش کنند، اینگونه افراد طبیعتاً روح و ذهنی آرام و جسمی سالم خواهند داشت. همچنان که اگر جنب و جوش بدن کم شود مسلما ًدفاع بدن از بیماریها کم خواهد شد. تحرک و جنب و جوش موجب سلامتی بدن و کم تحرکی و نداشتن تحرک باعث پیری زودرس میشود.
پیامبر اکرم (ص) درباره حق بدن بر انسان میفرمایند:«پروردگار بر تو حقی دارد و بدن تو بر تو حقی و خانوادهات بر تو حقی دارند.» زمانی انسان میتواند حق خود را نسبت به پروردگار و خانواده خود به جای آورد که از بدنی نیرومند و جسمی سالم برخوردار باشد و در این حدیث نقش ورزش به خوبی نمایان میشود. در زمانهای قدیم با شنا کردن، اسبسواری و تیراندازی به جسم و روان خود کمک میکردند، در حال حاضر هم با ایجاد انواع رشتههای ورزشی میتوان نیاز بدن را تأمین کرد. در آخر باید گفت ورزش یکی از مفیدترین سرگرمیهایی است که میتواند در پر کردن اوقات فراغت جوانان و حتی کودکان مثمر ثمر باشد. ورزش باعث از بین رفتن کسالت، درد، غم و تنبلی در فرد میشود و در او روحیه شجاعت، گذشت و مردانگی را تقویت میکند.
*کارشناس ارشد روانشناسی بالینی