کد خبر: 1049745
تاریخ انتشار: ۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۲۰:۰۰
مروری بر نقش شهید محمود شهبازی در عملیات‌های فتح‌المبین و الی‌بیت‌المقدس در گفت‌وگوی «جوان» با سردار «محمدرضا نامی»
شهید حاج محمود شهبازی، در دی ۱۳۶۰ به عنوان قائم مقام تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) منصوب شد و در دو عملیات بزرگ فتح‌المبین و بیت‌المقدس جانشین حاج احمد متوسلیان بود. شهید شهبازی، با حضوری مستمر در این دو عملیات نقش بسیار مؤثری در موفقیت رزمندگان داشت. شهید شهبازی در دوم خرداد ۱۳۶۱، در یک قدمی فتح خرمشهر و در جریان عملیات الی بیت‌المقدس آسمانی شد تا جای خالی‌اش در روز سوم خرداد در میان نیرو‌های تیپ ۲۷ احساس شود. سردار «محمدرضا نامی» از پژوهشگران دفاع مقدس و همرزمان شهید شهبازی در گفتگو با «جوان» از این فرمانده شجاع و خوشنام می‌گوید.
احمد محمدتبريزي

سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: شهيد حاج محمود شهبازي، در دي 1360 به عنوان قائم مقام تيپ 27 محمد رسول‌الله(ص) منصوب شد و در دو عمليات بزرگ فتح‌المبين و بيت‌المقدس جانشين حاج احمد متوسليان بود. شهيد شهبازي، با حضوري مستمر در اين دو عمليات نقش بسيار مؤثري در موفقيت رزمندگان داشت. شهيد شهبازي در دوم خرداد1361، در يك قدمي فتح خرمشهر و در جريان عمليات الی بیت‌المقدس آسماني شد تا جاي خالي‌اش در روز سوم خرداد در ميان نيروهاي تيپ 27 احساس شود. سردار «محمدرضا نامي» از پژوهشگران دفاع مقدس و همرزمان شهيد شهبازي در گفت‌وگو با «جوان» از اين فرمانده شجاع و خوشنام مي‌گويد.

آشنايي شما و شهيد شهبازي از كجا شروع شد و تا چه زماني ادامه پيدا كرد؟
شهيد حاج محمود شهبازي متولد 1337 در اصفهان بود. ايشان دانشجوي رشته مهندسي شيمي از دانشگاه علم و صنعت بود و به عنوان دانشجو وارد مبارزات انقلابي شد و پس از پيروزي انقلاب به عضويت سپاه در آمد. شهيد شهبازي در سال 1358 براي مبارزه با ضد انقلاب در كردستان حضور داشت و سال 1359 به عنوان فرمانده سپاه استان همدان منصوب شد. در همين سال كه مصادف با آغاز جنگ تحميلي شد، عمده فعاليت ايشان در غرب كشور و در منطقه سر پل ‌ذهاب و گيلانغرب بود. عمليات‌هاي مطلع‌الفجر و بازي‌دراز از جمله نقش‌آفريني‌هاي شهيد شهبازي در آن سال‌ها بود. زماني كه فرمانده كل سپاه تصميم گرفتند تيپ‌هاي پياده در سپاه تشكيل شود، ‌نفراتي مثل حاج احمد متوسليان، شهيد همت و شهيد شهبازي براي تيپ 27 محمد رسول‌الله(ص) انتخاب شدند. من در دي 1360 در همين مقطع با شهيد شهبازي آشنا شدم و آشنايي‌مان تا زمان شهادت ايشان هم ادامه داشت. از زماني كه نيروها در كرمانشاه به هم پيوستند اولين آشنايي‌‌ام با شهيد شهبازي اتفاق افتاد. با پيشنهاد حاج احمد متوسليان در دي 1360 سه گروه از سپاه مريوان، پاوه و همدان تحت فرماندهي حاج احمد متوسليان، حاج محمود شهبازي و حاج ابراهيم همت عازم جنوب شدند. حاج حسين همداني و نيروهاي ديگري از سپاه همدان كه سابقه حضور در جبهه غرب را داشتند نيز در آن گروه عازم منطقه جنوب شدند. آنجا تصميم بر اين گرفته شد كه حاج احمد متوسليان فرمانده تيپ 27 محمد رسول‌الله(ص) شود و حاج محمود شهبازي جانشين تيپ باشد.
شهيد شهبازي متولد اصفهان بودند و در همدان خدمت مي‌كردند، چطور به تهران و تيپ27 آمدند؟‌
شهيد شهبازي در منطقه غرب در سال 1358 فعاليت زيادي داشت. همچنين همدان جايي بود كه وقتي نيروهاي تهران مي‌خواستند به سمت غرب بروند در اين شهر مي‌ماندند. در همين سال آشنايي حاج احمد و شهيد شهبازي بيشتر مي‌شود و پس از ابلاغ تشكيل تيپ شهيد شهبازي به تيپ 27 مي‌آيد و اين همكاري بيشتر مي‌شود. همچنين بايد از حضور شهيد همداني در كنار شهيد شهبازي هم گفت. اين دو شهيد همواره در كارها كنار همديگر حضور داشتند و به خوبي در كنار هم عمل مي‌كردند.

توانايي‌هاي بالاي شهيد شهبازي حاج احمد را به آوردن شهيد شهبازي به تيپ 27 مجاب كرده بود؟
قطعاً، فرمانده سپاه گفته بود براي فرماندهي تيپ، حاج احمد، حاج ابراهيم ‌همت و حاج محمود شهبازي خودشان تصميم بگيرند و تقسيم كار كنند. با اجماع همه حاج احمد فرمانده تيپ شد و شهيد شهبازي با توجه به توانايي‌ها و قابليت‌هايش به عنوان جانشين حاج احمد مشخص شد. حاج همت نيز مسئوليت رئيس ستاد تیپ را برعهده گرفت. در صحنه‌هاي عملياتي، حاج احمد يك محور عملياتي فتح‌المبين را به شهبازي واگذار كرد تا خيالش راحت باشد. در تقسيم كار، در سازماندهي، آموزش و ديگر صحنه‌ها شهيد شهبازي، شهيد همت و ديگر فرماندهان وزنه‌هايي بودند كه كار را پيش مي‌بردند. در مرحله اول عمليات بيت‌المقدس حاج احمد محور سمت چپ را به شهيد قجه‌اي و محور سمت راست از ايستگاه حسينيه را به شهيد شهبازي و همداني واگذار كرد تا نيروها تحت نظر آنها عمل كنند. شهيد شهبازي جانشين تيپ بود و بايد كار ستادي و پشتيباني مي‌كرد ولي بيشتر وقتش را در منطقه عملياتي و در خط مقدم مي‌گذراند. شهيد شهبازي در عمليات‌هاي فتح‌المبين و بيت‌المقدس با يك موتور تريل با سرعت عمل بالا و با چابكي در منطقه حضور پيدا مي‌كرد.

پس شهيد شهبازي و ساير نيروها در فاصله كوتاهي خودشان را براي عمليات فتح‌المبين آماده كردند؟
بله، در فاصله كوتاهي با نقش‌آفريني فرماندهان تيپ و ديگر نيروها در كوتاه‌ترين زمان، با اعزام گسترده رزمندگان از تهران به پادگان دوكوهه چند كار مهم انجام شد. جذب، سازماندهي، آموزش و تشكيل گردان‌هاي تيپ مهم‌ترين كار در آن زمان بود. در تقسيم كار بين فرماندهان اصلي تيپ كه شهيد شهبازي هم جزوشان بود، تشكيل گردان‌ها در مدت زمان كوتاهي انجام گرفت. همزمان با اين كارها، تيپ 27 خودش را براي عمليات فتح‌المبين نيز آماده مي‌كرد. آنجا فرماندهاني مثل حاج احمد متوسليان، شهيدان شهبازي، همداني، همت، چراغي، قجه‌اي و وزوايي با تلاش‌هاي شبانه‌روزي گردان‌ها را براي عمليات آماده مي‌كردند و همزمان كار شناسايي منطقه را هم انجام مي‌دادند. براي عمليات فتح‌المبين سه محور به تيپ 27 داده شده بود. حاج احمد يكي از محورها را به شهيد شهبازي واگذار كرد. با تقسيم كارها، عمليات فتح‌المبين با تلاش نيروها طي يك هفته انجام شد كه آزادسازي شمال خوزستان را به دنبال داشت. همچنين به دليل نوع تاكتيك اتخاذ شده در اين عمليات دشمن در محاصره قرار گرفت و 18هزار اسير داد. دشمن در عمليات فتح‌المبين در موضع انفعالي قرار گرفت و از انبوه غنايمي كه به دست آمد، نه تنها نيروها تضعيف نشدند بلكه تقويت هم شدند. اگرچه تيپ‌هاي پياده قبل از فتح‌المبين تشكيل شده بودند ولي واحدهاي زرهي و توپخانه، پس از عمليات فتح‌المبين با همان غنايم راه‌اندازي شد. ويژگي‌هاي فرماندهي شهيد شهبازي از زمان عمليات فتح‌المبين بيشتر بروز و ظهور پيدا كرد. ايشان تمام اقدامات را در محورها با يك موتور تريل انجام مي‌داد. يك عينك مخصوص براي گردوغبار داشت و مدام در منطقه حضور پيدا مي‌كرد. شهيد شهبازي در جايگاه جانشيني فرمانده تيپ در عمليات فتح‌المبين نقش مهمي برعهده داشت.

همين سرعت عمل براي انجام كارها در عمليات بيت‌المقدس هم اتفاق افتاد؟
حدود يك ماه پس از عمليات فتح‌المبين، فرماندهان طرح عمليات بيت‌المقدس را قطعي كردند و نيروها خيلي سريع وارد منطقه شدند و همان اقدامات عمليات فتح‌المبين به سرعت انجام شد. شهيد شهبازي در اين زمينه در كنار حاج احمد و همت با تقسيم كاري كه انجام داده بودند پيگير موضوعات مختلف بودند تا نيروها در شب عمليات مشكلي نداشته باشند. وقتي وارد منطقه شديم يك دكل ديده‌باني براي شناسايي وجود داشت و بارها ديدم شهيد شهبازي، حاج احمد و همت از روي دكل ديده‌باني منطقه را بررسي مي‌كنند. فرماندهان تيپ شبانه كار شناسايي را انجام مي‌دادند. شهيد شهبازي نيز در شناسايي‌ها به طور محدود تلاش‌هايي داشت. تصميم بر اين شد طبق چندين مرحله عمليات بيت‌المقدس انجام شود. وقتي جاده اهواز- خرمشهر را با آن استحكامات مي‌ديديم نگران بوديم كه آيا جاده آزاد مي‌شود يا نه. بايد از كارون عبور مي‌كرديم و 18كيلومتر پياده‌ تا جاده اهواز – خرمشهر مي‌رفتيم و تازه آنجا درگيري شروع مي‌شد. مرحله اول عمليات با عبور نيروها از كارون و طي كردن مسير پياده‌روي انجام شد. خوشبختانه پس از چند ساعت درگيري در جاده اهواز- خرمشهر خبر آزادسازي بخشي از جاده مخابره ‌شد. از روز اول و دوم عمليات 8 تا 10 كيلومتر جاده به دست نيروهاي تيپ 27 آزاد ‌شد كه بسيار مهم بود. شمال و جنوب جاده از ايستگاه گرمدشت كه 15كيلومتر با خرمشهر فاصله داشت هنوز در اختيار دشمن بود. در محور تيپ 27 شهيد شهبازي به عنوان جانشين فرمانده وارد صحنه شد. اين محدوده بين فرماندهان اصلي تقسيم شده بود و شمال محور به شهيد شهبازي واگذار شده بود. دشمن از سه جناح مستقيم، ‌شمال و جنوب جاده به رزمندگان فشار مي‌آورد. جنوب جاده به گردان سلمان به فرماندهي شهيد قجه‌اي واگذار شده بود. من بيشتر در محورها تردد داشتم و شهيد شهبازي و شهيد همداني را در بحبوحه آتش و صحنه سنگين نبرد مي‌ديدم كه چگونه بين نيروهاي خودي و دشمن حركت مي‌كنند و در حال هماهنگي، سازماندهي و هدايت نيروها هستند. نقش‌آفريني شهيد شهبازي در مرحله اول عمليات مخصوصاً در محور شمالي بسيار تأثيرگذار بود و شاهد فداكاري و حضور مستمر ايشان بوديم. شهيد شهبازي با اينكه جانشين فرمانده بود و بايد چند كيلومتر عقب‌تر از نيروها و گردان‌ها در منطقه حركت مي‌كرد، اما خودش با حضور در خط مقدم همچون حاج احمد و شهيد همت سعي بر كنترل و هماهنگي نيروها داشت. فداكاري نيروهايي مثل شهيد شهبازي، شهيد قجه‌اي و ساير گردان‌ها در مرحله اول عمليات زمينه را براي آزادسازي جاده فراهم كرد و با مقاومت رزمندگان و حفظ منطقه تمام جاده آزاد شد. اگر مقاومت شهيد شهبازي در مرحله اول عمليات نبود دشمن نيروها را مجبور به عقب‌نشيني كرده و اين كار را براي ادامه عمليات سخت مي‌كرد. با مقاومت و ازخودگذشتگي رزمندگان منطقه حفظ و شرايط براي مرحله دوم عمليات مهيا شد. مرحله دوم عمليات پس از يك هفته آغاز شد و شهيد شهبازي با حضور مستمر در خط سعي بر كنترل داشت.

حضور نيروهاي تيپ27 مثل شهيد شهبازي، حاج احمد و ديگر فرماندهان چه شرایطی را براي نيروهاي بعثي رقم زده بود؟
در مراحل پاياني مرحله دوم كه ما آماده اجراي مرحله سوم مي‌شديم دشمن تمام تلاشش را براي حفظ خرمشهر مي‌كرد و صدام گفته بود اگر ايران خرمشهر را بگيرد ما كليد بصره را مي‌دهيم. اين ادعا نشان از تقويت خط دفاعي بين خرمشهر و شلمچه مي‌داد. وضعيت نيروهاي خودي برعكس دشمن بود. چيزي حدود 23، 24 روز درگيري سخت و سنگين باعث شده بود نيروها تحليل بروند. قبل از آغاز مرحله سوم وقتي حاج احمد در قرارگاه كربلا از ضرورت اجراي عمليات و آزادي خرمشهر مي‌گويد همه فرماندهان اعلام مي‌كنند اين كار بايد انجام شود و نيروهايشان را براي اجراي مرحله سوم عمليات سازماندهي مي‌كنند. مرحله سوم عمليات بين يكم تا سوم خرداد انجام مي‌شد و مأموريت در محور شلمچه به تيپ27 واگذار شد. من شب آغاز مرحله سوم مجروح ‌شدم و به عقب برگشتم. پس از آزادي خرمشهر رزمندگان به من از نقش شهيد شهبازي در مرحله سوم عمليات و اوج فداكاري و شجاعت ايشان گفتند. با توجه به شرايط نيروها تاكتيكي اتخاذ شد كه ابتدا خرمشهر محاصره شود و بعد از محاصره، نيروها براي آزادسازي خرمشهر بروند. براي محاصره دشمن همه نيروها از فرماندهاني مثل شهيد شهبازي، شهيد همت و ديگر نيروها پشت خاكريز نقطه رهايي قرار گرفتند. اين عمليات شامگاه روز يكم انجام ‌شد و روز دوم خرداد نيروها موفق ‌شدند راه را ببندند و خرمشهر را محاصره كنند. روز دوم خرداد دشمن تمام تلاشش را كرد تا اين محاصره را بشكند و راه پشتيباني و تداركاتي نيروهاي بعثي را باز كند اما مقاومت حماسي شهيد شهبازي در روز دوم خرداد همراه ساير رزمندگان اين اجازه را به دشمن نداد. شهيد شهبازي در همين روز در نهايت فداكاري و ايثار منطقه را حفظ مي‌كند و به شهادت مي‌رسد.

شهيد شهبازي جانشين فرمانده بودند و حضور مستمرشان در منطقه چقدر در تقويت روحيه نيروها و موفقيت عمليات تأثير داشت؟
اين يك ويژگي خيلي مهم در پيروزي و موفقيت نيروها بود. اگر فرماندهان در آن شرايط مي‌خواستند كلاسيك برخورد كنند و فقط در قرارگاه تاكتيكي بنشينند و با دستور و نقشه نيروها را هدايت كنند معلوم نبود چه نتيجه‌اي حاصل مي‌شد. من از همان اولين روز عمليات بيت‌المقدس حاج احمد را در خط ديدم. تا من را با موتور ديد سريع پشت موتور نشست و گفت از سمت جاده اهواز- خرمشهر حركت كن. هنوز خاكريز و جان‌پناهي زده نشده بود و حركت در منطقه خطرات زيادي داشت. من و حاج احمد با موتور به سمت جنوب منطقه رفتيم و آنقدر پيشروي كرديم كه در تيررس دشمن قرار گرفتيم. من ديگر از ايشان مشورت نگرفتم و گفتم اگر ادامه بدهم خيلي خطرناك مي‌شود. فرماندهان اينگونه نيروها را هدايت مي‌كردند. وقتي يك فرمانده در منطقه حضور پيدا مي‌كرد اطلاعات خوبي از منطقه به دست مي‌آورد و بعد فرمانده گردان را به خوبي توجيه مي‌كرد. بيشتر فرماندهان ما با همين شيوه در منطقه حاضر مي‌شدند و اگر غير از اين بود نتيجه و پيروزي حاصل نمي‌شد. از زمان آشنايي و تشكيل تيپ، شهيد شهبازي نقش مهمي در موفقيت‌هاي تيپ 27 داشت. حاج محمود كمك حاج احمد متوسليان بود و در تصميم‌گيري‌ها با رويكرد انقلابي و نگاه عقلاني به بهترين راهكارها براي مقابله با دشمن مي‌رسيد. شهيد شهبازي دانشجوي باهوشي بود كه توانست در موفقيت‌هاي تيپ 27 كمك زيادي كند. دو عامل ايمان و اعتقاد در رفتار همه رزمندگان ظهور و بروز داشت.

دوم خرداد تيپ 27 يكي از مهم‌ترين فرماندهانش به نام محمود شهبازی را از دست داد. آزادسازي خرمشهر در سوم خرداد براي نيروهاي تيپ 27 چه حس و حالي داشت؟
من خبر آزادسازي خرمشهر را از بيمارستان شنيدم. اين لحظه يكي از هيجان‌انگيز‌ترين و مهم‌ترين لحظات زندگي‌ام بود. بهترين خبري بود كه در تمام عمرم شنيدم. كساني كه در مراحل مختلف عمليات، سختي‌ها را ديده بودند مي‌دانستند آزادي خرمشهر چه معنايي دارد. وقتي خبر آزادي خرمشهر داده شد رزمندگان در مسجد جامع شادماني كردند و جشن پيروزي گرفتند. مردم در سراسر كشور به خيابان آمدند و اين اتفاق مهم را جشن ‌گرفتند. يكي از شعارهاي مردم ايران اين بود كه جاي شهدا در اين حماسه و پيروزي‌ خالي است.

 

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار