مسعود بهبهانینیا که به خاطر نویسندگی سریالهای «نرگس» و «کیمیا» به عنوان نویسنده سریالهای بلند تلویزیونی شهرت داشت و سریال بلند دیگری از وی در حال ساخت بود، شامگاه پنجشنبه ۱۳ خرداد خیلی ناگهانی چشم از جهان فروبست تا از همراهی دوستانش در به پایان رساندن سریال «برف بیصدا میبارد» بازبماند.
سریالهای نرگس و کیمیا هر کدام در زمان خود طولانیترین مجموعههای تلویزیونی محسوب میشدند و مرحوم بهبهانینیا پس از آن نگارش سریالی ۲۵۰قسمتی را به دست گرفته بود که این روزها در حال تولید است و قطعاً با درگذشت ناگهانی نویسنده اصلی، با چالش جدی مواجه خواهد شد. تحقیق و نگارش «برف بیصدا میبارد» از سال ۹۴ آغاز شده و قرار بود پس از «کیمیا» رکوردی جدید را به عنوان طولانیترین سریالی تلویزیونی در پرونده کاری این نویسنده ثبت کند. منوچهر محمدی در پی درگذشت ناگهانی مسعود بهبهانینیا از آشنایی قدیمی خود با این نویسنده و فقدان او به عنوان یکی از شریفترین و باسوادترین فیلمنامهنویسهای کشور سخن گفت.
این تهیهکننده سینما در اینباره به ایسنا گفت: شنیدن خبر درگذشت مسعود بهبهانینیا برای من از چند جهت بسیار سخت بود؛ اول اینکه درست روز قبل یعنی پنجشنبه (۱۳خرداد) ما یک جلسه سهساعته از ۴ تا ۷ عصر باهم داشتیم و در مورد نگارش یک فیلمنامه جدید صحبت کردیم. من طرحی را برای ساخت یک سریال در شبکه نمایش خانگی آماده کرده بودم که وقتی شنید خیلی پسندید و در نهایت قرار شد به طور جدی شروع به نگارش کند. یکسری کتاب و مستندات هم میخواست که قرار شد سهشنبه برایش بفرستم. وقتی جلسه تمام شد، چون ماشینش را نیاورده بود، گفتم تا منزل او را میرسانم و بعد سر فیلمبرداری میروم. حالش خیلی خوب بود و هیچ علائمی از مشکل و ناراحتی دیده نمیشد ولی ناگهان جمعه ساعت ۱۱صبح به من خبر دادند در خواب سکته کرده است. محمدی که از سالها قبل این نویسنده را میشناسد، ادامه داد: من مسعود بهبهانینیا را از دیرباز میشناختم. اولین خاطره آشنایی ما مربوط به مهرماه سال ۵۴ میشد که برای ثبتنام به دانشگاه تهران رفته بودیم. سال اول رشته جامعهشناسی بودیم و در صف ثبتنام او نفر پشت سر من بود. وقتی اطلاعاتم را برای ثبتنام میدادم، شنیده بود که من بچه آبادان هستم. بعد مرا کنار کشید و گفت که من هم بچه خرمشهر هستم و دوستی و آشنایی ما از آنجا شکل گرفت. بعد از آن کلی وقایع دانشجویی و فعالیتهای اجتماعی- سیاسی را در آن سالها باهم گذراندیم.
او افزود: بعد از آنکه «سینا فیلم» تأسیس شد، چون مرحوم سیفالله داد هم اهل خرمشهر بود، او را به مجموعه سینا فیلم معرفی کرد و چند سال آنجا باهم همکاری داشتیم.
نویسندگی «خاک سرخ»
اولین کار جدی او در نگارش فیلمنامه مربوط به سریال «خاک سرخ» بود. آن زمان تلویزیون یک متن نیمهتمام را در اختیار داشت که باید کار زیادی روی آن انجام میشد. من به آقای حاتمیکیا گفتم به نظرم بهترین گزینه برای این کار آقای بهبهانینیاست، چون هم بچه خرمشهر است و کوچهپسکوچههای آنجا را خوب میشناسد و هم در جریان جنگ بوده است. ایشان آمد و زحمت نوشتن «خاک سرخ» را بر عهده گرفت و آن سریال از جمله کارهای خوبی است که درباره روزهای آغازین جنگ ساخته شده و در زمان خود طرفدار زیادی داشت.
محمدی در ادامه گفت: چند سال پیش هم با توجه به تواناییهایی که در آقای بهبهانینیا سراغ داشتم درباره نگارش متن یک سریال به اسم «عطش» بر اساس طرحی که خودم داشتم با او صحبت کردم که آن را بسیار فوقالعاده نوشت و برای مؤسسه اوج انجام شد و به نظرم هنوز از فاخرترین کارهایی است که چند دوره تاریخی انقلاب را روایت میکند و نمیدانم به چه دلیل در آن مؤسسه ساخته نشد.